فروشگاه اینترنتی گل و گیاه نارگیل            
امروز جمعه ۱۴۰۳/۱/۳۱         
  

کتاب آفات گیاهان زینتی در 34 فصل به معرفی انواع گوته های حشرات و آفات گیاهان زینتی میپدازد و هرکدام را به طور مفصل مورد مطالعه قرار میدهد
کتاب آفات گیاهان زینتی
کتاب آفات گیاهان زینتی

فصل اول- ارتباط حشرات با زندگی انسان


  مقدمه :

در گذشته‌های دور تا کنون حشرات به شکل‌های مختلف با زندگی انسان ارتباط داشته‌اند و براساس اين ارتباط حشرات را به دو گروه تقسيم می‌کنيم:
1- حشرات مفيد؛
2- حشرات مضر.
 

­ حشرات مفيد:


اولين گروه از حشرات مفيد، حشرات گرده افشان هستند. گرده افشاني به معنای انتقال گرده از پرچم به مادگی گل ديگر است. بعضی از گياهان مقادير زيادی گرده توليد می‌کنند که باد مهمترين عامل انتقال آن‌ها محسوب می‌شود، ولی اکثر گياهان مقادير بسيار کمی گرده توليد می‌کنند که اين گياهان برای گرده افشانی خودشان نياز قطعی به عامل خارجی دارند که مهمترين آن‌ها حشرات هستند. در بين حشرات زنبورهای بالاخانواده‌ي آپويداها ( Apoidea ) مخصوصاً زنبور عسل با نام علمی آپيس ‌ميلی‌فرا ( Apis mellifera ) از بيشترين اهميت برخوردار است.

دومين گروه از حشرات، حشراتی هستند که توليد فرآورده‌های تجاری و غذايی می‌کنند. از جمله‌ي اين فرآورده‌ها عسل و موم است که توسط زنبور عسل و بعضی ديگر از گونه‌های زنبورهای خانواده آپيده ( Apoide ) توليد می‌شود. از ديگر اين فرآورده‌ها ابريشم است که توسط پروانه کرم ابريشم با نام علمی بومبيکس موری ( Bombyx mori ) از خانواده بومبوسيده ( Bombycidae )و بعضی ديگر از گونه‌های اين خانواده توليد می‌شود. يكي ديگر از فرآورده‌ها لاک است که در کشورهای جنوب شرق آسيا توسط نوعی شپشک توليد می‌شود. اين شپشک در سطح ساقه بعضی از گياهان مثل گونه‌های خاصی از انجير، ترشحاتی توليد می‌کند. ضخامت لاک در بعضي از ساقه‌ها به يک سانتی‌متر مي‌رسد، كه کشاورزان براي استخراج لاك، اين ساقه‌ها را بريده و به تمام نقاط دنيا صادر می‌کنند. و بعنوان وسيله‌ي آرايشی، يا آزمايشگاهي كاربرد دارد.  

 

آيا تغذيه زنبورها از گل‌ها باعث خسارت به آن‌ها می شود؟


تحقيقات نشان داده است که زنبور عسل به ازاي هر يک ريال عسلی که توليد می کند 4 برابر آن در افزايش کمی و کيفی محصولات کشاورزی از طريق گرده افشانی نقش دارد؛ و لذا اين نظريه به هيچ وجه درست نيست. گروه ديگر از حشرات مفيد، حشرات حشره‌خوار هستند و به دو گروه شکارگرها و پارازيتوئيدها تقسيم می‌شوند. حشرات شکارگر، حشراتی هستند که از طريق تغذيه حشرات آفت را مورد استفاده قرار می‌دهند و جمعيت آن‌ها را در طبيعت کنترل می‌کنند مانند کفشدوزک‌های خانواده ککسی نليده ( Coccinellidea ) که حشرات کامل كه لاروهای آن‌ها از شته تغذيه می‌کنند يا بال توری‌های خانواده‌ي کرايزوپيده ( Chrysopidae ) که آن‌ها هم شکارگر شته هستند.
گروه ديگر از حشرات مفيد پارازيتوئيدها هستند که تخم خود را بر روی بدن ميزبان يا در داخل بدن ميزبان قرار می‌دهند و بعد از اينکه لاروشان از داخل تخم خارج شد محتويات بدن ميزبان‌شان را مورد تغذيه قرار می‌دهند و بعد از کامل شدن، و از بدن ميزبان خارج مي‌شوند و ميزبان هم از بين خواهد رفت.  

 

چه حشراتی در بعضی از شرايط مفيد و در بعضی از شرايط ديگر مضر مي‌باشند؟


از سال 1900 تا 1920 چندين گونه از کاکتوس‌ها وارد استراليا شدند. كاكتوس‌ها فاقد دشمن طبيعی بودند و هيچ موجود زنده‌اي از اين گياهان تغذيه نمی کرد. به همين دليل به آفت بسيار مهمي تبديل شدند و ميليون‌ها هکتار از مزارع استراليا را تحت پوشش قرار دادند. بعدها محققين استراليايی پروان‌هايي بنام ( Cactoblastis cactorum ) را وارد استراليا کردند و کاکتوس‌ها را بطور کامل تحت کنترل در آوردند در حاليکه همين حشره ممکن است در شرايط ديگر بعنوان يک آفت مطرح شود.


گروه ديگر از حشرات مفيد، حشرات پاکسازی کننده محيط هستند و به دو گروه اصلی تقسيم می‌شوند:
الف) حشرات مدفوع‌خوار؛ مانند سوسک‌های خانواده اسکارابيده ( Scarabaeidae )که از مدفوع جانوران در اکوسيستم‌ها تغذيه می‌کنند، و به اين طريق محيط را هم از فضولات حيوانات پاک می‌کنند، و هم از افزايش جمعيت مگس‌های مضر جلوگيری می‌کنند.
ب) حشرات لاشه‌خوار؛ مانند مگس‌های خانواده کاليفوريده ( Calliphoridea ) و سوسک‌های خانواده درمستيده ( Dermestidae ) ، که لاشه جاندارانی را که در طبيعت از بين می‌روند مورد تغذيه قرار می‌دهند و بدين ترتيب محيط را پاکسازی ميکند.
گروه ديگر از حشرات مفيد، حشرات خاکزی هستند بسياری از حشرات يک بخش يا کل دوره زندگی خودشان را در داخل خاک سپری می‌کنند و از اين طريق می‌توانند در بهبود خصوصيات فيزيکی خاک نقش داشته باشند.
گروه بعدي از حشرات مفيد، حشراتی هستند که بعنوان غذای ساير جانداران و يا حشرات با ارزش غذايی مطرح هستند. حشرات توسط گروههای مختلفی از موجودات مورد تغذيه قرار می‌گيرند، بعنوان مثال دوزيستان مانند قورباغه‌ها، مارمولک‌ها، بعضي از موش‌ها و بعضي از گونه‌هاي پرندگان به ويژه بعضی از آن‌ها كه مختصراً از حشرات تغذيه می‌کنند. اين پرندگان ارزش زيبايی شناختی دارند و چنانچه اين حشرات در محيط نباشند اين پرندگان هم که در واقع بصورت تخصصی از حشرات تغذيه می کنند از بين می‌روند.
گروه ديگر از حشرات مفيد حشراتی هستند که ارزش هنری دارند مانند پروانه‌ها، حتي در شعر بسياری از شعرای ما از پروانه استفاده شده است.  

انواع حشرات مفید

1- حشرات گرده افشان

2- حشرات توليد كننده فرآورده‌هاي تجاري و غذايي

3- حشرات حشره‌خوار    

الف- شكارگرها

  ب- پارازيتوئيدها

2- حشرات مضر
    

4- حشرات پاكسازي كننده محيط

الف- مدفوع‌خوار

ب- لاشه‌خوار

5- حشرات خاكزي

6- حشراتي با ارزش غذايي

7- حشراتي با ارزش هنري 


فصل دوم - ارتباط حشرات با زندگي انسان (حشرات مضر)


مقدمه

در اين فصل توضيحي پيرامون حشرات مضر ارائه مي‌دهيم.  

حشرات مضر


حشرات مضر بطور کلي به سه گروه اصلي تقسيم مي شوند:
۱- حشراتي که از گياهان تغذيه مي‌کنند؛
۲- حشراتي که از فرآورده‌هاي انباري تغذيه مي‌کنند؛
۳- حشراتي که انسان و ساير جانوران را مورد حمله قرار مي‌دهند.
حال به شرح هر يك از اين سه گروه مي‌پردازيم.  

 

1- حشراتي که از گياهان تغذيه مي‌کنند


الف) حشراتي که از گياهان تغذيه مي‌کنند ممکن است بصورت مستقيم به گياه خسارت وارد كنند. مثل ملخ‌ها، لارو پروانه‌ها و سوسك‌ها كه مستقيماً از بخش‌هاي مختلف گياه تغذيه مي‌كنند اعم از برگ، گل، ميوه و چوب.
ب) ايجاد خسارت از طريق تخم گذاري است، بعضي از حشرات مخصوصاً زنجرك‌هاي خانواده سيکاديده ( Cicadidae ) و زنجرک‌هاي خانواده سيکادليده ( Cicadellidae ) از طريق تخم‌گذاري در سر شاخه‌هاي ظريف گياهان به آن‌ها خسارت وارد مي‌کنند.
ج)ايجاد خسارت از طريق انتقال بيمارهاي ويروسي،باکتريايي و مايکوپلاسمائي و احتمالاً قارچي
در بين حشرات دو گروه شته‌ها و زنجرک‌هاي خانواده سيکادليده ( Cicadellidea ) از اهميت بيشتري در نقل و انتقال عوامل بيماري‌زا گياهي برخوردار هستند. همچنين سخت بالپوشان خانواده اسکوليتيده ( Scolytidae ) در نقل و انتقال عوامل قارچي نقش دارند.  

 

۲-حشراتي كه به فرآورده‌هاي انباري خسارت مي‌زنند و خود نيز به سه دسته تقسيم مي‌شوند


الف) اولين گروه آفات چوب مي‌باشند.
چوب يکي از مهم‌ترين محصولات است که در زندگي بشر نقش دارد. چوب‌هاي صنعتي گاهي مورد حمله بعضي از حشرات قرار مي‌گيرند از جمله مهمترين اين حشرات موريانه‌ها هستند.
چگونگي هضم چوب بوسيله‌ي موريانه‌ها.
موريانه‌ها خود قادر به هضم سلولز يا چوب نيستند. در داخل دستگاه گوارش موريانه تک سلولي‌هاي فلازل‌داري زندگي مي‌کنند که آنزيم‌هاي مورد نياز براي تجزيه سلولز را توليد مي‌کنند و آن تک سلولي‌ها هستند که باعث هضم سلولز مي‌شوند. در واقع نوعي همزيستي بين تک سلولي و موريانه‌ها از اين طريق ايجاد شده است.
ب) دومين گروه از آفات فرآورده‌هاي انباري، آفات پارچه و منسوجات هستند. تعدادي از حشرات از جمله پروانه‌هاي خانواده تي‌ني‌ده ( Tineidae ) و سخت بالپوشان درمستيده ( Dermestidae ) گاهي به منسوجات خسارت سنگيني وارد مي‌کنند.
ج) سومين گروه از آفات مواد غذايي، انباري است. حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد محصولات کشاورزي بعد از مرحله کاشت و پس از برداشت در انبار توسط آفات مختلف از بين مي‌روند. در بين آفات انباري سوسک‌هاي خانواده درمستيده ( Dermestidae ) و بروخيده ( Bruchidae ) و کورکولينيده ( Curculionidae )، در بين پروانه‌ها تعدادي از گونه‌هاي خانواده پيراليده ( pyralidae ) مثل پلوديا اينترپونکتلا ( Plodia interpunctella ) و افيستيا کونيلا ( Ephestia Kuhniella ) از اهميت زيادي برخوردارند.  

 

3- حشراتي که انسان و ساير جانوران را مورد حمله قرار مي‌دهند. آن‌ها نيز به چند گروه تقسيم مي‌شوند:


الف) حشرات آزار دهنده مثل تعدادي از پشه‌ها و مگس‌ها. گرچه ممکن است که ناقل بيماري مهمي نباشد ولي به هر ترتيب باعث سَلب آسايش از انسان مي‌شوند.
ب) حشراتي که نيش آن‌ها سمي است. تعدادي از زنبورهاي خانواده وسپيده ( Vespidae ) و اسفسيده ( Sphecidae ) و در مواردي زنبورهاي بالاخانواده آپويدا ( Apoidea ) که جزء حشرات مفيد و گرده افشان هستند و انسان را نيش مي‌زنند.
بعضي از انسان‌ها به نيش زنبورها حساسيت شديدي دارند و دچار شوک شديدي مي‌شوند و در مواردي مشاهده شده که نيش زنبور منجر به مرگ انساني شده است.
ج) سومين گروه از حشراتي که به انسان خسارت مي‌زنند حشرات انگل هستند و به دو گروه تقسيم مي‌کنيم.  

 

حشرات انگل


1) انگل خارجي؛
2) انگل داخلي.

1) حشرات انگل خارجي مثل کک‌ها و شپش‌ها و در مواردي ساسها که با تغذيه از خون انسان گاهي بيماري‌هايي را به انسان منتقل مي‌کنند. ساس‌ها در واقع نوعي سن هستند. در مبحث‌هاي بعدي توضيح داده خواهد شد.
2)حشرات انگل داخلي مخصوصاً تعدادي از مگس‌ها مثل خانواده کاليفوريده ( Calliphoridae ) و خانواده اُستريده ( Oestridae ) و خانواده تابانيده ( Tabanidae ) كه از اهميت زيادي برخوردارند. اين مگس‌ها عموماً تخم خودشان را بر روي چهارپايان وحشي و اهلي قرار مي‌دهند. بعد از اينکه لارو از تخم خارج مي‌شود وارد بدن چهار پايان مي‌شود و مراحل نشو و نماي لاروي خود را در داخل بدن طراحي مي‌کند و زماني که مي‌خواهد تبديل به حشره کامل بشود در بسياري از مگس‌ها پوست سوراخ مي‌کند. مثل خانواده استريده ( Oestridae ) كه از اهميت زيادي برخوردارهستند. سپس وارد خاک مي‌شوند و تبديل به شفيره و حشره کامل مي‌شوند. و از اين طريق کاملاً باعث ضعف جانوران مخصوصاً احشام و چهارپايان وحشي مي‌شوند.

آخرين گروه از حشراتي که به انسان حمله مي‌کنند حشرات ناقل از جمله خانواده کوليسيده ( Culicidae ) و سايکوديده ( Psychodidae ) هستند که از اهميت زيادي برخوردارند. پشه‌هاي خانواده کوليسيده مراحل نشو و نماي لاروي خودشان را در داخل آب سپري مي‌کنند. حشرات ماده قادر هستند انسان را نيش بزنند و همراه نيش زدن عوامل مختلف ويروسي و باکتريايي را وارد بدن مي‌کنند. مثل پشه‌ي مالاريا که چندين مرحله را در بدن انسان طي مي‌کنند و در گذشته منجر به مرگ انسان مي‌شده اما در حال حاضر واکسن مخصوص بيماري مالاريا ساخته شده است.
نمونه ديگر پشه‌هاي خاکي خانواده سايکوديده زير خانواده فلابوتومينا ( phlaebotominae ) هستند که عامل بيماري سالک در انسان مي‌باشند. اين پشه‌ها وقتي در روي صورت مستقر مي‌شوند يک تک سلولي بنام لشمانيوز را وارد بدن مي‌کنند و ايجاد بيماري سالک در روي پوست مي‌کنند.  

فصل سوم - جايگاه حشرات و كنه‌ها در شاخه بندپايان

  مقدمه

در اين فصل در مورد تعيين جايگاه حشرات و کنه‌ها بعنوان مهمترين آفات گياهان زينتي مطالبي توضيح داده مي‌شود.  


  شاخه بندپايان يا آرتروپودا ( Arthropoda ) به چهار زير شاخه تقسيم مي‌شوند :

1- تريلوبيتا ( Trilobita )
2- کراستاسه‌آ ( Crustaceae )
3- کليسراتا ( Chelicerata )
4- آتلوسراتا ( Atelocerata )
 

 

تريلوبيتا ( Trilobita )


تريلوبيتا که اولين بندپايان هستند در درياها زندگي مي‌کردند و حدود 500 تا 600 ميليون سال قبل بيشترين فراواني را داشتند و در حال حاضر تعدادي از گونه‌هاي آن‌ها بصورت فسيل شناسايي شده‌اند .  

