هرچندكنترل
عامل بيماريزا ( با استفاده ازآفت كش ها) در بخش كشاورزي سودمند است ولي
آفت كشها باعث ايجاد بيماري و مرگ درانسانها ميگردند،اين مشكلات ناشي از
شرايط مختلف تماس مستقيم و غيرمستقيم انسان با آفتكشها مي باشد.
مستعدترين
افراد آنهايي هستند كه در تماس مستقيم با اين چنين مواد شيميائياند كه
همان كارگراني هستند كه در بخش كشاورزي در معرض سموم آفت كش مي باشند و يا
اينكه در كارخانه توليد سم كار ميكنند،كارگراني كه سموم آفتكش را
مخلوط،حمل يا در مزرعه بكار ميگيرند در معرض و تماس شديد آفتكشها قرار
دارند و اولين محل تماس سم در انسان پوست مي باشد، اگر همين كارگران به
لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شيميايي مجهز نباشند جذب آفتكشها
از طريق پوست مي تواند چشمگير و قابل ملاحظه باشد.
به محض اينكه
پوست در معرض سم قرار مي گيرد ، ممكن است سم در بدن جذب يا تنها در سطح
پوست باقي بماند.اثرموضعي عمومي كه از تأثيرسم بر روي پوست ديده ميشود ،
مشكلاتي از قبيل درماتيتها (حساسيتهاي پوستي ) مي باشد.جذب آفتكش در
بدن ميتواند باعث بروز مشكلاتي براي سلامتي انسان بشود: از قبيل سوزش چشم
، در حالت جذب بيشتر مشكلات دستگاه تنفسي با مسموميت سيستميك كه درآخر
ممكن است به مرگ بيانجامد.
تماس غير مستقيم با آفتكش ها ناشي از
خوردن غذاهايي است كه سموم آفتكش در آن نفوذ كردهاند و مي تواند باعث
افزايش مواد سمي در بدن انسان گردد،كه معمولاً وابسته به بودن درازمدت در
معرض اين آفت كشها مي باشد كه ممكن است منجر به بيماري شود ويا اينكه
نگردد.
بدن انسان يك سازواره ( ارگانيسم) بيوشيميائي خيلي
پيچيدهاي است كه براحتي خودسازگار وانعطاف پذيرميشود و آن داراي سيستم
تنظيم كننده متعددي است ، تا مطمئن سازد كه تمام اجزاء بدن در پاسخ به
شرايط بيروني كاملاً درست ايفاي نقش ميكنند.
اين نوع تنظيم
،خودپايداري ( هوموستازي ) شناخته شده است و براي تمامي فرآيندهاي بدني
معمولاً بدون اطلاع و آگاهي يا تأملي روي اعضاء بدن ما اتفاق و بروز مي
نمايند ، وقتي در تأثير شرايط محيطي بيروني ( همچمون گرما يا سرماي زياد )
يا شرايط دروني ( بيماري يا مسموميت ) كه سيستمهاي بدن نميتوانند بوسيله
مكانيسمهاي عادي تنظيم گردند ، علائم ( ناراحتي ) غير معمول و بيماري
ظاهر ميگردد. انواع اثرات فيزيكي (علائم ونشانه ها) كه مشاهده يا احساس
مي گردند به انواع استرسيكه بدن در معرض آن قرار ميگيرد بستگي دارد،براي
اينكه داخل بدن ارتباط دروني پيچيده بسيار زيادي بين سيستمها وجود دارند و
يك تغيير جزئي درهرسيستم ممكن است در سيستم هاي ديگر بدن اثرات متعددي را
بوجود آورد.
بعلاوه انواع واكنش ها به مريضي محدود هستند بنابراين
نشانهها و علائم مريضي اغلب كاملاً شبيه به انواع مختلفي از عوارض
بيماريها هستند بعنوان مثال : سردرد،تب،تهوع،استفراغ و اسهال علائم عمومي
غيرخاص بيماري هستند كه در شرايط متفاوت ايجاد ميگردند ، لازم بذكر است
بطورمعمول اغلب واكنش هاي فيزيولوژيكي به بيماري ، با شيوه هاي متعددي
براي كمك به تشخيص عوامل واقعي بيماري توسعه يافته اند.
