سوختگی غلاف برگ برنج ( شیت بلایت :( Sheath blight
Hypochnus sasakii : عامل بیماری
Sawada دریافت كه عامل بیماری، Hypochnus sasakii بود. در فیلیپین و سیلان عامل آن را Khizoctonia solani kuhn دانستهاند. Woi (1934) این بیماری را در چین پیدا كرده و در بسیاری از كشورهای آسیایی نیز مشاهده شده است. در آمریكا عامل بیماری را گونه دیگری به نام Roryzae Ryker & Gooch ذكر كردهاند.
مطالعات وسیعی در ژاپن، خاصه در مورد مبارزات شیمیایی روی این بیماری صورت گرفته است. گزارشات علوم كشاورزی انستیتوی ملی ژاپن در سال 1956 نشان میدهد كه در این كشور حدود 120 تا 190 هزار هكتار از شالیزارها، آلوده بوده كه سبب 24 تا 38 هزار تن کاهش محصول میگردد.
Mizuta (1950) تخمین زده كه چنانچه بیماری توسعه یافته و تا سطح رویی برگها ادامه یابد، كاهش محصول تا حدود 20% میرسد. در ایران این بیماری در سالهای اخیر جلب توجه نموده و روی اكثر ارقام زیر كاشت در آزمایشهای مقایسه عملكرد و كلكسیون در ایستگاه تحقیقات برنج آمل مشاهده گردید، روی غلافهای آلوده جاهایی مرطوب، پوشش سفید رنگ مسیلیوم قارچ و همچنین اسكلروتهای آن به رنگ كری دیده شد كه در اثر كوچكترین تكانی جدا شده و میافتد.
از نظر اقتصادی این بیماری، اكنون كه كودهای بیشتری مصرف شده و واریتههای پرمحصول جدید كشت میگردد. به علت پنجهزنی فراوانتر و وجود رطوبت نسبی بالا در لابلای بوتهها، اهمیت زیادتری پیدا كرده است.
علائم بیماری: نشانههای اولیه بیماری بصورت لكههایی بیضوی بطول 10 میلیمتر و برنگ سبز خاكستری، روی غلاف برگ میباشد. این لكهها وسعت یافته و به طول 2 تا 3 سانتیمتر میرسد. مركز لكهها خاكستری سفید شده و حاشیه آنها قهوهایست.
روی این لكهها یا در نزدیكی آنها اسكلرت قارچ تشكیل میگردد كه بسهولت جدا شده و میافتد. اندازه و رنگ لكهها و همچنین تشكیل اسكلرت بستگی به شرایط محیطی دارد.
در محیط مرطوب مسیلیوم قارچ بشدت رشد كرده و سطح غلاف برگ را بصورت پوشش سفید رنگی بطور وسیع فرا میگیرد. در مزرعه لكهها معمولا ابتدا روی غلاف برگها در نزدیك سطح آب مشاهده میشود و بعدا وقتیكه شرایط برای رشد قارچ مساعد شد لكهها در قسمتهای بالایی غلاف و حتی روی سطح برگ ایجاد میگردد.
در اثر اتصال چندین لكه وسیع به یكدیگر معمولا سبب خشك شدن تمامی برگ و حتی كلیه برگهای بوته برنج میشود. عملیات سمپاشی در مواقعی كه به ترتیب 0 و 50 و 100 درصد غلافها (hills) آلوده شدهاند، باعث میشود كه 6/1 و 1/7 – 4/6 و 1/10-9/8 درصد محصول افزایش یابد.
عامل بیماری:
در مورد نام قارچ عامل بیماری خشكیدگی غلاف برگ برنج اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد.