 

کليسراتا ( Chelicerata )


در اين بندپايان که فاقد شاخک هستند بدن از دو قسمت تشکيل شده است. قسمت اول سفالوتوراکس ( Cephalothorox ) و قسمت دوم آبدومن ( Abdomen ) است . در قسمت سفالوتوراکس 6 پيوست وجود دارد که پيوست‌هاي اول بنام کليسر ( Chelicer ) است که در واقع اندامهاي تغذيه‌اي آن‌ها را تشکيل مي‌دهد .
پيوست‌هاي دوم به اعضاي حسي بنام ( Pedipalp ) تبديل شده است و 4 پيوست ديگر براي راه رفتن مورد استفاده قرار مي‌گيرد .
اين زير شاخه بطور کلي شامل سه رده است که در بين آن‌ها رده عنکبوت‌ها مانند آراکنيدا ( Arachnida ) از اهميت بيشتري برخوردار است و در منابع مختلف شامل يازده راسته بوده بعضي از آن‌ها به شرح ذيل است:
- راسته عقرب‌ها يا اسکورپيوز ( Scorpiones ) است در اين بندپايان شکم بصورت عريض به قفسه سينه يا سفالوتراکس متصل مي‌شود و از دو قسمت تشکيل شده است، قسمت ابتدائي عريض ( Mesosoma ) و قسمت انتهايي ( Metasoma ) که به نيش ختم مي شود کاملاً باريک است. عقرب‌ها موجوداتي هستند که داراي فعاليت شبان‌ه‌اند، روزها در محيط‌هاي مختلفي مخفي مي‌شوند و عموماً از حشرات و ساير بندپايان تغذيه مي‌کنند.
- راسته عنکبوتها يا آرانه( Araneae ) است. شکم عنکبوت‌ها باريک و به سفالوتراکس ( Cephalothorax ) متصل مي‌شود. شکم فاقد ساختمان حلقه حلقه بوده و يکپارچه بنظر مي‌رسد. اندام‌هاي حسي مخصوصاً در عنکبوت‌هاي نر رشد زيادي کرده و در انتها کاملاً متورم هستند و اندام جفت‌گيري عنکبوت‌ها در روي پي‌دي‌پالپ‌ها قرار دارد.


عنکبوت‌ها از چه موادي تغذيه مي‌کنند؟
عنکبوت‌ها از جمله مفيدترين بندپايان هستند که در اکوسيستم هاي طبيعي نقش بسيار ارزنده‌اي در کاهش جمعيت گونه‌هاي آفت دارند. در واقع همه آن‌ها حشره‌خوار يا از ساير بندپايان تغذيه مي‌کنند.
- راسته آکاري ( Acari ) يا کنه‌ها: بدليل اهميتي که تعدادي از کنه‌ها مخصوصاً کنه‌هاي خانواده تترانيکيده ( Tetranychidae ) بعنوان آفات گياهان زينتي دارند در فصل بعدي بطور مفصل توضيح داده خواهند شد.
- راسته رطيل‌ها ( Sulifugae ): اندازه رطيل‌ها بزرگتر از عنکبوت‌هاست. کليسرهاي آن‌ها رشد بسيار زيادي دارد و به آن‌ها ظاهر ترسناکي داده است.

آيا رطيل‌ها نيش مي‌زنند؟
بر خلاف تصوري که در بين مردم وجود دارد رطيل‌ها فاقد نيش و غده سمي هستند اگر چه ممکن است بعضي از رطيل‌ها مانند مورچه گاز بگيرند ولي چون کليسرهايشان خيلي قوي است امکان آلوده شدنشان به ويروس‌ها و باکتري‌ها وجود دارد و لذا در انسان ايجاد بيماري مي‌کنند ولي بطور کلي رطيل‌ها فاقد نيش هستند.  

 

كراستاسه‌آ ( Crustaceae )


يکي ديگر از شاخه سخت‌پوستان کراستاسه‌آ ( Crustacea ) بزرگترين گروه‌هاي بندپايان را تشکيل مي‌دهند و تغييرات زيادي در قسمت‌هاي مختلف بدن آن‌ها ديده مي‌شود .
در بين سخت پوستان رده مالاکستراکا ( Malacotraca ) از اهميت بسيار زيادي برخوردار است که شامل سه راسته بوده که عبارتند از :
- راسته آمفي‌پودا ( Amphipoda ) که شامل انواع ميگوها مي‌باشد. از جنبه غذايي حائز اهميت‌اند.
- راسته ايزوپودا ( Isopoda ) يا مساوي‌پايان که از جمله آن‌ها خرخاکي است. خرخاکي‌ها و بعضي از گونه‌هاي آن‌ها بنام پرسيلو اورناتوس ( Porcelio ornatus ) ممکن است تحت شرايطي تبديل به آفت شوند و از ريشه‌هاي گياهان مختلف از جمله گياهان زينتي در شرايط گلخانه‌اي تغذيه کنند .
- راسته دکاپودا ( Decapoda ) همانند آمفي‌پودا مخصوصاً در کشورهاي خارجي از جنبه تغذيه انسان فوق‌العاده حائز اهميت هستند و انواع خرچنگ‌ها ( Crabs )و لابسترها ( Lobsters ) را در بر مي‌گيرد.  

 

آتلوسراتا ( Atelocerata )


راسته ديگر که فو‌ق‌العاده براي ما مهم بوده آتلوسراتا ( Atelocerata ) يا شاخک‌داران هستند. اين زير شاخه در واقع بندپاياني هستند که داراي يک جفت شاخک هستند و به پنج رده تقسيم مي‌شوند که عبارتند از :
1- کيلوپودا ( Chilopoda )
2- ديپلوپودا ( Diplopoda )
3- سيمفيلا ( Symphyla )
4- پائوروپودا ( Pauropoda )
5- هگزاپودا ( Hexapoda )

در اينجا فقط به بعضي از رده‌ها اشاره مي‌كنيم:
- رده ديپلوبودايا ( Diplopoda ) يا هزارپايان: ديپل به معناي دو و پودا به معناي پا است . (ِ Diplopda ) يعني در هر حلقه‌اي از بدن داراي دو جفت پا هستند. اين بندپايان عموماً در سنگ‌ها و روي خزه‌ها ديده مي‌شوند و از انواع گياهان تغذيه مي‌کنند.
- رده کيلوپودا ( Chilopoda ) يا صدپايان: کيلو به معناي آرواره و پودا به معناي پا است. جفت اول پاها در اين بندپايان به آرواره تبديل شده است. آرواره‌هاي سمي اين بندپايان در زير سنگ‌ها و کنده درختان فعاليت مي‌کنند و از انواع حشرات و ساير بندپايان تغذيه مي‌کنند.

- رده هگزاپودا ( Hexapoda ) يا حشرات ( Insecta ): موجوداتي هستند که داراي يک جفت شاخک و شش عدد پا هستند و بزرگترين رده جانوري در سطح کره زمين مي‌باشند و تاكنون متجاوز از يک ميليون از آن‌ها شناسايي شده‌اند.  

 

 

فصل چهارم - مورفولوژي خارجي در حشرات


مقدمه

در اين فصل حشرات را بطور علمي و دقيق بررسي کرده و تفاوت آن‌ها را با کنه‌ها و ساير عنکبوت‌ها بيان مي‌كنيم.  

 
حشره

حشره موجودي است که بدن آن از سه قسمت سر، قفسه سينه و شکم تشکيل شده است. در قسمت سر حشرات، چشمهاي ساده و مرکب، شاخک‌ها و قطعات دهاني از اهميت زيادي برخوردارند. در قسمت قفسه سينه پاها و بال‌ها قرار دارند و در قسمت شکم تخم ريز، سرسي‌ها و آلت جفت‌گيري مشاهده مي‌شود.  

 
  شكم ( Abdomen )

- تخم ريز
- سر سي‌ها
- آلت جفت‌گيري  

 

  بدن حشرات

- سر ( Head )
- قفسه سينه ( Thorax )
- شكم ( Abdomen )  

 

  قفسه سينه ( Thorax )

- پاها
- بال‌ها  

 

  سر ( Head )

- چشم‌هاي مركب و ساده
- شاخك‌ها
- قطعات دهاني  

 

 سر در حشرات از درزها و نواحي مختلفي تشکيل شده که مهمترين اين درزها عبارتند از :

درزي كه بين پيشاني و لب بالا قرار گرفته است که به آن درز اپيستومال ( Epistomal ) گفته ميشود. طرفين اين درز، درزهاي زير گونه‌اي ( Subgenal suture ) هستند. در قسمت بالاي پيشاني و در قسمت زير چشم‌هاي مرکب، گونه ( Gena ) ديده مي‌شود. فرق سر و لب بالا و ناحيه‌اي که بين پيشاني و لب بالا قرار دارد کليپئوس ( Clypeus ) گفته مي‌شود.  

 

  از نظر طرز اتصال سر به بدن در حشرات سه وضعيت ديده مي‌شود :

1- اورتوگناتوس ( Orthognathous ) حشراتي هستند که جهت سر به سمت پائين بوده و داراي يک زاويه ۹۰ درجه با بدن است؛
2- پروگناتوس ( Prognathous ) حشراتي هستند که قطعات دهاني‌شان در امتداد محور طولي بدن قرار دارد مثل سوسک‌هاي زميني خانواده کارابيده ( Carabidae )؛
3- اوپيستوگناتوس ( Opisthognathous ) حشراتي هستند که قطعات دهاني به سمت زيرين سر قرار دارد و يک زاويه حاده‌ بين اين قطعات دهاني سر، با محور طولي بدن وجود دارد. از جمله اجزاي حسي مهم در قسمت سر شاخک بوده که در حشرات داراي انواع مختلف است مثلاً شاخک‌ها ممکن است مويي باشد که به آن‌ها ستاسئوس ( Cetaceous ) گفته مي‌شود نظير شاخک در آسيابک‌ها .
شاخک ممکن است نخي يا فيلي‌فرم ( Filiform ) باشد مثل سوسک‌هاي خانواده کارابيده ( Carabidae ) شاخک تسبيحي در موريانه‌ها، شاخک چماقي در کفش‌دوزک‌ها، شاخک اره‌اي و شآن‌هاي و پروش و شاخک آريستايي در گروه‌هاي مختلف حشرات ديده مي‌شوند.

قطعات دهاني در حشرات عبارتند از :
- يك لب بالا ( Labrum )
- دو آرواره بالا ( Mandibles )
- دو آرواره پائين ( Maxillae )
- يك لب پائين ( Labium )
- يک عضو چشايي ( Hypopharynx )

قطعات دهاني نشان دهنده نحوه تغذيه در گروههاي مختلف حشرات است و بر اساس نوع تغذيه قطعات دهاني دچار تغييراتي مي‌شوند. در حشراتي که داراي قطعات دهاني سائيده هستند مثل ملخ‌ها آرواره‌هاي بالا کاملاً رشد کرده و حالت سائيده دارند. آرواره‌هاي پائين و قسمت‌هايي که مربوط به لب پائين هستند رشد چنداني نکرده‌اند. در حاليکه در حشراتي مثل سن‌ها که داراي قطعات دهاني زننده و مکنده هستند و از شيره گياهان تغذيه مي‌کنند، و همچنين در پشه‌هاي خانواده کوليسيده ( Culicidae ) مشاهده مي‌شود که آرواره‌هاي بالا و پائين تبديل به زايده‌هاي سوزن مانندي شده که وارد پوست بدن مي‌شود و از طريق مجاري كه در کابين‌هاي فانيکس قرار دارد عمل مكيدن صورت مي‌گيرد.
در پروانه‌ها که داراي قطعات دهاني مکنده هستند بخشي از لب پائين بنام گالئا ( Galea ) تبديل به خرطوم شده و ساير قسمت‌هاي قطعات دهاني مثل آرواره‌هاي بالا و پائين در اکثر پروانه‌ها از بين رفته و تنها بخشي از لب پائين تبديل به زايده خرطوم مانندي شده که به وسيله آن شهد گياهان را مي‌مکند. در حشرات ليسَنده مثل ديپ ترا ( Diptera ) بخشي از لب پائين تبديل به يک عضو اسفنج مانندي مي‌شود كه در سطح آن شيارهايي وجود دارد. آب در داخل لوله‌هاي مويين جريان پيدا مي‌کند و از طريق اين مجرا، وارد مجراي غذايي مي‌شود. در قسمت قفسه سينه پاها قرار دارند.

قسمت‌هاي مختلف پا در حشرات
- پيش‌ران ( Coxa )
- پي‌ران ( Trochanter )
- ران ( Femur )
- ساق ( Tibia )
- پنجه ( Tarsus )
- ناخن‌ها ( Claws )
اختلاف بين بندپايان و حشرات در اينست که در بعضي از بندپايان مثل کنه‌ها يک عضو ديگر به نام پاته‌لا که در واقع دومين قسمت پي‌ران است، وجود دارد ولي در حشرات اين قسمت مشاهده نمي‌شود.

رگبالهاي طولي بال حشرات
- رگبال کناري ( Costa )
- رگبال زير کناري ( Subcosta )
- رگبال شعاعي ( Radius )
- رگبال مياني ( Media )
- رگبال بازويي ( Cubitus )
- رگبال آنال ( Anal veins )
- رگبال ژوگال ( Jugal veins )
البته ممکن است در همه گروه‌هاي مختلف حشرات، رگ‌بال‌ها را نبينيم، ولي بر اساس تفاوت‌هايي که در رگ‌بال‌هاي حشرات وجود دارد آن‌ها را گروه‌بندي مي‌کنيم.

آيا پا در حشرات گياه خوار يا شکارگر تفاوت دارد؟


پا در حشرات داراي انواع مختلفي است. پاهاي رونده، پاهاي دونده و يا پاهاي شكاري. حشراتي مانند مانتيدها داراي پاهاي شکاري هستند که در اين پاها ران و ساق رشد بسيار زيادي کرده است که زوائد خار مانندي در سطح دروني خود دارد که بوسيله آن مي‌تواند ميزبان‌هاي خود را که عموماً گونه‌هاي آفت هستند را شکار بکنند. در حاليکه در حشرات آفت، پاها از نوع رونده و دونده هستند.  

فصل پنجم - مورفولوژي داخلي در حشرات


  مقدمه

در اين فصل به مورفولوژي اندامهاي داخلي مي‌پردازيم.  

 

دستگاه گوارش حشرات


- روده جلويي ( Foregut )
- روده مياني ( Midgut )
- روده عقبي ( Hindgut )  

 

بخش جلويي دستگاه گوارش


- دهان ( Mouth )
- گلو ( Pharynx )
- مري ( Oesaphagus )
- چينه‌دان ( Crop )
- پيش معده ( Proven triculus )
روده جلويي از دستگاه گوارش در حشرات داراي ساختمان کوتيکولي است و سطح داخلي آن کاملآً سخت و داراي زوايدي است که براي خرد کردن مواد غذايي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
در روده مياني دستگاه گوارش که در واقع معده است عمل هضم و جذب مواد غذايي انجام مي‌گيرد. در اين قسمت لوله‌هاي کور ( Gastric caecum ) قرار دارند که به افزايش حجم معده کمک مي‌کنند و بخش عقبي دستگاه گوارش شامل روده کوچک و بزرگ است كه نهايتا به مخرج ختم مي‌شود. دستگاه گوارش در حشرات داراي ساختمان‌هاي متفاوتي مي‌باشند.  

