رطوبت خاک :
آبیاری ، نزولات آسمانی و صعود آب تحت الارض ، منابع تأمین کننده رطوبت خاک محسوب می شوند.
آب موجود در خاک به حالت آزاد نبوده و با نیرویی در خاک نگهداشته شده است. هرگاه خاک را با آبیاری از رطوبت اشباع ساخته و به حال خود رها کنیم ، مقداری از این آب تحت تأثیر نیروی جاذبه از لایه خاک زراعی خارج می گردد که به آن آب ثقلی گویند.
پس از تکمیل خروج آب ثقلی ، مقداری آب در لوله های موئین خاک و بصورت جذب شده توسط ذرات خاک در خاک باقی می ماند . این وضعیت را حد ظرفیت مزرعه ( Field Capacity )گویند. در خاکهای معمول زراعی که املاح زیادی ندارند و به عبارت دیگر شور یا قلیا نیستند ، این آب با نیروئی حدود 3/ 0 اتمسفر نگهداشته شده است.
بعبارت دیگر پتانسیل آب در حد ظرفیت مزرعه حدود 3/0 – اتمسفر می باشد. در این وضعیت آب بخوبی در خاک حرکت می کند و گیاه بسهولت آب را جذب می نماید.با تداوم تبخیر و تعرق ، مقدار رطوبت خاک نقصان می یابد. ابتدا رطوبت نگهداری شده در لوله های موئین و سپس رطوبت جذب شده روی ذرات خاک مورد مصرف واقع می شود. کل مقدار رطوبت موجود در حد فاصل حد ظرفیت مزرعه تا نقطه پژمردگی دائم را رطوبت قابل استفاده گیاه گویند.
بطور مثال هرگاه رطوبت خاکی در حد ظرفیت مزرعه 25 درصد وزنی و در نقطه پژمردگی دائم 12 درصد وزنی باشد ، مقدار رطوبت قابل استفاده گیاه در این خاک معادل 13 درصد وزن خشک آن می باشد. بافت خاک تعیین کننده ظرفیت نگهداری آب نیز می باشدو ظرفیت آبگیری خاکهای رسی بسیار بیشتر از خاکهای شنی است. هچنین خاکهای رسی در یک درصد ثابت از رطوبت قابل استفاده ، آب را با نیروی بیشتری نگه می دارند.
این تفاوت نتایج مهمی در بر دارد. مثلاً چنانچه مقدار آب موجود در خاک فقط به میزان 10 درصد وزنی باشد ، خاک شنی تقریباً در حد ظرفیت مزرعه بوده و آب با نیروی بسیار کمی نگهداشته شده است. اما همین مقدار آب در خاکهای رسی با نیروی بیش از 15 اتمسفر جذب شده و بسهولت قابل استفاده گیاه نیست .
بر اساس نزولات آسمانی به مقدار کل تبخیر و تعرق ، دو نوع خاک تشخیص داده می شود : 1)خاکهای نواحی مرطوب – 2)خاکهای نواحی خشک. میزان نزولات آسمانی در نواحی مرطوب بیش از تبخیر و تعرق می باشد.
در نتیجه خاک مداوماً شسته شده ، میزان املاح در آب و خاک تحت الارض پایین است و PH خاک خنثی یا اسیدی می باشد. خاکهای این نواحی غالباً مرطوب بوده و زمان کار در آنها می بایستی با دقت زیادی تعیین گردد؛ زیرا خاک های مرطوب به سهولت متراکم می شوند. وضعیت روبتی خاک بر نحوه رشد ریشه تأثیر می گذارد.
ریشه گیاه در خاکهای خشک رشد نمی کند و به هیچ وجه در جستجوی آب به این سوی و آن سوی نمی رود.
بلکه ریشه با خاصیت رطوبت گرائی به سمتی از خاک که مرطوبتر است رشد می کند. درصورتی که سطح آب زیرزمینی به به سطح خاک نزدیک باشد، توسعه ریشه گیاه به لایه سطحی محدود می گردد و چنانچه سطح آب زیرزمینی آنقدر پائین باشد که در رشد طبیعی محصول دخالت ننماید ، آنگاه محصولات دارای ریشه عمیق می توانند مقداری از رطوبت مورد نیاز خود را از صعود موئینگی آب زیرزمینی بدست آورند.
سطح آب زیرزمین متغیر بسیار خطرناک است؛ زیرا به گیاه اجازه تطبیق نمی دهد. هنگامی که آب بالا می آید ، ریشه ها خفه می شوند و هنگامی که آب پائین رفته و سطح خاک خشک می شود ، ریشه ای برای جذب آب وجود ندارد.