خودپايداري
(هوموستازي) بدن مي تواند بوسيله عكس العمل فيزيكي و يا بيولوژيكي بدن به
استرسهاي اوليه بهم زده شودكه به ماهيت دروني عامل و همچنين به درجه و
مدت استرس بستگي دارد، وقتي استرس بسيار شديد يا مدتدار باشد خودپايداري
وخودتنظيمي نميتواند حفظ يا بازگردانده شود و بيماري در اين زمان بروز مي
نمايد.مسموميت بوسيله عوامل شيميائي چيزي كمتراز بيماري ناشي از مواد
شيميائي نبوده و علائم مسموميت شيميائي اغلب شبيه علائمي هستند كه بوسيله
عوامل بيولوژيكي مثل باكتري ها و يا ويروسها بروز مي نمايند.
براي
تفهيم بهتر اينكه مريضي چطوري در تماس با موادشيميائي (مواد سمي ) در
انسان عارض مي شود ما اول بايستي بدانيم كه آفت كش هاچطوري در داخل بدن
عمل ميكنند.
آفت كشها چطوري به انسان تأثير مي گذارند.
آفتكشها
با تغيير سرعت فعاليتهاي مختلف بدن ، افزايش آنها ( بعنوان مثال: افزايش
تپش قلب و تعريق ) يا كاهش آنها ( توقف كامل تنفس) عمل ميكنند.
بعنوان
مثال ، جمعيت قرارگرفته در معرض سمپاشي با حشرهكش مالاتيون بر اساس تجربه
ميتواند سبب تعريق گردد،اين نتيجه در اثر يك سري از رخدادهاي فيزيولوژيكي
در بدن مي باشد كه به عنوان پاسخي به موادشيميائي وارد شده در بدن است و
در ابتدا سبب عدم فعاليت بيوشيميائي آنزيم ميگردد.در نتيجه :
1- اين تغيير بيوشيميائي به تغيير سلولي مي انجامد (در اين حالت افزايش فعاليت عصبي )
2-
تغيير سلولي سپس موجب تغييرات فيزيولوژيكي ميشود كه علائم مسموميت مشاهده
يا در سيستمهاي فيزيولوژيكي خاص بدن(اندام ها يا دستگاههاي بدن) احساس
مي شوند(در اين حالت فعاليت غدد تعرقي ) در ادامه نيز توسعه بنيادین اثرات
مذكور از بيوشيميائي به سلولي و آنهم به فيزيولوژيكي در اغلب مسموميتها
بدين شكل بروز مينمايد.
بسته به مكانيسم بيوشيميائي ويژه يك
فعاليت ، يك سم ممكن است اثرات خيلي وسيعي در داخل بدن داشته باشد، ويا
امكان دارد سبب تغيير خيلي محدودي در فعاليت هاي فيزيولوژيكي در يك ناحيه
خاصي ازبدن يا اندامي گردد. سم مالاتيون به سادگي سبب غير فعال شدن يك
آنزيم ميشود كه رابط بين اعصاب است ، آنزيمي كه توسط سم پاراتيون ويا
ديگر آفتكشها غير فعال مي گردند در بدن معمول است و بنابراين تنوع اثرات
روي اكثر سيستمهاي بدن در كنار تعريق مشاهده ميشوند.
(سميّت ) :
سميّت
واژه عمومي است كه شامل اثرات زيانآوري است كه توسط آفتكشها ايجاد
ميشود اين اثرات زيانبار ميتواند، شامل گروهي از علائم ساده همچون
سردرد،تهوع ودر حالت شديد مثلكما،تشنج و حتي مرگ باشد. مسموميت بطور
نرمال به چهار نوع تقسيم ميشود، كه به ميزان قرارگيري در معرض يك آفتكش
و مدت زمان تماس با سم بستگي دارد تا علائم مسموميت توسعه و بروز نماید (
مسموميت مزمن و مسموميت حاد ).