 


  چه تفاوتي بين دستگاه گوارش حشراتي مثل شته‌ها که از مقادير زيادي مواد مايع تغذيه مي‌کنند با دستگاه گوارش ملخ‌ها وجود دارد؟


در حشراتي شته‌ها، دستگاه گوارش به گونه‌اي تنظيم شده بخش جلويي دستگاه گوارش بوسيله يک پيچش به بخش عقبي متصل شده. وقتي مقادير زيادي آب که در مايع گياهان توسط اين شته‌ها استفاده شود، از بخش جلويي دستگاه گوارش مستقيماً وارد بخش عقبي آن شده و از بدن خارج مي‌شود. در حاليکه در حشراتي مانند ملخ مواد غذايي وارد بخش مياني دستگاه گوارش مي‌شود تا عمل هضم و جذب در آنجا صورت بگيرد.
دومين بخش از دستگاه داخلي بدن حشرات سيستم تنفسي است. سيستم تنفسي در حشرات شامل لوله‌هايي بنام تراشه ( Trachea ) و تراشاُل ( Tracheole ) است که مستقيمآ به اکسيژن بيرون ارتباط دارند. در واقع از طريق منافذي بنام استراک که در قسمت‌هاي مختلف بدن حشرات بر روي شکم و قفسه سينه قراردارد اکسيژن هوا وارد لوله‌هاي تنفسي مي‌شود. نهايتا اين لوله‌ها در محل‌هايي اكسيژن را مستقيما به بافت‌هاي مختلف بدن مي‌رسانند.  

 

سيستم تنفسي در حشرات آبزي به چه صورت است؟


در بسياري از حشرات آبزي مثل يک روزه‌ها، افمروپترا ( Ephemeroptera ) و طياره مانند‌ها، پوره‌هايشان در قسمت‌هاي مختلف بدن زوايدي بنام پيوست‌هاي تنفسي يا گيل دارند. جدار اين زوايد بسيار نازک است و اکسيژن محلول در آب از طريق اين زوايد وارد سيستم تراشه‌اي مي‌شود و همچنين اکسيژن محلول در آب از طريق اين پيوست‌ها وارد بدن مي‌شود.

از ديگر اندامهاي داخلي در حشرات، سيستم توليد مثل است که در حشرات ماده شامل يک جفت تخمدان يا اواري ( Ovary ) است. هر تخمدان از تعدادي اواريول ( Ovariole ) تشکيل شده است که در گروه‌هاي مختلف حشرات تعداد اواريول‌ها يا لوله‌هاي تخم متفاوت است. عمل کامل شدن تخم در داخل اين لوله‌ها صورت مي‌گيرد و در نهايت لوله‌هاي تخم به مجاري‌اي بنام اوي داکت ( Oviduct ) متصل مي‌شوند. و سپس به مجاري عمومي بنام کمونو اويداکت ( Common oviduct ) متصل شده كه نهايتاً تخم را از طريق مجراي تخم‌گذاري خارج مي‌كند.

در دستگاه توليد مثل حشرات ماده مخازني بنام اسپرماتکا ( Spermatheca ) وجود دارد که در اين كيسه‌ها يا مخازن اسپرماتوزوئيد ذخيره مي‌شود. و در طي زندگي حشرات ماده براي تلقيح تخم‌هايي که تبديل به افراد ماده مي‌شوند، مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

دستگاه توليد مثل در حشرات نر شامل يک جفت ( Testis ) مجاري باريکي بنام ( Vas defferens ) و اکسيسوري گلند ( Accessory gland ) يا غدد ضميمه است که نهايتاً به لوله‌اي بنام اژاکالاتوري داکت ( Ejaculatory duct ) يا مجراي اسپرم انداز متصل مي‌شود.
 

 

  سيستم عصبي در حشرات سيستم نسبتاً پيچيده‌اي است در حشرات مغز شامل قسمت‌هاي زير است:

۱- مغز اول يا پروتوسربروم ( Protocerebrum )
۲- مغز دوم يا دوتوسربروم ( Deutocerebrum )
3- مغز سوم يا تريتوسربروم ( Tritocerebrum )

که از طريق يک کانکتيو ( Connective ) يا رابط به غده زير مري يا گره عصبي زير مري بنام سابواِسو فاژآل گانگليون ( Suboeso phageal ganglion ) ، کبد دوم متصل مي‌شود. اين غده بوسيله يک جفت طناب عصبي و گره‌هاي عصبي کوچکتر تا انتهاي بدن امتداد پيدا مي‌کند.
از ديگر اندامهاي داخلي در حشرات چشم هاي مرکب است که واحدهاي بينايي آن در داخل سر قرار دارند. واحدهاي بينايي در حشرات، اوماتيدي ( Ommatidia ) ناميده مي‌شوند. تعداد اين واحدهاي بينايي در چشم‌هاي مرکب حشرات متفاوت است.
مثلاً در آسيابک‌ها تعداد اوماتيدها يا واحدهاي بينايي هر چشم مرکب بسيار زياد است. بعد از اينکه تخم در حشرات تفريق مي‌شود از داخل آن لارو يا پوره خارج مي‌شود. استحاله يا دگرديسي تغييراتي است که لارو يا پوره پيدا مي‌کند تا به حشره کامل تبديل بشود.  

 

بر اين اساس حشرات را به دو گروه تقسيم مي‌شوند :


۱- حشرات با دگرديسي ساده
۲- حشرات با دگرديسي کامل
در حشرات با دگرديسي ساده، تغييراتي که مراحل مختلف پوره پيدا مي کند خيلي زياد نيست و عمدتاً مربوط به رشد بال‌ها است. انواع مختلفي از لارو در حشرات با دگرديسي کامل وجود دارند که به بعضي از آن‌ها اشاره مي‌شود.
۱- لاروهايي ( Eruci form ) که در پروانه‌ها وجود دارند. پاهاي قفسه سينه‌اي و پاهاي کاذب شکمي دارند در حاليکه در نوع ديگري از لارو بنام ( Scarabaei form ) که در سوسک‌ها ديده مي‌شود پاهاي قفسه سينه‌اي وجود دارد ولي پاهاي کاذب شکمي وجود ندارد.
2- لاروهاي ورمي فرم ( Vermi form ) هستند که در تعداد زيادي از دو بالان مخصوصاً زير راسته ( Brachycera ) ديده مي‌شود.  

 

انواع شفيره در حشرات


انواع مهم شفيره در حشرات عبارتند از :
1- شفيره ابتکت ( Obtect ) که پيوسته‌هاي بدن کاملاً به بدن چسبيده است که در پروانه‌ها عموماً ديده نمي‌شود.
2- شفيره ( Exarate ) است که پيوست‌هاي بدن آزاد است، عمدتاً در زنبورها ديده مي‌شود.
3- کوركتات ( Coarctate ) است که شفيره‌ي اکسارات ( Exarate ) است و در داخل پوششي بنام پوپاريوم قرار دارد.  

 

 

فصل ششم - رده بندي حشرات (زير رده بي‌بالان)


مقدمه

موضوع اين فصل رده بندي حشرات است که توضيحاتي پيرامون آن‌ها ارائه مي‌دهيم.
حشرات بزرگترين رده جانوراني هستند که روي کره زمين زندگي مي کنند . حدود يک ميليون گونه از حشرات تا کنون شناسايي شده‌اند. ولي تعداد زياد ديگري ناشناخته باقي مانده‌اند که محققين مشغول شناسايي آن‌ها هستند. رده حشرات هگزاپودا ( Hexapoda ) که گاهي معادل آن ( Insecta ) را نيز ذکر مي‌کنند، شامل دو زير رده و در منابع مختلف بين ۲۸ تا ۳۲ راسته هستند.  

 

  رده‌بندي حشرات ( Insecta )

- زير رده حشرات بي‌بال ( Apterygota )
- زير رده حشرات بال‌دار ( Pterygota )  

 

  حشرات Insecta

در زير رده ( Apterygota ) که حشرات بي‌بال را در بر مي‌گيرد، بي‌بالي يک صفت ذاتي است. به عبارت ديگر، در اجداد آن‌ها هم اين صفت وجود داشته است. در حالي که ممکن است در تعدادي از حشرات زير رده ( Pterygota ) حالت بي‌بالي ديده بشود ولي اين بي‌بالي يک صفت ثانويه است، که در اثر نوع زندگي بوجود آمده است. در انواعي از ملخ‌ها، شته‌ها و سن‌ها ديده مي‌شود. نمونه‌ي بارزي از بي‌بالي در شپش‌هاي انساني و حيواني ديده مي‌شود که در اثر زندگي انگلي بال‌هاي خودشان را از دست داده‌اند.  

 

حشرات بي‌بال ( Apterygota )


زير رده آپتري‌گوتا يا حشرات بي‌بال به پنج راسته تقسيم مي‌شوند که عبارتند از:
- راسته بي‌شاخَکان يا ( Protura )
- راسته دم فنري‌ها يا پا دُمان ( Collembola )
- راسته دم چنگالان يا ( Diplura )
- راسته دم مويان يا ( Microcoryphia )
- راسته ماهي نقره‌اي‌ها يا ( Thysanura )  

 

دم فنري‌ها يا پادُمان ( Collembola )


اين راسته از آپتري‌گوتا حشرات بسيار کوچکي هستند که بدليل همين کوچکي کمتر مورد توجه‌اند. در اکوسيستم‌هاي طبيعي مخصوصاً در خاک‌هايي که مقدار زيادي هوموس وجود داشته باشد جمعيت‌هاي بسيار بالايي دارند. گاهي در هر متر مکعب خاک حدود صد هزار از آن‌ها ديده مي‌شود و در هر هکتار ميليون‌ها ميليون از اين حشرات فعاليت مي‌کنند.
چرا به اين حشرات پا دُمان گفته مي‌شود ؟
در سطح زيري چهارمين حلقه شکم راسته پا دُمان يک اندامي بنام فورکولا ( Furcula ) ديده مي‌شود. و در روي زمين، سومين حلقه شکم در سطح زيري شکم اندام ديگري بنام رتيناکلوم ( Retinaculum ) وجود دارد. موقعي که حشره نياز به جهش و حرکت دارد فورکولا از رتيناکلوم که به صورت يک اندام قلاب مانند است آزاد مي‌شود و با خوردن به زمين جهش پيدا مي‌کند. راسته پا دُمان در طبيعت بسيار زياد هستند گاهي بعضي از گونه‌هاي خانواده ( Sminthuridae ) مثل ( Sminthurus viridis ) تحت شرايطي تبديل به آفت مي‌شوند و ممکن است به گياهان زينتي خسارت بزند.  

 

بي‌شاخَكان ( Protura )


بي‌شاخکان شش پاي بسيار کوچک دارند و فاقد شاخک هستند. طول بدنشان حدود 6/0 تا حد اکثر 5/1 ميلي‌متر است. جفت اول پاهاي آن‌ها به اندامهاي حسي تبديل شده است بدليل اينکه فاقد شاخک هستند، پاها در واقع نقش شاخک‌ها را ايفا مي‌کنند. اين بندپايان در درون خاک‌هاي هوموسي، در زير سنگ‌ها و زير خاک برگ‌ها فراوان ديده مي‌شوند و از گياهان مختلف تغذيه مي‌کنند.
چرا گونه‌هاي اين راسته كه بدون شاخک هستند جزء حشرات به حساب مي‌آيند؟
بعضي از متخصصين اعتقاد دارند که سه راسته کولمبولا ( Collembola )، ديپلورا ( Diplura ) و پروتورا ( Protura ) در واقع جز رده اينسکتا ( Insecta ) نيستند و آن‌ها را در راسته هگزاپودا گروه‌بندي کرده‌اند و معتقدند با آنکه ۶ پا دارند از رده حشرات خارج بشوند.

دم‌ چنگالان ( Diplura )


راسته ديگر ديپلورا ( Diplura ) يا دم چنگالان هستند که فاقد چشم مرکب و ساده هستند. در انتهاي شکمشان داراي پيوست‌هاي بلندي هستند و طول بدنشان حدود ۷ ميلي‌متر يا کمتر است. بنابراين در مقايسه با کولمبولا ( Collembola ) و پروتورا ( Protura ) اندازه نسبتاً بزرگتري برخوردارند و روي خاک برگ‌ها و زير پوسته درختان از مواد مختلف آلي تغذيه مي‌کنند.

دم مويان ( Microcoryphia ) و ماهي نقره‌اي‌ها ( Thysanura )

راسته ديگر ميکروکوريفيا ( Microcoryphia ) و تيزانورا ( Thysanura ) هستند. اين دو راسته شباهت بسيار زيادي به هم دارند و سطح بدنشان از پولک پوشيده شده و در انتهاي شکم داراي زوائد بلندي هستند.

اما چگونه اين دو راسته را از همديگر تفکيک کنيم ؟
در راسته ميکروکوريفيا ( Microcoryphia ) چشم‌هاي مرکب نسبتاً بزرگ و به همديگر اتصال دارند در حاليکه در راسته تيزانورا ( Thysanura ) که به آن‌ها سيلورفيش ( Silver fish ) يا ماهي نقره‌اي هم مي‌گويند چشم‌هاي مرکب کوچک و از همديگر کاملاً جدا هستند.
بعضي از گونه‌هاي راسته تيزانورا گاهي در منازل بصورت آفت ديده مي شوند از جمله خانواده لپيس ماتيده ( Lepismatidae ) گونه‌اي بنام لپيسما ساکارنيا ( Lepisma saccharina ) دارد که از مواد نشاسته‌اي در منازل تغذيه مي‌کند.

حشرات بال‌دار ( Pterygota )

زير رده پتري گوتا Pterygota بخش اعظم حشرات را در بر مي‌گيرند. از نظر رفتاري و بيولوژي گونه‌هاي اين زير رده بسيار متنوع هستند و تعداد زيادي از گونه‌ها آبزي هستند. مثل تعدادي از سن‌ها، سخت بالپوشان و دو بالان که مراحل رشد قبل از بلوغشان در داخل آب سپري مي‌کنند. تعداد زيادي نيز خشکي زي هستند که در بين گونه‌هاي خشکي زي تعدادي از آن‌ها گرده افشان هستند که از حشرات بسيار مفيد به حساب مي‌آيند. همچنين تعدادي از آن‌ها پارازيت يا پرداتور هستند و در تنظيم جمعيت گونه‌هاي آفت نقش مهمي دارند. و در کنترل بيولوژيک از تعدادي از آن‌ها استفاده مي‌شود. برخي از آفات مهم محصولات کشاورزي هستند مثل تعداد زيادي از پروانه‌ها، سخت بالپوشان و سن‌ها.
راسته هوموپترا ( Homoptera ) يا جوربالان که شامل شته‌ها، شپشک‌ها و گروه‌هاي ديگر مي‌باشند و از اهميت زيادي برخوردارند. 


فصل هفتم - مطالعه حشرات (يک روزه‌ها، طياره‌ها و سوسَري‌ها )



  مقدمه

در فصل قبل در مورد رده‌بندي حشرات مطالبي عنوان کرديم در اين فصل به گروه زير رده حشرات بال‌دار يا پتري‌گوتا ( Pterygota ) خواهيم پرداخت.  

 

  حشرات بال‌دار ( Pterygota )

- يك روزه‌ها ( Ephemeroptera )
- طياره‌ها ( Odonata )
- سوسَري‌‌ها ( Blattaria )  

 

  يك روزه‌ها ( Ephemeroptera )

از ابتدايي‌ترين حشرات شروع مي‌کنيم. اولين راسته حشرات، راسته افمرپترا ( Ephemeroptera ) که حشراتي با بال‌هاي غشايي و تعداد زيادي رگ‌بال هستند و عموماً بالهاي عقبي آن‌ها کوچکتر از بالهاي جلويي است. حشرات کامل در انتهاي بدن داراي زائده‌هاي بلندي مي‌باشند. تا قبل از بلوغ، در داخل آب زندگي مي‌كنند و از انواع گياهان مختلف در داخل آب تغذيه مي‌کنند. پوره‌هاي اين حشرات در طرفين بدن داراي زوائد برگ مانندي که در واقع همان پيوست‌هاي تنفسي هستند، مي‌باشند که به وسيله آن اکسيژن محلول در آب را جذب مي‌کنند. در انتهاي بدن نيز داراي پيوست‌هايي هستند. يک روزه‌ها از نظر تغذيه‌ي ماهي‌ها داراي اهميت فوق‌العاده زيادي هستند و يکي از بخشهاي مهم در جيره غذايي ماهي‌ها در آب هاي شيرين مي‌باشند.  

 

  اما چرا به اين حشرات يک روزه مي‌گويند؟

به خاطر اينکه عمر اين حشرات کامل بسيار کوتاه است و بعد از اينكه حشره‌ي كامل ظاهر مي‌شود يک يا دو روز و بيشتر از سه روز زنده نمي‌مانند. يک استثناء ديگر که در اين راسته وجود دارد، بعد از ظهور فرم بالدار، يک مرتبه ديگر پوست اندازي مي‌کنند تا فرم بالغ آن‌ها ظاهر گردد.  