Gadd & Bertus (1928) نام آن را Corticium vagum Berk & curt ذكر كردهاند و Rogers & Galz نام R.solani را فرم غیر جنسی قارچ corticium solani (prill & Delacr) Bourd دانسته است. Matsumoto وعدهای دیگر نام C. Sasakii (shirai) Mat را در مقایسه با گونههای دیگر از روی پنبه و سیبزمینی، بیشتر قابل قبول دانستهاند. قارچ جداسازی شده از روی برنج به نام P.filamentosa (Pat.) Rogers f. sasakii و P.sasakii (shirai) S. Ito نامیده شده است. كه تعدادی از محققین این اسامی را مناسب نمیدانند.
فرم جنسی قارچ گونه R.solani به نام Thonatephorus cucumeris (frank) Donk میباشد. طبقه بندی جنس Rhizoctonia هنوز مورد شك بوده و مطالعات اخیر روی R.solani نشان میدهد كه این قارچ هتروژن و متغیر بوده و نژادهای آن از طرفی بیماریزای اختصاصی و از طرف دیگر از نظر ژنتیكی متفاوتاند.
مطالعات كامل روی این گروه قارچها ضرورت دارد و اخیرا نوع بیماریزای روی برنج متعلق به گروه آناستوموزی ذكر شده است. این قارچ بخوبی روی محیطهای كشت مختلف رشد كرده، ابتدا هیفهای بیرنگ داشته كه بتدریج زرد قهوهای میشود. روی بافتهای میزبان و در لوله آزمایش حاوی محیط كشت، گاهی هیفهای كوتاه و متورم با انشعابات فراوان تولید میشود.
اسكلرتهای این قارچ كم و بیش گلبولی سطح بوده كه ابتدا سفید و سپس قهوهای تا قهوهای تیره رنگ و به قطر 5 میلیمتر و بیشتر میباشد .
سیكل بیماری:
Endo (1931) در ژاپن گزارش نموده كه قارچ قادر است زمستان را در خاك بصورت اسكلرت و یا میسلیوم بگذراند. حیات اسكلرتها در خاك خشك پس از 21 ماه كاهش مییابد در حرارت اطاق در هوای خشك و مرطوب این اسكلرتها حداقل 130 روز دوام میآورند.
اسكلرتها پس از طی مراحل مختلف تهیه زمین، دوام آورده و در آب آبیاری شناور میشوند. این اسكلرتها پس از تماس با گیاه برنج، سبب آلودگیهای اولیه آن شده و بزودی مسیلیومهای آن در سطح بوته و بافتهای داخلی آن سرعت رشد مینمایند و آلودگیهای بعدی را باعث میگردند.
قارچ از طریق روزنهها یا كوتیكول در گیاه نفوذ كرده و از سطح داخلی معمولا وارد غلاف برگ میشود. آلودگی ممكن است در حرارتهای بین 35-23 درجه سانتیگراد اتفاق افتد كه اپتیمم آن 32-30 درجه و رطوبت نسبی بالا بین %97-96 میباشد.
مبارزه با قارچكشهای آلی، مسی و جیوهای در گذشته علیه این بیماری متداول بوده است ولی اخیراً معلوم شده كه تركیبات آلی ارسنیكی موثرتر میباشد. سموم متیل آرسین سولفید و اورباسید (متیل آرسین ببس دیمتیل دی تیوكاربامات) به میزان P.P.m 50 و در دو مرحله، یكی بمحض ظهور لكه و دیگری در مرحله آبستنی بكار میرود.
PCP (نیتاكلروفنول) كه علیه كلیه علفهای هرز در مزارع برنج بكار میرود نیز علیه سوختگی غلاف برگ موثر بوده است.
ایزودیار (1363) با كاربرد بنومیل، مپرونیل (بازیتاك) و والیداماسین گزارش نمود كه سمپاشی با بنومیل در مرحله پنجه زنی و ظهور خوشه، اثر بهتری دارد. قارچكشهای دیتان ام – 45، ویتاواكس، رورال ، بنومیل و باویستین در ضد عفونی بذر در كنترل بیماری موثرند.