در ابتدا چنين است در نتيجه
قرارگيري كوتاه مدت در معرض سم و اتفاقي كه در داخل يك دوره زماني كوتاه
مدت بطور نسبي در داخل بدن اتفاق مي افتد ، در صورتيكه در حالت درازمدت در
نتيجه قرارگيري در معرض سم در دوره زماني بلندمدت مسموميت رخ ميدهد.
اغلب
مسموميت ها بهبودپذير هستند و باعث صدمه دائمي نميشوند اما ممكن است
بهبود كامل در درازمدت حاصل آيد، اگرچه بيشتر آفتكش ها ممكن است باعث
بروز صدمات دائمي و غيرقابل برگشت و بهبود پذير باشند، آفتكش ها مي
توانند بر روي يك سيستم و عضو خاصي در بدن تأثير بگذارند يا آنها ممكن است
مسموميت ويژهاي را با تأثيرگذاري روي تعدادي از سيستم را ايجاد
نمايند.معمولاً نوع مسموميت به گروههاي ديگري نيز تقسيم ميشوند ،كه بر
اساس تأثيرگذاري آن بر سيستم ها و دستگاههاي عمده بدن قرار دارند ،
تعدادي از آنها در جدول شماره يك ليست گرديدهاند.
بجهت اينكه
سيستم بدن تنها بطور معدودي واكنش به استرس هاي شيميائي و بيولوژيكي
دارد،آن يك فرآيند پيچيدهاي است ، علائم و نشانهها را جور ميكند و عامل
اصلي بيماري انساني يا مريضي را تعيين ميكند ،در بيشترحالات تعيين اينكه
آيا مريضي بوسيله قرارگيري در معرض موادشيميائي بوده يا توسط يك عامل
بيولوژيكي رخ داده (مثل ويروس آنفلوآنزا ) غير ممكن است.
تاريخ در
معرض قرارگرفتن و تماس با يك ماده شيميائي يك سرنخ مهم در كمك به تعيين
عامل بيماري است،اگر چه تاريخچه بطور قطعي نميتواند ثابت كند كه ماده
شيميائي عامل بيماري شده است، براي ثبوت رابطه علت و معلول خيلي مهم است
كه ماده شيميائي در بدن در جريان خون يافت شود به اندازهاي كه باعث
بيماري ميشودو به ميزانش پي برده شود،اگر ماده شيميائي اثر بيوشيميائي با
ردگيري آسان و خاصي را ايجاد مي كند ( ممانعت آنزيم استيل ـ كولين استراز
) نتيجه تغيير بيوشيميائي در بدن ممكن است در ثبوت قطعي عامل بكارگرفته
شود.مردم در تماس با مواد شيميائي اغلب در ضمن كاركردنشان بيمار ميشوند و
بايستي احتياطات لازم پزشكي به پزشكشان در خصوص تماس قبلي شان با مواد
شيميائي ( مسموميت ) گفته شود.
فاكتورهاي تعيين كننده برآمد مسموميت آفت كش :
اگر
جذب آفت كش يك واقعيت ثابت شده است امكان دارد مقدار سم جذب شده براي
ايجاد مرگ كافي گردد كه به مقدار تركيب اصلي سم (سميت ) دارد.
راههاي مختلف اندازه گيري سميت مواد شيميائي توسعه يافته است و اندازه گيري اين فاكتور شامل دز كشنده صددرصد يا
Ld50 است . واژه Ld50
بيان مي كند شدت سميتي كه از طريق جذب پوستي و دهاني براي كشتن 50% كل
حيوانات تحت آزمايش نياز است. معمولاً اطلاعات حاصله از مطالعات آزمايش ها
طبقه بندي آفت كش را در ارتباط با درجه سميت فراهم مي كند كه آفت كش هاي
خيلي سمي Ld50 خيلي كمتري دارند .هرچندآن بايستي ارزشش از Ld50 گفته شود ولي بهتر بود از روي احتياط تفسير گردد ، نظرباينكه تفاوت وسيعي در پاسخ بين گونههاي موجودات زنده وجود دارد.