 

  طياره‌ها ( Odonata )

دومين راسته، راسته اُدناتا يا طياره ( Odonata )مي‌باشند. حشرات اين دسته، حشراتي نسبتاً بزرگ، به رنگ‌هاي بسيار زيبا و داراي بدن باريک و کشيده مي‌باشند. چشم‌هاي اين حشرات عموماً مرکب در آسيابک‌ها بسيار بزرگ مي‌باشند به طوري که بخش اعظم سر را در بر مي گيرد. در حاليکه در سنجاقک‌ها، چشم‌هاي مرکب عموماً کوچکتر هستند. بالها باريک و کشيده و با تعداد زيادي رگ‌بال در سطح خود مي‌باشد. اين حشرات، جزء حشرات اوليه و ابتدايي محسوب مي‌شوند.
راسته ( Odonata ) از جمله مفيدترين حشرات مي‌باشند. زيرا همه گونه‌هاي آن، بدون استثنا شکارگرند و حشرات کامل و پوره‌ها، از ساير حشرات و همچنين حشرات آفت تغذيه مي‌كنند. البته تخصص يا تعلق خاصي نسبت به گروه خاصي از حشرات ندارند، و از تمام گونه‌هاي ديگر اعم از مفيد و غير مفيد تغذيه مي‌کنند. حشرات کامل اين راسته گاهي از مگس‌ها که اغلب ناقل بيماري‌هاي مختلف مي‌باشند تغذيه مي‌کنند و در کاهش جمعيت آنان نقش موثري دارند. پوره‌هاي اين حشرات آبزي بوده و مدت زمان دو تا سه سال را درون آب زندگي مي‌کنند.  

 

  تشخيص پوره آسيابک‌ها از پوره سنجاقک‌ها

پوره سنجاقک‌ها عموماً در انتهاي بدن داراي زوائد برگ مانندي هستند، ولي در پوره آسيابک‌ها اين زوائد برگ مانند ديده نمي‌شود. همانطور که اشاره شد پوره‌هاي حشرات نيز شکارگر هستند و در محيط‌هاي آبي از حشرات به ويژه از لارو پشه‌ها و ساير حشرات تغذيه مي‌کنند.
غير از چشم‌هاي مرکب، سنجاقک‌ها و آسيابک‌ها چه تفاوت ديگري با هم دارند؟
ساده‌ترين روش براي تشخيص آسيابک‌ها از سنجاقك‌ها اينست که در آسيابک‌ها بال‌هاي عقب در قاعده عريض‌تر از بال‌هاي جلوست در حاليکه در سنجاقک بال‌هاي عقب و جلو داراي شکلي يکسان بوده و از نظر اندازه مشابه هستند.  

 

  سوسري‌‌ها ( Blattaria )

راسته ديگر، راسته بلاتاريا ( Blattaria ) يا سوسري‌ها هستند. علي‌رغم اينکه عموم مردم به اين حشرات سوسک يا سوسک حمام مي‌گويند ولي در واقع اين‌ها سوسک به معناي بي‌تل ( Beetle ) که ما آن‌ها را سخت ‌بالپوشان مي‌ناميم، نيستند. از جمله حشرات مهم بهداشتي هستند که در کشور ما حداقل سه گونه از آن‌ها به وفور يافت مي‌شود.

مهمترين گونه سوسري‌ها عبارتند از :
- سوسري آلماني يا بلاتاجرمنيكا ( Blattella germanica )
- سوسري آمريكايي يا پري‌پلنتا امريكانا ( Periplaneta americana )
- بلاتا اورينتاليس ( Blatta orientalis )

البته بدليل اينکه سوسريها اندازه بزرگتري دارند براي ساکنان منازل قابل تحمل نيستند اما سوسري آلماني داراي اندازه خيلي کوچکتري است. شکل بدن در اين حشرات بگونهاي است که در لابلاي کوچکترين شکاف‌ها رفت و آمد دارند. تخمهاي خودشان را در داخل کپسولهايي قرار مي‌دهند بطوري كه در داخل هر کپسول تعداد زيادي تخم قرار مي‌گيرد و سوسري‌ها اين کپسول را در پشت کابينت‌ها يا در داخل درزها و شکافهايي که در آشپزخانه قرار دارد رها ميکنند. بعد از مدتي از داخل يک کپسول که مشابه يک لوبياي کوچک است تعداد زيادي پوره اين حشرات خارج و بوي ناخوشايندي از خود ساطع ميکند که قابل تحمل نميباشد اما نکته مهم در اين حشرات اين است که از جنبه بهداشتي داراي اهميت زيادي هستند.  

 

فصل هشتم - مطالعه در حشرات (راست‌ بالان و گوش‌ خيزک‌ها)


مقدمه

در فصل قبل به سه راسته از حشرات اشاراتي کرديم، در اين فصل به راسته ديگري از حشرات تحت عنوان راست‌بالان با نام لاتين ( Orthoptera ) که در فارسي به نام ملخ‌ها مشهور هستند خواهيم پرداخت.  

 

  راست‌بالان ( Orthoptera )

راست‌بالان در برگيرنده گروه‌هاي مختلفي از حشرات مانند آبدزدک‌ها، جيرجيرک‌ها و ملخ‌ها مي‌باشند.
حشرات اين راسته ممکن است بالدار يا بدون بال باشند. در فرم بالدار، عموماً بال‌هاي جلويي باريک و کشيده هستند و بال‌هاي عقب نسبتاً عريض است. بال‌هاي جلو تا حدودي زخيم و چرمي شده‌اند و اصطلاحاً به آن‌ها ( Tegmina ) ميگويند. اين حشرات داراي بال‌هاي عقب غشايي عريض و تعداد زيادي رگ‌بال هستند و در موقع استراحت مثل بادبزن تا مي‌خورند و در زير بال جلويي قرار مي‌گيرند.
راست‌بالان شامل تعداد زيادي ا ز حشرات هستند و به دو زير راسته تقسيم مي‌شوند:
زير راسته ( Caelifera ) و زير راسته ( Encifera ) از اهميت زيادي برخوردار هستند.  

 

  كِليفِرا ( Caelifera )

زير راسته كِليفِرا شامل ملخ‌هاي شاخك كوتاه هستند. در اين زير راسته خانواده اكريديده ( Acrididae ) اهميت زيادي دارند. تعدادي از گونه‌ها مثل شيستو سکوگاريا و گلوست ميگراتوريا از آفات بين‌المللي هستند و سازمان‌هاي بين‌المللي جمعيت آن‌ها را تحت مطالعه قرار مي‌دهند، مخصوصاً در کشورهاي آفريقايي جمعيت آن‌ها تحت کنترل است ولي در عين حال جمعيت انبوهي را تشکيل مي‌دهند. در حين مهاجرت، اين حشرات در مسير پيش روي خود همه گياهان را از بين مي‌برند. از طريق کشور عربستان نيز يکي دو بار اين ملخ‌ها وارد ايران شده‌اند و تمام گياهان را در مسير پيش روي خود از بين برده‌اند. ملخ‌هاي شاخک کوتاه، تخم‌شان را در خاک و به صورت گروهي در داخل محفظه‌اي به نام ( Ootheca ) اُوتكا قرار مي‌دهند که تا مدت زمان يک سال باقي مي‌ماند و در سال بعد پوره‌ها خارج مي‌شوند و تغذيه خود را از گياهان آغاز مي‌کنند.  

 

  حشراتي مثل ملخ چگونه صداها را مي‌شنوند؟

اندام شنوايي در ملخهاي ( Acrididae ) در طرفين اولين حلقه شکم است و در ملخهاي شاخک بلند بر روي ساق پاي جلو قرار دارد.  

 

  انسي‌فرا ( Encifera )

زير راسته دوم ( Orthoptera ) که زير راسته شاخه انسي‌فرا مي‌باشند و شامل جيرجيرک‌ها، ملخ‌هاي شاخک بلند و آبدزدک‌ها هستند.
ملخ‌هاي شاخک بلند داراي تخم‌ريز بلندي هستند و شکل تخم‌ريز آن‌ها حالتي شمشيري دارد. اين حشرات تخم خود را در داخل بافت گياهان قرار مي‌دهند. ملخ‌هاي شاخک بلند داراي فرم بالدار و بدون بال هستند. به صورت گروهي و تجمعي زندگي نمي‌کنند. اين حشرات به عنوان يک آفت اندميک يا بومي هستند و با جمعيت‌هاي نسبتاً پائيني که دارند از گياهان تغذيه مي‌کنند.
گروهي ديگر از حشرات راسته انسي‌فرا جيرجيرک‌ها هستند که از خانواده ( Gryllidae ) مي‌باشند. عموم مردم با صداي اين حشرات آشنايي دارند. جيرجيرک‌ها بهترين آوازخوان دنياي حشرات هستند. برخلاف ملخ‌هاي شاخک بلند که تحت عنوان خانواده ( Tettigoniidae ) گروه‌بندي مي‌شوند، تخم‌ريز در جيرجيرک‌ها داراي مقطع استوانه‌اي شکل است اما در ملخ‌هاي شاخک بلند، بصورت شمشيري يا تيغه‌اي مي‌باشند. جيرجيرک‌ها عموماً گياه‌خوار هستند يا از مواد خشک آبي تغذيه مي‌کنند و تحت شرايط خاصي مي‌توانند در گلخانه‌ها ، چمنزارها و مراتع خساراتي به گياهان وارد بکنند.  

 

  حشراتي به اين کوچکي مثل جيرجيرک‌ها چطور مي‌توانند صدايي به اين رسايي توليد کنند؟

جيرجيرک‌ها از طريق سائيدن دو بال جلو به هم توليد صدا مي‌كنند. در روي بال جيرجيرک‌ها اندامي بنام آينه و در روي بال ديگر اندامي بنام آرشه وجود دارد. از سائيدن دو بال جلويي به هم موسيقي بلند و رسايي توليد مي‌شود .
گروهي ديگر از زير راسته انسي‌فرا آب دزدک‌ها هستند. اين خانواده تحت عنوان نام خانوادگي ( Grylotapidae ) مي‌باشند. اين حشرات داراي پاهاي جلويي کَنَنده هستند، در واقع پاهاي جلويي اين حشرات متورم و داراي دندانه‌هاي متعددي است که به بيلچه‌اي براي کَندن زمين تبديل شده است. اين حشرات در عمق ۱۵ تا ۲۰ سانتيمتري زير سطح زمين تونل‌هايي را حفر مي‌کنند و محفظه‌اي براي تخم‌گذاري در داخل آن درست مي کنند. پوره‌ها پس از خارج شدن همچون حشرات کامل به تغذيه از ريشه انواع گياهان مي‌پردازند. لذا تحت شرايطي ممکن است در مناطقي که گياهان زينتي پرورش داده مي‌شود يا زير چمنزارها تبديل به آفت شوند. اين حشرات در طي يک سال يک مرتبه تخم‌گذاري مي‌کنند، عموماً داراي يك نسل در سال هستند.  

 

  گوش‌خيزک‌ها ( Dermaptera )

راسته ديگر، راسته ( Dermaptera ) يا گوش‌خيزک‌ها که به آن‌ها نيز ( Earwigs ) اطلاق مي‌شود.
برخلاف نامي که اين حشرات دارند تحت هيچ عنوان وارد گوش نمي‌شوند. و اين نام بر اساس يک داستان خرافه قديمي به اين حشرات گفته مي شود. ( Dermaptera ) فرم‌هاي بال‌دار يا بي‌بال دارد. در گونه بال‌دار، بال‌هاي جلو بسيار کوچک و عموماً تگمينا و گاهي اليترون ناميده مي‌شود. اما بال‌هاي عريض و گرد اين حشره در موقع استراحت جمع مي‌شود و در زير بال‌هاي جلو قرار مي‌گيرد. اين حشرات در انتهاي بدن خود داراي زوائدي هستند با نام ( Forceps ) كه اين زوائد در افراد نر داراي قوس و در افراد ماده مستقيم مي‌باشد. در اين خانواده ( Forficulidae ) و گونه ( Forficula auricularia ) از اهميت نسبي برخوردار هستند و گاهي به صورت آفات خودنمايي مي‌کنند. 


فصل نهم - مطالعه حشرات (مانتيدها و ناجوربالان)


  مقدمه

در فصل قبل در مورد حشرات راسته‌هاي ( Orthoptera ) و ( Dermaptera )
مطالبي را ارائه کرديم و اين فصل راسته مانتيدها را ادامه مي دهيم .  

 

  مانتيدها ( Mantodea )

مانتيدها يا مانتوده‌آ ( Mantodea ) حشراتي نسبتاً بزرگ، با بدني باريک و کشيده که پيش قفسه سينه يا پروتوراکس ( Prothorax ) رشد زيادي کرده است. سر اين حشرات قابليت حرکت در همه جهات را دارد. پاهاي جلوئي آن‌ها از نوع شکاري است. زمستان‌گذراني بصورت تخم مي‌باشد. تخم اين حشرات بر روي شاخه درختان در باغ‌ها مشاهده مي‌شود. اين حشرات تخم خود را در داخل محفظه‌هايي بنام ( Ootheca ) قرار مي‌دهند. اين محفظه‌ها معمولاً چسبيده به شاخه درختان ديده مي‌شود و هر كدام حدود ۲۰۰ تخم را در برمي‌گيرند.
يکي از گونه‌هايي که در بيشتر نقاط ايران پراکندگي زيادي دارند گونه‌اي با نام ( Mantis relegiosa ) هستند.  

 

 

  آيا حشرات اين راسته براي کنترل حشرات مضر مورد استفاده قرار مي‌گيرند؟

عليرغم اينکه مانتيدها جزء حشرات مفيد هستند و از ساير حشرات تغذيه مي‌کنند، بخشي از رژيم غذايي آن‌ها حشرات مضر مثل ملخ‌ها مي‌باشد. اين حشرات فاقد تخصص ميزباني هستند يعني براي آن‌ها فرقي ندارد که حشراتي که شکار مي‌کنند مفيد يا مضر باشد. اين حشرات گاهي از زنبورهاي ( Apoidea ) که جزء حشرات مفيد و گرده افشان هستند تغذيه مي‌کنند. بنابراين در كنترل بيولوژيك كاربردي مورد استفاده قرار نمي‌گيرند.  

 

  ناجوربالان ( Hemiptera )

اين راسته يکي از بزرگترين راسته‌هاي حشرات است. مهمترين خصوصيت مورفولوژيک اين حشرات ساختمان بالِ جلو است. بال جلو در قسمت قاعده‌اي، ضخيم و چرمي شده است و از قسمت‌ها و نواحي مختلفي تشکيل مي‌شود که عبارتند از:
۱- Corium
۲- Clavus
۳- Cuneus

و بخش‌هاي ديگر که، در تفکيک خانواده‌هاي سن‌ها اهميت زيادي دارد.
البته اين بخش‌ها در همه سن‌ها وجود ندارد، بخش انتهايي بال جلو کاملاً حالت غشايي دارد و داراي تعدادي رگ‌بال است. که اين قسمت در تفکيک خانواده‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
قطعات دهاني سن‌ها از نوع زَنَنده مَکَنده است، بنابراين از شيره گياهي و در مواردي از خون تغذيه مي‌کنند. سن‌ها به دو گروه اصلي خشكي‌زي و آبزي تقسيم مي‌شوند. گونه‌هاي خشكي‌زي تعدادي شكارگر هستند و از گياهان و خون انسان و ساير جانوران استفاده مي‌كنند. يک بخش عمده از سن‌ها نيز آبزي هستند.  

 

  سن‌ها داراي تعداد زيادي زير راسته هستند که مهمترين زير راسته‌ها عبارتند از:

1- Cimicomorpha
2- Pentatomorpha
3- Nepomorpha
4- Gerromorpha  

 

  Nepomorpha

راسته ( Nepomorpha )شامل سن‌هاي آبزي هستند: سن‌هاي ( Aquatic ) در زير آب شنا مي‌کنند و از انواع موجودات در داخل آب تغذيه مي‌کنند، مهمترين خانواده‌ها عبارتند از:
۱- Nepidae
۲- Blostomatidae
۳- Corixidae
که در محيط آب از انواع حشرات مثل لارو پشه‌ها و ساير آبزي‌ها تغذيه مي‌کنند.  

 

  Gerromorpha

زير راسته ديگر ، زير راسته جرومورفا است که سن‌هاي نيمه آبزي يا ( Semi aquatic ) مي‌باشند. اين سن‌ها شکارگر و در کنار يا سطح آب از انواع بندپايان از جمله حشرات تغذيه مي‌کنند.
زير راسته ديگر که از اهميت بيشتري نسبت به راسته‌هاي قبل برخوردارند، سن‌هاي راسته ( Cimicomorpha ) و ( Pentatomorpha ) هستند.  

 

  Cimicomorpha

سن‌هاي زير راسته، ( Cimicomorpha )که تعدادي از آن‌ها گياه‌خوار و تعدادي شكارگر و تعدادي ديگر از آن‌ها خون‌خوار هستند. به بعضي از آن‌ها مختصراً اشاره مي‌کنيم:
اولين خانواده، خانواده ( Tigidae ) هستند. به اين سن‌ها ( Lace bugs ) مي‌گويند. به دليل اينکه سطح بدنشان کاملاً مشبک است و از نظر فرم بالهاي جلو، مواردي که در سن‌هاي قبلي ذکر شد در اين سن‌ها ديده نمي‌شود. تعدادي از سن‌هاي بسيار مخرب در اين خانواده قرار دارند و بعضي از آن‌ها گياهان زينتي منازل را مورد حمله قرار مي‌دهند. اما عموماً از سطح زيري برگ‌ها تغذيه مي‌کنند. تغذيه آن‌ها باعث ايجاد لکه‌هاي زرد رنگ و در تراکم بالا باعث قهوه‌اي شدن برگ‌ها شده و موجب ريزش برگ‌ها و خساراتي از اين جمله به گياهان زينتي وارد مي‌کند.
از جمله عمومي‌ترين گونه‌هاي اين خانواده در ايران، گونه‌اي به نام ( Stephanitis pyric ) که بر روي گياهان زينتي مثل (به ژاپني( و ساير گياهان فعاليت مي‌کند و خساراتي را وارد مي‌کند.
خانواده ديگر، خانواده ( Miridae ) است. اين خانواده از بزرگترين گونه سن‌ها از نظر تعداد بوده و به آن‌ها ( Plant bugs ) يا ( Leaf bugs ) گفته مي‌شود و اين سن‌ها از برگ گياهان و شيره گياهي تغذيه مي‌کنند.
سن‌هاي گياهي حشراتي به طول ۴ تا ۱۰ ميلي‌متر با بدني نرم مي‌باشند. راه تشخيص اين حشرات بال‌هاي جلوي آن‌ها مي‌باشد. بال جلوي آن‌ها داراي قسمتي به نام ( Cuneus ) هستند که در بيشتر سن‌ها اين قسمت‌ها ديده نمي‌شود.
يکي ديگر از گونه‌هايي که در محيط‌هاي گلخانه‌اي و در محيط پرورش گل‌هاي زينتي فعاليت مي‌کند سني به نام ( Lygus regulipennis ) است که از گل‌ها تغذيه مي‌کند و باعث ريزش گل‌ها مي‌شود. اين سن‌ها عموماً به صورت تخم هستند که تخمشان را در داخل بافت گياهان قرار داده و زمستان گذراني مي‌کنند و يکي از آفات مهم گياهان زينتي در گلخانه‌ها هستند.
از زير راسته ( Cimicomorpha ) چند خانواده شکارگر هستند مثل خانواده ( Reduviidae )، خانواده ( Anthocoridae ) و تعدادي ديگر نيز خون‌خوارند مانند خانواده ( Cimicidae ) که در منازل از خون انسان تغذيه مي‌کنند.  

 

 

فصل دهم - مطالعه حشرات (ناجوربالان و جوربالان)


مقدمه

در فصل قبل در رابطه با ( Hemiptera ) يا ناجوربالان مطالبي را ارائه کرديم و در انتها به زير راسته ( Cimicomorpha ) اشاره کرديم که تعدادي از حشرات اين راسته شکارگر مي‌باشند.
در اين فصل به ادامه مبحث قبل مي‌پردازيم و درس را با طرح يک سئوال آغاز مي‌کنيم:  

 

  آيا سن‌هاي شکارگر در شرايط گلخانه‌اي نيز وجود دارند؟

سن‌هاي شکارگر که از جمله مهمترين آن‌ها خانواده ( Anthocoridae ) است، در مواردي بصورت تجاري و انبوه توليد مي‌شوند. و در کنترل تعدادي از آفات گلخانه‌اي نقش بسزايي دارند. براي مثال: بعضي از گونه‌هاي سن‌هاي خانواده ( Anthocoridae ) مثل سن‌هاي جنس ( Orius ) براي كنترل کنه‌ها و تريپس‌ها، مورد استفاده قرار مي‌گيرند.  

 

  ( Pentatomorpha )

سن‌هاي زير راسته ( Pentatomorpha ) غالباً داراي بدني بيضي شکل هستند و تقريباً اکثريت آن‌ها گياه‌خوارند. تعداد کمي نيز از اين گونه‌ها شکارچي مي‌باشند. اين زير راسته شامل خانواده بسيار مهمي بنام ( Lygaeidae ) هستند که به آن‌ها ( Seed bugs ) يا سن‌هاي بذري نيز گفته مي‌شود. كه از بذر گياهان زينتي مختلف تغذيه مي‌کنند. خانواده ديگر ( Scutelleridae ) مي‌باشد. در اين گونه سن‌ها سِپَرچه‌ها رشد زيادي کرده و تقريباً تا انتهاي بدن کشيده شده و بال‌ها نيز در زير اين سپرچه‌ها قرار گرفته‌اند. يک نوع از گونه‌هاي مهم که در ايران به گياهان خسارت مي‌زند گونه‌اي به نام ( Integriceps ) است که يکي از مهمترين آفت‌هاي گندم است و سالانه مبالغ هنگفتي صرف مبارزه با اين نوع آفت مي‌شود.
خانواده ديگر، خانواده ( Pentatomidae ) است. در اين خانواده بر خلاف خانواده ( Scutelleridae ) سپرچه‌ها به صورت مثلثي است. اين سن‌ها بسيار بَدبو هستند و به آن‌ها ( Stink bugs ) مي‌گويند. اين حشرات بوي بسيار ناخوشايندي توليد مي‌كنند. اکثراً گياه‌خوارند و از چند گونه از حشرات مضر تغذيه مي‌کنند.  

 

  جوربالان ( Homoptera )

راسته ديگر اين حشرات تحت عنوان ( Homoptera ) يا جوربالان هستند. اين راسته گروه‌هاي مختلفي از حشرات را در بر مي‌گيرد. در اصل اين راسته شامل پسيل‌ها، يا سفيد‌ بالك‌ها( White flies )، شپشک‌ها يا ( Scale insect )، شته‌ها يا ( Aphids ) و زنجره‌ها زنجرک‌ها مي‌باشد. تعداد بسيار زيادي از آفات گياهان زينتي در اين راسته قرار دارند. اين راسته به دو زير راسته تقسيم مي شود:
1- زير راسته ( Auchenorrhyncha )
۲- زير راسته ( Sternorrhyncha )
زير راسته ( Auchenorrhyncha ) شامل زنجره‌ها و زنجرک‌ها است. زنجره‌ها حشراتي نسبتاً بزرگ هستند که بال‌هاي آن‌ها غشايي بوده و داراي تعداد زيادي رگ‌بال هستند. در اين حشرات چشمهاي مرکب وضعيت معمولي دارند و داراي شاخک‌هاي مويي بسيار کوتاه هستند. در زنجرک‌ها هم معمولاً شاخک‌هاي مويي بسيار کوتاه هستند.
زنجره‌ها داراي دو ويژگي مهم هستند، اول اين که مراحل پورگي‌شان در داخل آب سپري مي‌شود، مراحل پورگي چندين سال و حتي در بعضي از گونه‌ها حدود ۱۰ تا ۱۲ و در پاره‌اي اوقات تا ۱۷ سال طول مي‌كشد كه در زير خاک سپري مي‌شود و از ريشه گياهان مختلف تغذيه مي‌نمايند.
حشرات کامل اين گروه عمر چنداني ندارند، ۱۰ تا ۲۰ روز و حداکثر يک ماه بيشتر زنده نمي‌مانند. بعد از اينکه تخم خودشان را در داخل سر شاخه‌هاي گياهان قرار دادند، مي‌ميرند. تخم اين حشرات بعد از مدت يک ماه فارغ مي شوند. پوره اين حشرات از داخل سر شاخه گياهان خارج شده و به داخل خاک مي‌افتد و مدت زمان زيادي را در داخل خاک سپري مي‌کنند. و از ريشه‌ي گياهان تغذيه مي‌كنند.
تخم گذاري حشرات کامل يکي ديگر از روشهايي است که اين حشرات به گياهان خسارت مي زنند. اين روش تخمک‌گذاري حشرات، روي گياهان گاهي باعث خشکاندن سر شاخه‌هاي گياهان مختلف از جمله گياهان زينتي مثل رز و ساير گياهان مي‌شود.
گروهي ديگر از حشرات اين راسته، زنجرک‌ها هستند که شامل چند خانواده مهم ( Cicadellidae) ، (Membracidae ) و ( Cercopidae ) که در بين آن‌ها خانواده ( Cicadellidae ) از اهميت بيشتري برخوردار است.
يکي ديگر از گونه‌هاي مهم اين خانواده، گونه‌اي به نام ( Zyging palidifrons ) است که از آفات مهم گلخانه‌اي مي باشد. ( Zyging palidifrons ) توانايي توليد چندين نسل را بر روي گياهان زينتي در شرايط گلخانه‌اي دارد. خسارت آن‌ها به صورت لکه‌هاي زرد رنگ بر روي گياهان است و در تراکم‌هاي بالا، مي‌توانند منجر به خشک شدن برگ‌هاي گياهان بشوند. اين حشرات تخم خودشان را در داخل سر شاخه‌هاي ظريف گياهان قرار مي‌دهند و در مواردي قادر به خشک كردن سر شاخه‌هاي گياهان هستند.
گونه‌اي ديگر که بر روي رز فعاليت مي‌کند زنجرکي است به نام ( Edvardsiana rosae ) که اين زنجرك حدود ۵ ميلي‌متر طول دارد و در پشت برگ‌هاي گياهان فعاليت مي‌کند. اين حشرات به رنگ روشن و چشم‌هاي آنان به رنگ قرمز مايل به قهوه‌اي است. زمستان را به صورت تخم سپري مي‌کنند و در بهار از تخم‌ها فارغ مي‌شوند. پوره اين حشرات پس از فارغ شدن در سطح زيري برگ‌ها به تغذيه از شيره گياهان مي‌پردازند. هر حشره ماده توانايي توليد حدوداً ۲۵۰ عدد تخم را دارد و در هر سال اين نوع زنجرک چندين نسل توليد مي‌کند.  


فصل يازدهم  - مطالعه حشرات ( نا جوربالان – شته‌ها) (1)


  مقدمه :

در فصل گذشته در مورد حشرات راسته هوموپترا ( SpellEHomoptera ) و زير راسته زنجره‌ها و زنجرك‌ها صحبت كرديم، در اين فصل به بحث در مورد زير راسته( SpellESternorrhyncha ) مىپردازيم.  

 

  ( SpellESternorrhyncha )

زير راسته ( SpellESternorrhyncha ) در برگيرنده تعدادي از مهم ‌ ترين آفات گياهان زينتي است. اين زير راسته شامل پسيل ‌ ها، شَته ها، شپشَک ‌ ها و مگس های سف ي د و سفيدبالک ‌ ها ( white flies ) مىباشد. تعداد زيادي از اين حشرات با زندگي انگلي خود بر روي گياهان ديگر، تغيير شکل پيدا کرده بطور ي که از نظر ويژگىهاي ساختماني شباهت چنداني به حشرات ندارند.
اين حشرات قسمت اعظم زندگي خود را به صورت ثابت و ساکن بر روي گياهان سپريمىکنند. تمام زير مجموعه ‌ هاي اين راسته گياهخوار بوده و شامل تعداد زيادي از مهم ترين آفات گياهان زينتيمىباشند.  

 

  * شته ها ( Aphids )

اولين گروه اين راسته شته ‌ ها مىباشند که تحت عنوان بالا خانواده آفىدوييده ( SpellEAphidoidea ) طبقه ‌ بنديمىشوند. شته ها موجوداتي کوچک با ابعاد تا ميلىمتر، داراي ظاهرى گلابى شکل، بدني بسيار نرم، قطعات دهاني از نوع زنَنده مَکنده بوده و از شيره گياهان تغذيه مىکنند. از ديگر ويژگىهاي ساختماني اين گروه از حشرات مىتوان به عضوى به نام ( SpellECurnicule ) که در سطح پشتى پنجمين حلقه شکم قرار دارد نام برد. دامنه ميزبانى اين حشرات بسيار گسترده بوده و شته‌ها تقريباً روى تمام گياهان در جمعيت ‌ هاي بسيار بالا ديده مىشوند و از شيره گياهان تغذيه مىکنند. شته‌ها يکي از آفات بزرگ گياهان زينتي هستند. تغذيه شته‌ها از شيره گياهان علاوه بر اينکه باعث ضعف گياه مىشود، همچنين باعث پيچيده شدن برگ‌ها، بد شکل شدن برگ‌ها و ترشح عَسَلک (شيره گياهى) مىشود.
شته‌ها پس از مکيدن شيره گياهان مقدار زيادى عَسَلک دفع مىکنند اين ترشحات دفع شده روى سطوح پائيني برگ‌ها و سرشاخه ‌ ها ريخته و باعث مىشود که مقدار زيادى گرد و خاك روى سطح گياهان جذب شود که از عمل فتوسنتز نيز در گياهان جلوگيريمىکند. همچنين تغذيه آن‌ها باعث انتقال بيماري هاي ويروسي در گياهان مختلف مىشود.
اغلب در طبيعتشته‌ها با جمعيت ‌ هاى بالا بر روي گياهان مشاهده مىشوند. جمعيتشته‌ها در برگيرنده مراحل مختلف سني آن ها مىباشد. پوره ‌ هايمختلف سني و همچنين حشرات کامل شته‌ها بر روي گياهان، در حال تغذيه از شيره گياهى مشاهده مىشوند.  

 

  وظيفه کورنيکول چيست؟

کورنيکول ها وظيفه ترشح ماده اى را به نام فرومون را دارد. فرومون به عنوان يک ماده جلب جنسى عمل كرده و هنگامى که دشمنان طبيعيمثل بالتوري ‌ها از خانواده ( SpellEChrysopidae ) وارد جمعيتشته‌ها مىشوند نيز به عنوان يک ماده هشدار دهنده باعث پراکنده شدن شته‌ها از روي ساقه ‌ هاي برگ‌هاي آلوده مىشود .
کورنيکول ها وظيفه ترشح ماده اى را به نام فرومون را دارد. فرومون به عنوان يک ماده جلب جنسى عمل كرده و هنگامى که دشمنان طبيعيمثل بالتوري ‌ها از خانواده ( SpellEChrysopidae ) وارد جمعيتشته‌ها مىشوند نيز به عنوان يک ماده هشدار دهنده باعث پراکنده شدن شته‌ها از روي ساقه ‌ هاي برگ‌هاي آلوده مىشود .