دز
آفتكش ، تاحدودي برآمد مسموميت ايجادشده بوسيله سم را تعيين ميكند. اگر
دز بيشتري از سم جذب بدن شده باشدمسموميتيكه بوجودميآيد نه تنها
درتركيبات نسبتاً سمي بلكه براي تركيبات با سميت پايين نيزجدي خواهد بود
.كنترل دز،اساس ايمني استفاده از آفت كشهاست خيلي مهم است كه توجه داشته
باشيم كه چه مقدار دزي از يك ماده مضره معمولاً كشنده است ، بطورديگر دز
خيلي پايين اغلب آفت كش هاي سمي بدون تأثير است.
بروز علائم سمي
آفت كش ممكن است چندان هم تنها به دز بستگي نداشته باشد بلكه به مدت
قرارگيري در معرض سم نيز بستگي داشته باشد.براي اكثر آفتكشها اثرات سمي
مشاهده شده از تماس كم با سم ممكن است كاملاً متفاوت از تماس هاي تكراري
با سم باشد.
بيشتر علائم تماسهاي تكراري با سم به آرامي توسعه مي
يابند ودربيشتر موارد ممكن است علائم مسموميت مشابه با علائم بيماريهاي
مزمن باشد كه تشخيص اينكه مورد مسموميت است يا بيماري را با مشكل مواجه
ميسازد.
تعيينكننده نهائي برآمد مسموميت ايجاد شده توسط سم ،
مسير ورود سم به بدن است ، مسموميت از طريق آفت كش از طريق خوردن ،
استنشاق يا جذب از راه پوست مي باشد.بيشتر مواد شيميائي بعنوان مثال ،سم
مالاتيون توسط هرسه روش تماس با سم در دزبالاي سم بطوريكسان ايجاد مسموميت
ميكند و توسط هرسه روش تماس با سم صرفنظر از مدت قرارگيري در معرض سم و
مقدار دز سم بطور يكسان ايجاد مسموميت نمي كند.
تماس و نفوذ پوستي
عمومي ترين راه نفوذ سم به بدن مي باشد و اگر مقدار معيني از آفت كش به
بدن وارد شده باشد اثرات سمي بطور عادي ديده خواهند شد. رويهمرفته تعدادي
از آفت كش هاي شناخته شده از طريق پوست در مقدار بيشتري جذب شوند تقريباً
كم است،اثرات مشاهده شده در اكثر حالات معمولاً محدود به پوست با علائمي
همچون خارش و حساسيت پوست مي باشند .
نحوه استفاده آفت كش هاي شيميائي:
تمامي
آفت كشهاي شيميائي بايستي با احتياط بكار برده شوند ،براي استفاده مطمئن
و دائمي از تمامي مواد شيميائي عناوين ذيل را رعايت كنيد.
1- هميشه قبل از استفاده مواد شيميائي برچسب روي آن را بدقت خوانده وطبق دستورالعمل اجراكنيد.
2- آفت كشها را بدور از دسترس كودكان نگهداشته و در ظروف سربسته برچسب دار نگهداري نمائيد.
3- از كشيدن سيگار در زمان سمپاشي يا گردپاشي خوداري كنيد چون اكثر مواد شيميائي قابل اشتعال هستند.
4-
از لباسهاي محافظت كننده و ماسك استفاده نمائيد آستين ها كاملاً كشيده در
پايين دست و يقه را كاملاً ببنديد، در صورت ريخته شدن مواد سمي روي
پوستتان فوراً آن را با آب و صابون بشوئيد.
5- دستانتان را بعد از سمپاشي يا گردپاشي و قبل از غذاخوردن يا سيگاركشيدن بشوئيد و لباستان را تعويض نمائيد.
6- اگر شمادرزمان استفاده از آفت كش يا كمي بعد از آن احساس ناخوشي كرديد سريعاً به پزشك مراجعه نمائيد.