- SpellE Aphididae
- SpellE Eriosmatidae
- SpellEPhylloxeridae
- SpellEAdelyidae

 

 

  خانواده آفيديده ( SpellEAphididae )

خانواده ( SpellEAphididae ) از مهم‌ ترين و بزرگ ‌ ترين خانواده شته‌ها است که تعداد گونه ‌ هاي بسيار زيادي دارد. اين حشرات از انواع گياهان مختلف تغذيه مىكنند و يکي از عوامل مهم بيماري هاي ويروسي گياهان مىباشد.
راه تشخيص اين شته‌ها از کورنيکول نسبتاً بزرگ و رشد کرده آن‌ها مىباشد. ترشح مقدار کم موم و يا نبود ترشح در بعضي گونه ‌ ها و همچنين قطعات دهاني فعال در جنس نر و ماده راه ديگر تش خيص آن‌هاست.
البته گونه هاي بالدار اين حشره به راحتي از طريق رگ بندي بال از بقيه شته‌ها تشخيص داده مىشوند. به اين نحو که رگ مياني ( Media ) در شته‌هاي خانواده آفيديده منشعب است، در حالي که در بقيه شته‌ها رگ ميانيمعمولي است.
سيکل زندگي شته‌هاي خانواده ( SpellEAphididae ) نسبتاً پيچيده است و شامل نسل هاي بکرزا و دوجنسي هستند. زمستان گذراني بصورت تخم دارند و در بهار تخم ‌ ها تفريغ مىشوند و پوره هايي که از آن خارج مىشوند بر روي گياهان ميزبان چندين نسل را بصورت بکرزا يا پارتنوژنتيک ( SpellEParthenogenetic ) توليد مثل مىکنند.
نهايتاً افراد بالدار در جمعيتشته‌ها ظاهر و بر روي گياهان زينتي و سبزيجات مهاجرت مىکنند، اين حشرات بر روي گياهان زينتي بصورت بکرزا و پارتنوژنتيک توليد مثل مىکنند. اين حشرات در اواخر فصل مجدداً بر رويميزبان ‌ هاي اوليه خود بازگشته و بوسيله توليد مثل ادامه حيات مىدهند. و نهايتاً نسلي به نام نسل جنسي ظاهر شده که اين نسل شامل افراد نر و ماده است.
شته‌هاي نر و ماده پس از جفت ‌ گيريما د ه ها تخم ‌ هايشان را بر روي سر شاخه گياهان قرار مىدهند. به دليل اينکه اين حشرات از توانايي فوق ‌ العاده زيادي براي افزايش جمعيت برخوردارند شته‌ها را حشراتي بکرزا مىنامند. در مدت زمان بسيار کوتاهي جمعيت بسيار زيادي را بر روي برگ‌ها، گل ها و شاخه هاي گياهان ايجاد مىکنند. زمستان گذراني شته‌ها به صورت تخم است در حاليکه در شرايط گلخانه ‌ اى که شرايط در طول سال مناسب است مىتوانند نسل هايمتوالي ايجاد کنند.  

  گاهي اوقات روي بعضي از گياهان گال مشاهده مىشود، آيا اين شته‌ها مسبب گال هستند؟

در فصل آينده مفصل توضيح خواهيم داد كه، شته‌هاي خانواده ( SpellEAphididae ) عموماً گال توليد نمىکنند.  

 

فصل دوازدهم - مطالعه حشرات ( نا جوربالان – شته‌ها)(2)


مقدمه

در اين فصل ادامه بحث شته‌ها را دنبال مي ‌ کنيم .  

 

  * خانواده آفي‌ديده ( Aphididae )

شته‌هاي خانواده ( Aphididae ) مهم ترين آفات گياهان زينتي را در برمي گيرند که تعدادي از آن‌ها عبارتند از:

- Myzus persicae
- Aphis gossypii
- Aphis craccivora
- Macrosiphum rosae
- Macrosiphum euphorbiae
- Macrosiphuniella sanborni


و تعداد زيادي از گونه ها که بر روي گياهان زينتي جزء آفات بسيار مهم محسوب مي ‌ شوند.
اين شته‌ها در شرايط گلخانه اي توان ايي ايجاد حدود تا نسل را در طول سال دارند، طرز تکثير آن‌ها در شرايط گلخانه اي بصورت بکرزايي است. يعني در طول سال به روش پارتنوژنتيک ( Parthenogenetic ) توليد مثل مي‌ کنند.
اشاره شد که شته‌ها بصورت تخم زمستان گذراني مي کنند . اما اين مربوط به شرايط طبيعي است و در شرايط گلخانه ‌ اي قادر هستند در طول سال ، نسل ‌ هاي متوالي ايجاد کنند.
شته‌ها رابطه تنگاتنگي با مورچه ‌ ها دارند، در واقع شته‌ها حکم گاو شيرده را براي مورچه ‌ ها دارند. هر جا که شته‌ها وجود داشته باشند مقدار زيادي مورچه نيز وجود دارد. مورچه ها ، شته‌ها را از گياهان به محل هاي مناسب منتقل مي کن ن د تا از اين طريق شته‌ها، توليد مقادير بيشتري ع َ س َ لک کن ن د و مورچه ها از عسلک شته‌ها تغذي ه مي کنند.
گونه هايي از شته‌ها داراي نام ‌ هاي خاص ي هستند. مانند شته اقاقيا و شته رز، اما به اين معنا نيست که شته‌ها با اين نام ‌ ها شناخته مي ‌ شوند ي ا فقط بر روي آن گياه خاص فعاليت مي ‌ کنند. بلكه شته‌ها، داراي دامنه‌ي ميزباني نسبتاً وسيعي هستند ، که به تعدادي از آن‌ها اشاره شد.
شته‌هاي خانواده ( Aphididae ) به صورت آزاد بر روي تمام گياهان فعاليت مي ‌ کنند.
بطور کلي ايجا د گال در شته‌هاي خانواده ( Aphididae ) ديده نمي ‌ شود. اين شته‌ها به صورت آزاد بر روي گياهان فعاليت مي ‌ کنند ، به همين جهت در معرض خطر حمله دشمنان طبيعي بي ‌ شماري قرار دارند مانند لارو و حشرات کامل کفش ‌ دوزک ‌ ها، لارو بالتوري ‌ ها، زنبورهاي پاراز ي توئيد، خانواده ( Braconidae ) و زير خانواده ( Aphidiinae ) .  

 

  سئوال ديگر اينست که:
آيا رابطه بين مورچه ها و شته‌ها يکطرفه است يا شته‌ها نيز سود مي ‌ برند؟

رابطه آن‌ها کاملاً دو طرفه است، در واقع مورچه شته‌ها را در روي گياهان منتقل مي کنند و به اين طريق باعث پ َ راکنش آن‌ها مي شود و آن‌ها را در محل ‌ هاي مناسب تري قرار مي ‌ دهد. شته‌ وقتي در محل مناسب ‌تري قرار گيرد توليد عسلک بيشتري خواهد کرد و لذا به اين طريق مورچه ‌ ها هم از اين فعل و انفعال دو طرفه بهره ‌ مند مي شوند.
مورچه ها همچنين در روند فعاليت دشمنان طبيعي شته‌ها ايجاد اخ ت لال مي کنند و باعث دور شدن کفش ‌ دوزک ها و زنبورهاي پاراز يتوئيد، از اطراف شته‌ها مي شوند، لذا فعاليت مورچه ‌ ها بر روي گياهان مفيد ارزيابي نمي شود.
دومين خانواده از شته‌ها، خانواده ( Eriosomatidae ) است که به آن‌ها شته‌هاي گال زا يا( Gall-making aphids ) يا شته‌هاي مومي ( Woolly aphids ) گفته مي شود. تشخيص اين شته‌ها از شته‌هاي خانواده ( Aphididae ) به اين ترتيب است که کورن ي کول ‌ در اين شته‌ها رشد چنداني نکرده است و گاهي کورن ي کول وجود ندارد . بعلاوه افراد جنسي فاقد قطعات دهاني فعال هستند . يک ويژگي رفتاري بسيار مهم در اين گونه از شته‌ها اين مي ‌ باشد که افراد جنسي اين شته‌ها فقط يک تخم توليد مي ‌ کنند . در حاليکه در شته‌هاي خانواده ( Aphididae ) اين محدوديت در تخم ‌ گذاري وجود ندارد و افراد جنسي آن‌ها ‌ توان ايي توليد تعداد زيادي تخم را دارند.
افراد بالدار اين دو خانواده از هم براحتي قابل تفکيک مي ‌ باشند.
در خانواده ( Eriosomatidae ) رگ مديا فاقد انشعاب است و اين شته‌ها همه دو ميزبانه هستند و بر روي ميزبان اول اغلب توليد گال مشاهده مي‌شود.
گا ل بر اثر فعاليت شته و تغذيه شته بر روي برگ و ساير قسمت ‌ هاي گياه ايجاد مي شود. گال ايجاد شده روي گياه يک محيط کوچک يا يک ميکروکليما را ايجاد مي ‌کند و در داخ ل اين محيط کوچک شته‌ها فعاليت مي کنند. مبارزه با شته‌هايي که توليد گال مي کنند عموماً سخت ‌ تر است . زيرا بسياري از سم ‌ها تاثير زيادي بر آن‌ها ندارند مگر اينکه سم ‌ها سيستميک باشند، يا اينکه از سم ‌هاي نفوذي که قادر به وارد شدن به شيره گياهي هستند، استفاده شود.
تعداد ي از گونه ‌ هاي اين خانواده داراي اهميت زياد ي مي باشند مانند ( Tetranura ulmi ) که در روي نارون و در محيط شهري ديده مي‌ شود و ايجاد گال مي‌ کند. گونه هاي ديگري از جنس ( Pemphigus ) مانند ( Pemphigus bursarius ) بر روي صنوبر ، گال هايي به شکل ‌ هاي مختلف مثل گال کوزه مانند درست مي ‌ کنند.
( Pemphigus prociphilus ) حشره ‌ اي است که روي درخت زبان گنجشک و ا َ فرا توليد گال مي ‌ کند.  

 

  خانواده ( Adeligidae )

اين شته‌ها عموماً روي سوزني برگ ‌ ها فعاليت مي ‌ کنند ، مانند درخت کاج، اين شته‌ها نيز مثل دو خانواده قبلي داراي دو ميزبان هستند ولي هر دو ميزبان آن‌ها از سوزني برگ ‌ ها مي باش ن د و ممکن است بر روي ميزبان اول توليد گال نمايند.
از نظر ويژگي ‌ هاي شناسايي ، اين شته‌ها داراي شاخک هاي سه بندي مي ‌ باشند و به اين طريق آن‌ها مورد شناسايي قرار مي‌گيرند.  

 

  خانواده ( Phylloxeridae )

خانواده ديگر، خانواده ( Phylloxeridae ) است . اين خانواده براي ايران جز ء آفات قرنطينه ‌ اي محسوب مي ‌ شود. در ايران هيچ ‌ گونه از اين آفات شناسايي نشده است ولي در کشورهاي آمريکايي و اروپايي جزء آفات بسيار مهم برخي از گياهان مي‌باشند . مخصوصاً گونه ‌ اي که روي مو فعاليت مي ‌ کند و نام آن ( Dactulospharia Vitifoliae ) مي ‌ باشد که از مهم ‌ ترين آفات گياهي در كشورهاي اروپايي و آمريكايي به شمار مي ‌ روند.
مبحث شته‌ها را با تاکيد بر اين نکته که شته‌ها علاوه بر خسارت مستقيم، ناقلان مهم بسياري از بيماري ‌ها مانند بيماري ‌ هاي ويروسي هستند خاتمه مي دهيم. علاوه بر شته‌ها، زنجرک ها نيز در نقل و انتقال عوامل ويروسي فوق ا لعا ده مهم هستند .
نوع ديگري از حشرات راسته هم ي پترا، يسيل ‌ ها هستند. يسيل ‌ ها مت ع لق به خانواده ( Psyllidae ) در ا ي ن حشرات شاخک ‌ها بلند و نَخوَش است و شباهت زيادي به يک زنجره كوچك دارند و با كمك شاخک ‌ هاي نخي و بلند از زنجره ‌ ها و زنجرک ها تشخيص داده مي ‌ شوند، همچنين از طريق رگ بندي بال نيز کاملاً متمايز هستند.


فصل سيزدهم - مطالعه حشرات (ناجوربالان – سفيدبالک‌ها و شپشک‌ها)


   مقدمه

در اين فصل درس را در مورد راسته ( Hemiptera ) ادامه مي دهيم و آن را با موضوع ( White fly ) شروع مي کنيم.  

 

  * سفيدبالک ها ( White fly )

( White fly ) حشراتي از خانواده ( Aleyrodidae ) هستند، با اندازه کوچک ك ه غالبا ًدر حدود تا ميلي متر بوده و سطح بدن و بال هاي اين حشرات به وسيله پودر سفيد رنگي پوشيده شده است. در ظاهر اين حشرات شباهت زيادي به يک پروانه کوچک دارند، اما در مقياس کوچکتر، حشرات کامل اين راسته فعال بوده و مي توانند آزادانه به اطراف پرواز کنند و عموماً در زير برگ گياهان و در حال تغذيه از شيره گياهان مشاهده مي شوند.
از نظر دگرديسي، حشرات اين خانواده با ساير خانواده هاي راسته( Hemiptera ) به جز شپشک هاي نر تفاوت دارند. در اين حشرات پوره سن اول فعال است ولي پوره هاي سنين دو، سه و چهار در روي گياهان ثابت هستند و همانند شپشک ها به نظر مي رسند.
در بعضي منابع به پوره هاي سني يک، دو و سه لارو ، و به پوره سني چهار شفيره اطلاق مي شود. سفيدبالک ها در مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري و به ويژه در شرايط گلخانه اي بر روي گياهان زينتي و محصولات گلخانه اي در جمعيت هاي خيلي بالا ديده مي شوند. پوره ها با حشرات کامل از شيره گياهان تغذيه مي کنند و همانند شته ها ناقل بيماري هاي ويروسي مختلف هستند.
دامنه ي ميزباني تعدادي از سفيدبالک ها بسيار گسترده مي باشد و در مورد بعضي از گونه ها ، 0 تا 0 و حتي در برخي اوقات تا ; 0 مورد ميزباني گياهان ذکر شده است.
اين حشرات همانند شته ها تو ليد مقادير زيادي عسلک مي کنند که اين عسلک در گياهان باعث جذب گرد و خاک و مخصوصاً رشد قارچ هاي ساپروفيت مي گردد. اين عامل سبب كاهش مشتري محصولات گياهان زينتي و گياهان گلخانه اي در بازار مي‌شود.
حشرات کامل اين گونه تخم هاي شان را که داراي يک ساقه بسيار باريک و کوچک است ، در داخل بافت گياه قرار مي دهند. تخم اين حشرات با چشم معمولي به راحتي قابل رؤيت نيست. پوره اين حشرات بعد از تفريغ شدن از تخم ، مدتي را بر روي گياه جستجو مي کن ن د تا محل مناسبي ب راي تغذيه از شير ه گياهان پيدا ک ن ند . پس از مشخص شدن محل، خرطوم خود را به داخل نسج و شيره گياه وارد مي کند. اين حشرات تا زمان رسيدن به ظهور کامل زندگي ثابتي را در روي گياه پي مي گير ند.
همچنين اين حشرات در شرايط مناسب مخصوصاً در گلخانه‌ها در حدود تا نسل را روي گياهان بوجود مي آورند. به عبارت ديگر هر تا روز يک نسل، توليد مي‌كنند. بنابراين همانند شته ها از توانايي بسيار بالايي در توليد مثل برخوردارند و جمعيت خود را در مدت زمان کوتاهي بسيار افزايش مي دهند.  

 

  برخي از مهم ترين گونه ‌هاي اين حشرات در ايران عبارتند از

- ( Trialeurodes vaporariorum ) يا سفيدبالک گلخانه اي
- ( Bemisia tabaci )
- و جديداً گونه اي ديگر با نام ( Bemisia argentifolii ) در ايران مشاهده شده است.

شايان ذکر است که گونه آخر بسيار براي گياهان خطرناک بوده و ناقل بسياري بيماري ها ي ويروسي به شمار مي رود.  

 

  فرق دگرديسي در مگس هاي سفيد با بقيه حشرات چيست؟

دگرديسي در مگس هاي سفيد از نوع بينابين بوده و در منابع مختلف گاهي از آن به عنوان ( Intermediate metomorphosis ) نام برده مي شود. در سفيدبالک ‌ها بخشي از رشد بال خارجي و بخشي ديگر از رشد داخلي مي باشد که به آن دگرديسي بينابين گويند.
گروه مهم ديگر حشرات راسته هميپترا ، شپشک ها هستند که از جمله مهم ترين آفات گياهان زينتي به شمار مي آيند. اين حشرات در جمعيت هاي بسيار انبوه و روي انواع گياهان زينتي ادامه حيات مي دهند و حشرات ريزي هستند .
جنس ماده اين حشرات بدون تحرک بوده و در روي گياهان بخش اعظم عمر خود را بصورت ثابت سپري مي کنند و از شيره گياهان تغذيه مي نمايند.
اما جنس نر اين حشرات بعد از اينکه توليد و ظاهر شدند از زير س ِ پ َ ري که توليد کرده اند خارج مي شوند، لازم به ذکر است که گونه نر اين حشرات بالدار مي باشند.  

 

  شپشک هاي نر را به دو صورت مي توان از شته ها و پشه ها تشخيص داد

- بال هاي عقب در شپشک هاي نر از بين رفته در حاليکه شته ها و پشه ها داراي دو جفت بال هستند.
- شپشک هاي نر در انتهاي بدن خودشان داراي زائده هاي بلند و ميله اي شکل مي باشند.
بوسيله اين دو راه مي توان اين حشرات را از هم تشخيص داد.
رشد و نمو شپشک ها در گونه هاي مختلف متفاوت بوده و در اکثر آن ها پوره سن يک فعال است و داراي پا و شاخک بوده و قادر به حرکت مي باشند. اين حشرات پس از ظهور از داخل تخم خارج شده و مدتي را در سطح گياهان جستجو مي کنند تا محيط مناسبي را پيدا کنند.
پوره سن يك حشرات قادر است حدود تا روز بدون غذا زنده بماند و در واقع وسيله ‌ي انتشار شپشک ها، پوره سن يك مي‌باشد كه خود نيز توسط باد يا ساير عوامل بر روي گياهان منتقل مي شوند.
شپشک هاي نر پس از طي مراحل رشد و نمو از داخل س ِ پ َ ر خارج شده و آزادانه به اطراف پرواز مي کنند در حاليکه شپشک هاي ماده بعد از اينکه پوره سن يک، خرطوم خود را به داخل گياه فرو کرد، بقيه عمر خود را ثابت و بدون تحرک روي گياه مانده و حتي پس از مرگ نيز روي گياهان باقي مي مانند.
شپشک ها از آفات بسيار مهم گياهان زينتي بوده و تغذيه آن ها در جمعيت هاي بالا منجر به خشک شدن سرشاخه ها، و حتي خشک شدن کامل درختان يا گياهان زينتي مي شود.
اکثر شپشک هاي ماده، تخم شان را در زير بدن يا در زير سپر قرار مي دهند. تعداد تخم گذاري در شپشک هاي ماده بسيار زياد و حدود آن بين تا مورد مي باشد. البته در مواردي تعداد اين تخم ها به هزار عدد نيز مي رسد.  

 

فصل چهاردهم - مطالعه حشرات (ناجوربالان – شپشک‌ها)


مقدمه

در درس قبل در مورد سفيد بالک‌ها و مقدماتي در مورد شپشک‌هاي بالا خانواده ( Coccoidea ) صحبت كرديم. در برگيرنده تعدادي خانواده هستند که در اين درس به آن‌ها اشاره مي‌شود.  

 

  ( Margarodidae )

اولين گروه ، خانواده ( Margarodidae ) مي ‌ باشد که در برگيرنده بزرگترين گونه از شپشک ‌ ها مي ‌ باشد که طول بدن آن ‌ ها در بعضي از گونه ‌ ها در نواحي گرمسيري به حدود ميلي ‌ متر مي ‌ ر س د. يکي از گونه ‌ هاي مهم اين خانواده گونه ( Icerya purchasi ) مي ‌ باشد که در شمال ايران بر روي مرکبات ، يا مرکباتي که به صورت زينتي در منازل وجود دارند فعاليت مي ‌ کنند. اين آفت يک گونه وارداتي است، و براي کنترل آن نيز نوعي کفش ‌ دوزک بنام کفش ‌ دوزک استراليايي به ايران وارد شده .  

 

  ( Coccidae )

گروه ديگر از شپشک ‌ ها ، خانواده ( Coccidae ) و شپشک ‌ هاي نرم تن يا ( Soft scales ) هستند که اين شپشک ‌ ها در جمعيت ‌ هاي بالا، و بر روي شاخ و برگ گياهان فعاليت مي ‌ کنند. اين حشرات از شيره گياهي تغذيه کرده و خسارات سنگيني به انواع گياهان، از جمله گياهان زينتي وارد مي ‌ کنند. اين شپشک ‌ ها بر خلاف شپشک ‌ هاي خانواده ( Diaspididae ) يا سپردار ، عموماً داراي پا و شاخک بوده و قابل رو ي ت مي‌باشند . به علاوه اين شپشک ‌ ها در قسمت عقبي بدن داراي شياري به نام شيار مخرجي يا ( Anal cleft ) هستند و از اين طريق هم شپشک ‌ هاي نرم تن قابل شناسايي هستند . تعدادي از گونه ‌ هاي اين خانواده که رو ي گياهان زينتي فعاليت مي ‌ کنند عبارتند از:

- ( Coccus hesperidum ) يا شپشک خرز هر ه
- ( Saissetia oleae )
- ( Saissetia coffeae )

اين سه گونه داراي دامنه ميزباني بسيار وسيعي هستند بطوريكه دامنه ميزباني آن ‌ ها بيش از صد گونه از گياهان را شامل مي ‌ شود. به همين جهت بر حسب نام نمي ‌ توان در مورد آنها قضاوت کرد. طول اين شپشک ‌ ها حدود ميلي ‌ متر و بدنشان حالت نيم کروي دارد.  

 

  ( Diaspididae )

اما در خانواده شپشک ‌ هاي ( Diaspididae ) سطح بدن عموماً مسطح است. در بعضي از گونه ‌ها هر شپشک ماده حدود تا تخم و در مورد ( Saissetia Coffeae ) بيش از هزار تخم توليد مي‌ کند. تخم ‌ هاي توليد شده در سطح زيرين بدن حشره ماده قرار دارند. وقتي تخم ريزي اين حشره به پايان مي ‌ رسد شپشک ماده از بين مي ‌ رود و بدن آن محفظ و سپري براي تخم ‌ ها مي ‌شود.
پوره اين حشرات در سن اول از زير بدن شپشک ماده خارج و در محيطي مناسب مستقر مي ‌ شوند. در بقيه‌ي عمر شپشك‌هاي ماده بصورت ثابت در روي گياه باقي مي‌مانند.
جنس ‌هاي نر جمعيت خيلي كمي دارند و در طبيعت بندرت ديده مي‌شوند و بر خلاف نوع ماده ، حشراتي فعال و قادر به پرواز هستند.
به طور کلي عمر شپشک ‌ هاي خانواده ( Coccidae ) حدود تا روز است و بيشترين جمعيت آن ‌ ها در فصل پائيز مشاهده مي ‌ شود.
نوع ديگر از شپشک ‌ هاي اين خانواده ( Diaspididae ) يا شپشک ‌ هاي سپردار ( Armored scales ) هستند. اين شپشک ‌ ها در جمعيت ‌ هاي بسيار بالا و روي سر شاخ ه‌ها و برگ گياهان زينتي زيست مي ‌ کنند و باعث خشک شدن و در مواردي حتي باعث نابودي کامل درختان و گياهان زينتي مي ‌ شوند.
در حشرات سپردار، نوع ماده تغيير شکل زيادي پيدا کرده ‌ اند و شباهت چنداني به حشرات ندا ر ند . در بسياري از گونه ‌ ها پاها، شاخک ‌ ها و چشم ‌ ها به طور کامل از بين رفته و اين حشرات بدن ديسکي شکل پيدا کرده ‌ اند.
در اين حشرات ، مشابه حشرات خانواده كوكسيده ( Coccidae ) پوره سن يك بعد از ظهور ، با پيدا كردن محيط مناسب خرطوم خود را در داخل بافت گياه فرو مي ‌ کند و شروع به تغذيه از شيره گياهي مي ‌ نمايد.
نکته مهم ديگر در مورد اين حشرات اين مي ‌ باشد که تعداد زيادي از آن‌ها وارداتي هستند. به عبارت ديگر همراه با محصولات کشاورزي و گياهان زينتي وارد ايران مي‌شوند .  

 

  تعدادي از مهم ‌ ترين آفات گياهان زينتي اين راسته عبارتند از:

- Aonidiella orientalis
- Aonidiella citri
- Chrysomphalus dictyospermi
- Quadraspidiotus Perniciosus
- Lepidosaphes malicola
- Lepidosaphes ulmi

 

 

  ( Pseudococcidae )

خانواده ديگر اين راسته ( Pseudococcidae ) هستند که به اين ‌ ها ( Mealy bugs ) يا شپشک ‌ هاي آردآلود گفته مي ‌ شود. اين نام از آن جهت براي اين حشرات انتخاب شده است که سطح بدن اين شپشک ‌ها بوسيله‌ي مقدار زيادي ترشحات مومي و آردي پوشيده شده است. در اين گونه از شپشک ‌ ها حلقه ‌ بندي بدن مشخص و داراي پا و شاخك هستند و در روي گياهان آزادانه حركت مي‌كنند. اين شپشک ‌ ها در مناطق طبيعي زيست مي ‌ کنند و جزء آفات مرکبات و تعداد زيادي از گياهان زينتي هستند.  

 

  مهم ‌ ترين گونه اين حشرات در ايران عبارتند از:

- Planococcus citri
- Pseudococcus


که اين دو خانواده از مهم ‌ ترين گونه ‌ هايي هستند که در شرايط گلخانه اي به گياهان زينتي خسارت وارد مي ‌ کنند. قابل توجه است كه گونه ( Planococcus citri ) بر خلاف بق ي ه شپشک ‌ ها ي اين خانواده از حشرات دو جنسي مي‌باشند. براي توليد مثل نياز به جفت ‌ گيري ميان حشرات نر و ماده مي‌باشد و در واقع روش بکرزايي در اين حشرات ديده نمي ‌ شود.
حشرات نر شپشک ‌ هاي آرد آلود و بالدار در طبيعت بندرت ديده مي ‌ شوند و اندازه بدن آن ‌ ها به; ميلي ‌ متر مي ‌ رسد.  

آيا شپشک ‌ هاي آرد آلود بر روي ميوه ‌ ها هم فعاليت دارند؟


شپشک ‌ هاي آرد آلود در همه ‌ي بخش ‌ هاي گياه فعاليت مي کنند در حاليکه شپشک ‌ هاي خانواده ( Diaspididae ) يا ( Coccidae ) بيشترين تراکم را روي شاخه ‌ ها دارند، هر چند ممکن است روي ميوه و برگ نيز مشاهده شوند.
بدليل اينكه شپشك‌ها جزء آفات وارداتي براي ايران هستند و دشمنان طبيعي براي آن‌ها وجود ندارد، به عنوان مهم‌ترين آقات گياهان زينتي بشمار مي‌روند.  


فصل پانزدهم - مطالعه حشرات (تريپس‌ها)


  مقدمه :

در اين درس به راسته مهم ديگري از حشرات که در روي گياهان زينتي ايجاد خسارت مي ‌ کنند مي پردازيم و آن راسته تريپس ‌ ها يا ( Thysanoptera ) مي ‌ باشد.
کلمه ي ( Thysano ) به معني ريشک و ( Ptera ) به معني بال مي باشد و اين اشاره به اين مطلب دارد که حاشيه بال هاي اين حشرات داراي ريشک ‌ هاي بلندي است.  

 

  Thysanoptera

( Thysanoptera ) در برگيرنده ي حشرات بسيار کوچکي با طول بدن تا ; ميلي متر مي باشد. اين حشرات از شيره ي گياهي روي برگ ها با تراکم هاي زياد تغذيه مي ‌ کنند و بدين وسيله به گياهان خسارت وارد مي ‌ کنند. همچنين در روي گل هاي زينتي مخصوصاً روي خود گل ها با جمعيت بالا و در لاب ه‌ لاي گلبرگ ها از شيره گياهي تغ ذ يه مي کنند. تغذيه تريپس‌ها از گل ها باعث ايجاد لکه ‌ هاي زرد رنگ در روي گل ها و برگ هاي گياهان مي شود و اگر تغذيه با تراکم بالا باعث خشک شدن برگ گياهان نيز مي‌ گردد.  

 

  تفاوت بين قطعات دهاني تريپس ‌ ها با شته ها

قطعات دهاني در تريپس ‌ ها، تقريباً يک ساختمان نامتقارن و مخروطي شکل دار د. در قسمت پشتي آن لب بالا، قسمت جانبي را آرواره هاي پائيني يا ( Maxillae ) و قسمت زيرين را لب پائين تشکيل مي دهد و داراي سه ( Stylet ) مي‌باشد ، بر خلاف قطعات دهاني شته ها که داراي چهار ( Stylet ) مي باشند. تريپس ها داراي قطعات دهاني سه ( Stylet ) هستند. يکي از آن ها مربوط به آرواره بالا و دو تاي ديگري مربوط به آرواره ي پائين ميباشد در واقع در تريپس ها يكي از آرواره هاي بالا از بين رفته است.  

 

  تريپس ها به دو زير راسته تقسيم مي شوند که عبارتند از:

( Tubuifera) ( Terebrantia ) حشرات زير راسته ( Terebrantia ) داراي شکم با انتهاي مخروطي و تخم هاي ريز هستند، لذا اين حشرات تخم خود را در داخل بافت گياهان قرار مي ‌ دهند. اما در زير راسته ( Tubuifera ) حلقه هاي انتهايي شکم اين حشرات باريک شده و ساختمان لوله اي شکل پيدا کرده است. اين حشرات تخم خود را در شکاف هاي مختلف، در محل ‌ هاي مختلف يا زير پوسته درختان قرار مي ‌ دهند. در زير راسته ( Terebrantia ) ، خانواده ‌ هاي ( Aeolothripidae ) و ( Thripidae ) از اهميت ويژه اي برخوردارند. تعدادي از گونه ‌ هاي اين دو خانواده، در روي گياهان زينتي ايجاد خسارت مي کنند. مخصوصاً خانواده ( Thripidae ) در صدمه زدن به گياهان از اهميت زيادي برخوردارند. يکي ديگر از گونه هاي تريپس ها به نام ( Thrips tabaci ) در تمام جهان انتشار يافته اند كه در گلخانه ها و بر روي گياهان زينتي مشاهده مي ‌ شو ن د. اين حشرات در تراکم هاي بالا و بر روي گياهان زينتي فعاليت مي کنند و خسارات سنگيني به محصولات گلخانه اي و گياهان زينتي وارد مي ‌ کنند. در زير راسته ( Tubulifera ) خانواده ( Phlaecthripidae ) داراي اهميت بيشتري مي باشد و در کشور ما نيز نمونه هايي از آن گزارش شده است.
تريپس ها حشراتي شکارگر هستند، گرچه برخي گونه ها ي گياهخوار و برخي ديگر از اسپور قارچ تغذيه مي کنند . دگرديسي در تريپس ها همانند شپشک هاي نوع نر مي باشد. در واقع دگرديسي بينابين ي دارند، بخشي از رشد بال ها در طي سنين اول تا دوم پ ورگي در داخل بدن و بخشي از رشد بال ‌ ها در خارج بدن اتفاق مي ‌ افتد. تريپس‌ها غالباً مرحله شفيرگي را در سطح خاک، يا داخل خاک تا حدود عمق سانتي ‌ متري طي مي کنند، بنابراين مبارزه با آن ‌ ها بسيار مشکل است. زيرا با مبارزه شيميايي يا بيولوژيکي بر آن بخش از حشرات که در داخل خاک قرار دارند تاثيري ندارد.  

 

فصل شانزدهم - مطالعه حشرات (سخت بالپوشان)


مقدمه

دراين فصل يه يکي از بزرگترين راسته حشرات، يعني راسته سخت بالپوشان يا راسته ( Coleoptera ) مي ‌ پردازيم.  

 

  سخت بالپوشان ( Coleoptera )

نام ( Coleo ) به معناي غلاف يا ( Sheath ) است به اين معنا كه بال جلو در اين حشرات تبديل به ساختماني غلاف مانند شده است که وظيفه حف ا ظت از بدن را انجام مي ‌ دهد و نقشي در پرواز ندارد که به آن اليترون يا اليترا گفته مي شود. در اين راسته (سخت بالپوشان) حدود سيصد هزار گونه تا بحال شناخته شده ‌اند.
اين حشرات در محيط ‌ ها ي مختلف زندگي مي‌كنند و از انواع مواد غذايي، درختان ميوه، درختان جنگلي و گياهان ز نيتي تغذيه مي کنند.
در اين راسته گروهي گياهخوار نيز وجود دارند که تمام قسمت ‌ هاي گياه را مو ر د هجوم قرار مي ‌ دهند و بعضي ديگر نيز برگ ‌ خوار هستند. بعضي از آن ‌ ها از چوب و گروهي از حبوبات و خشکبار تغذيه مي کنند. تعدا د ي از آن ‌ ها شکارگر مي ‌ باشند و از انواع حشرات مضر تغذيه مي ‌ کنند، دسته ‌ اي ديگر از اين حشرات نيز آبزي هستند.
در کل راسته ( Coleoptera ) به دو زير راسته ( Adephaga ) و ( Polyphaga ) تقسيم مي ‌ شو ند.
زير راسته ( Adephaga ) و ( Polyphaga ) از طريق ويژگي ‌ هاي اولين حلقه شکم قابل تفکيک هستند . در زير راسته ( Adephaga ) ، پيش‌ران ( Coxa ) پيشروي کرده است و ضلع عقبي اولين حلقه شکم را به دو قسمت تقسيم مي ‌ کند، در حاليکه در زير راسته ( Polyphaga ) اولين حلقه شکم کامل است.  

 

  ( Adephaga )

در زير راسته ( Adephaga ) تعدا د ي از گونه ‌ ها آبزي هستند مانند خانواده ( Gyrinidae) ، ( Haliplidae ) ، و خانواده ( Dytiscidae ) که لاروها و حشرات کامل آن ‌ ها در محيط آب از ساير حشرات، بندپايان و حتي در مواردي گونه ‌ هايي از خانواده ( Dytiscidae ) از ماهي ‌ هاي کوچک و قورباغه ‌ ها تغذيه مي ‌ کنند.
در زير راسته ( Adephaga ) تعدا د ي از گونه ‌ ها شکا ر گرند مانند خانواده ( Carabidae ) که به آن ‌ ها ( Ground beetle ) نيز گفته مي ‌ شود.
اين حشرات در شب فعاليت مي ‌ کنند و از شته ‌ ها، گياهان علوفه اي و فلات تغذيه مي ‌ کنند.گونه ديگر اين حشرات، خانواده ( Staphylinidae ) مي ‌ باشند، که شامل گو ن ه ‌ هاي شکارگر نيز هستند. در مو ا ردي ديده شده که اين حشرات به انسان نيز خسارت وارد مي کنند.  

 

  ( Polyphaga )

زير راسته ( Polyphaga ) از نظر تعداد گونه ، فراواني بيشتري دارند و تعداد زيادي از گونه ‌ هاي اين زير راسته گياهخوار مي ‌ باشند و از قسمت ‌ هاي مختلف گياه از جمله برگ، گل، ساقه و حتي ريشه تغذيه مي ‌ کنند.  

 

  در ادامه به خانواده ‌ هاي اين زير راسته اشاره مي ‌ کنيم:

خانواده ( Hydrophilidae ) ، که حشراتي آبزي، و متعلق به زير راسته ( Polyphag ) هست. در محيط آب اين حشرات شکارگر ، از ساير موجودات محيط ‌ هاي آبي تغذيه مي ‌ کنند.
خانواده ( Scarabaeidae ) گونه ‌ هايي از اين حشرات از آفات بسيار مهم گياهان به شمار مي ‌ روند. در بسيار ي از گونه ‌ هاي اين حشرات ، مرحله لاروي در داخل خاک سپري مي ‌شو د. لارو ها ي اين خانواده به مدت يکسال و گاهي بيش از يکسال را در داخل خاک و از ريشه گياهان مختلف، مخصوصا ً گياهان دائمي تغذيه مي ‌ کنند.
خانواده ديگر اين راسته، خانواده ( Buprestidae ) مي ‌ باشد. اين گونه از سوسک ‌ ها در قسمت ‌ هاي انتهاي بدن خود بالي بريده شده دارند با بدني فوق العاده سخت و محکم. بيشتر گونه ‌ هاي اين حشره چ و ب ‌ خوار مي ‌ باشن د و لارو خود را در براي تغذيه از چوب درختان، در داخل تنه درختان قرار مي ‌ دهند.
تعدادي از گونه هاي اين حشرات مانند( Capnodis cariosa ) و ( Capnodis tenebrionis ) از آفات مهم درختان ميوه به شمار مي ‌ آيند.
تعداد زيادي از سخت بالپوشان شکارگر هستند و از مهم ‌ ترين شکارچيان اي ن خانواده ( Coccinellidae ) يا کفش ‌ دوزک ‌ ها مي ‌ باشند. اين حشرات اکثرا از شته ‌ ها تغذيه کرده و براي گياهان جزء حشرات مهم و مفيد به شمار مي روند.  

 

  کفش ‌ دوزک ‌ ها در اينجا به نمونه‌هايي از کفش ‌ دوزک ‌ ها ي شکارچي آفت اشاره مي‌شود:

در اي را ن حدود پنجاه گونه از کفش ‌ دوزک ‌ ها شناسايي شده ‌ اند مانند کفش دوزک هفت نقطه ‌ اي با نام لاتين ( Coccinella septempunctata ) و نمونه ديگر به نام ( Adonia variegata ) ، گونه ‌ هاي مختلف جنس ( Sthetorus ) که از كن ه ‌ هاي گياهي تغذيه مي ‌ کنند و تعداد ديگر از گونه ‌ ها مثل( Exochomus nigromaculutus ) و .... اين ‌ها در طبيعت از انواع حشرات به ويژه شته ‌ ها تغذيه مي ‌ کنند.
خانواده ‌ ي مهمي که جز ء آفات بشمار مي رود ( Chrysomelidae ) نام دارد. اين خانواده اغلب از برگ گياهان مختلف تغذيه مي ‌ کنند و بعضي از گونه ‌ هاي آن در اي را ن از جمله آفات خيلي مهم در روي سيب زميني هستند مانند گونه ( Leptinotarsa decemlineata ) .
گروه ديگري از سخت ‌ بالپوشان بر روي حبوبات و خشکبار فعاليت مي ‌ کنند مانند خانواده ( Bruchidae ) ، ( Curculionidae ) و ... که از آفات مهم خشکبار به شمار مي ‌ آيند و سالانه حدود تا درصد از محصولات کشاورزي در محيط ‌ هاي انبار را از بين مي ‌ برند.
همانطور که گفته شد، سخت بالپوشان راسته ‌ اي بسيار بزرگ مي باشد که حدود هزار از آن ‌ ها شناسايي شده است و بسياري از آن ها جز ء آفات مهم گياهان زراعي بشمار مي ‌ روند. و تعدادي در شرايط بخصوص از آفات گياهان زينتي هستند.
در اين ميان خانواده ( Curculionidae ) رتبه اول را در آفات دارد، البته در اين خانواده سوسک ‌ هايي مانند خانواده ( Scarabaeidae ) گاهي در روي گياهان ز ينتي وجود دارند يا حشرات کامل آن‌ها از گرده ‌‌ي گياهان تغذيه کنند، اما لاروهاي آنها در داخل خاک بوده و از ريشه گياهان ز ينتي و اکثر آن ها از ريشه گياهان دائمي تغذيه مي ‌ کنند.  


فصل هفدهم - مطالعه حشرات (دوبالان)


مقدمه

در اين فصل پيرامون راسته ديپترا ( Diptera ) كه از راسته­هاي فوق­العاده مهم و بزرگ حشرات است توضيحاتي را ارائه مي­دهيم.  

 

  * راسته ديپترا ( Diptera )

راسته ديپترا ( Diptra ) دربرگيرنده دو گروه عمده از حشرات يعني پشه­ها و مگس­ها است. ديپترا به معناي دو بال است يعني يك جفت بال عقبي اين حشرات از بين رفته و به اعضايي به نام هالتر ( Halter ) يا بالانسير ( Balancier ) تبديل شده كه وظيفه حفظ تعادل حشره به هنگام پرواز بر عهده دارد.
در راسته ديپترا لاروها و حشرات كامل در محيط­هاي مختلفي ديده مي­شوند كه تعدادي از آن‌ها گياهخوار، تعدادي نيز شكارگر و آبزي هستند.  

 

  راسته ديپترا به دو زير راسته تقسيم مي­شوند:

1- زير راسته نماتوسرا ( Nematocera ) كه دربرگيرنده پشه­ها است.
2- زير راسته براكيسرا ( Brachycera ) .

در زير راسته نماتوسرا كه دربرگيرنده پشه­ها است، شاخك­ها بلند است يعني تعداد بندهاي شاخه­ها بيش از سه عدد است. در حاليكه در زير راسته براكيسرا عموماً شاخك­ها سه بندي بوده و عضوي مو مانند به نام آريستا ( Arista ) در انتهاي بند سوم وجود دارد.

زير راسته نماتوسرا از مهمترين حشرات بهداشتي هستند كه در ذيل به تعدادي از خانواده­هاي آن اشاره مي­كنيم:

خانواده كوليسيده ( Culicidae ) انتشار جهاني دارد و همه مردم با اين حشرات آشنا هستند. اين حشرات خونخوار بوده و ناقل بيماري­هاي خطرناكي مي­باشند. از جمله گونه­هاي اين خانواده پشه­هاي آنوفل است كه بيماري مالاريا را منتقل مي­كنند.
خانواده تيپوليده ( Tipulidae ) در واقع بزرگترين خانواده راسته دوبالان است كه در طبيعت به وفور ديده مي­شود و لاروهاي آن‌ها از مواد آلي تغذيه مي­كنند. حشرات كامل داراي پاهاي بسيار بلند و شكننده­ هستند و گاهي وارد منازل مي­شوند.
خانواده سيسي­دومئيده ( Cecidomyiidae ) است كه تعدادي از آنها گياهخوار هستند واز آفات مهم به حساب مي­آيند.
خانواده آفيدوليتس­آفيدومايزا ( Aphidoletes aphidomyza ) است كه شكارگر هستند و از حشرات مضر تغذيه مي­كنند.
خانواده كايرونوميده ( Chironomidae ) است كه آبزي بوده از موجودات مختلف و منابع گياهي در داخل آب تغذيه مي­كنند.

گونه‌هاي زير راسته براكيسرا كه بيشتر بر روي گياهان زينتي ديده مي­شوند به سه گروه تقسيم شده‌اند:
1- آسيلومورفا Asilomorpha
2- مسكومورفا Muscomorpha
3- تابانومورفا ( Tabanomorpha )


- خانواده آسيلو مورفا ( Asilomorpha ) : مگس هايي هستند كه يك خانواده از آن‌ها به نام آسيليده ( Asilidae ) و ديگري رابر فلايز ( Robber flies ) است. اين مگس­ها در واقع بسيار بزرگ و شكارگر هستند و در طبيعت از بسياري حشرات حتي از زنجره­هاي بسيار بزرگ تغذيه مي­كنند و جزء حشرات مفيد مي‌باشند.

آيا از مگس­هاي خانواده آسيليده امروزه در مبارزه بيولوژيكي استفاده مي­شود؟
از مگس­هاي خانواده آسيليده بعنوان آفت بيولوژيك استفاده نشده است ولي بهرحال تعدادي از حشرات در طبيعت شكارگر هستند و در كاهش تمام جميعت آفات نقش ارزنده­اي را ايفا مي­كنند ولي بدليل اينكه تمايل خاصي به تغذيه از يك گونه خاص ندارند عموماً از اين‌ها در كنترل بيولوژيك استفاده نمي­شود.

- خانواده تابانو مورفا ( Tabanomorpha ) : مگس­هاي اين خانواده مثل خانواده تابانيده بر روي چهارپايان و احشام ايجاد بيماري مي­كنند و در واقع مراحل لاروي خود را داخل بدن احشام اهلي و وحشي سپري مي‌كنند و در داخل بدن احشام (مثل اسب و گوزن) بيماري­هاي خطرناكي را ايجاد مي‌كنند.
- خانواده مسكو مورفا ( Muscomorpha ) : مگس‌هاي اين خانواده فوق­العاده مهم و بزرگ هستند. تعدادي از مگس­هاي اين خانواده از گياهان تغذيه مي­كنند و تعدادي نيز مثل خانواده تاكينيده ( Tachinidae ) از جمله مهم‌ترين دشمنان طبيعي آفات هستند لذا تعدادي از گونه­هاي اين خانواده در كنترل بيولوژيك آفات مورد استفاده قرارگرفته است.

آيا از راسته مسكو مورفا خانواده­اي وجود دارد كه گونه­هاي آن از آفات گياهان زينتي محسوب بشوند؟
مهم‌ترين خانواده زير راسته مسكو مورفا كه آفت گياهان زينتي بوده خانواده آگرومايزده ( Agromyzidae ) است كه تحت نام ليف ماينرز ( Leaf miners ) يا مينوز نام برده مي­شود. مراحل لاروي اين دوبالان در داخل پارانشيم برگ سپري مي­شود و تخم­هاي خودشان را در داخل بافت گياهان مختلف قرار مي­دهند، و لارو آن‌ها در داخل پارنشيم برگ بين اپيدرم پشتي و اپيدرم زيرين تونل و گالري­هايي بشكل‌هاي مختلف ايجاد مي­كنند. در تراكم­هاي بالا در روي هر برگ ممكن است حدود 20 لارو بتوانند رشد و نمو بكند.
از ديگر خانواده هاي راسته مسكومورفا خانواده تفراتيده ( Tephritidae ) است كه گونه­هاي مختلف آن مثل سراتيتس كاپيتاتا ( Ceratitis capitata ) و رائگوليتيس پومونلا ( Rhagoletis pomonella ) از آفات مهم درختان ميوه به حساب مي­آيند.
همچنين خانواده آنتوميليده ( Anthomyliidae ) است كه تعدادي از گونه­هاي آن از گياهان تغذيه مي­كنند. خانواده ساركوفاژيده ( Sarcophagidae ) و كاليفوريده ( Calliphoridae ) نقش تميز كننده محيط را بعهده دارند. تعدادي از گونه­هاي خانواده كاليفوريده در روي احشام (مثل گاو و گوسفند) ايجاد بيماري‌هايي مي­كنند كه در مواردي منجر به مرگ آن‌ها مي­شود، لذا براي كنترل آن‌ها در كشورهاي آمريكايي از روش عقيم كردن نرها و رهاسازي آن‌ها استفاده شده ­است كه نتايج خوبي به همراه داشته است.

خانواده تاكينيده ( Tachinidae ) از ديگر خانواده­هاي مهم زير راسته مسكومورفا است كه همه گونه­هاي آن‌ها بدون استثناء پارازيت گروه‌هاي مختلف حشرات مثل لارو پروانه­ها بشمار مي روند.
خانواده ديگر اين زير راسته اواستريده ( Oestridae ) است كه مثل خانواده تابانيده پارازيت چهارپايان اهلي مي­باشد.  


فصل هجدهم - مطالعه حشرات ( پروانه­ ها)


  مقدمه:

در اين فصل پيرامون راسته لپيدوپترا ( Lepidoptera ) يا پروانه­ها مطالبي را بعرض مي رسانيم.  

 

  * پروانه­ها ( Lepidoptera )

پروانه­ها حشراتي هستند كه تقريباً همه مردم آ‌ن‌ها را مي­شناسند و داراي چهار بال هستند كه سطح بال­ها بوسيله پولك پوشيده شده است. لارو همه گونه­هاي پروانه­ها به استثنا چند گونه محدود از گياهان مختلف تغذيه مي­كنند. تعدادي از گونه­ها در اين راسته از آفات بسيار مهم درختان ميوه و تعداد معدود ديگر در شرايط گلخانه­اي جزء آفات گياهان زينتي به شمار مي­روند.
براي شناسايي و تفكيك گروه‌هاي مختلف پروانه­ها، دو ويژگي مهم الف) رگ­بندي بال و ب) مكانيسم جفت­شدن بال­هاي جلو و عقب به هنگام پرواز قابل توجه است. رگ­بندي بال در پروانه­ها نسبتاً ساده و تعداد رگ­هاي عرضي و طولي كم است.
در پروانه­ها چهار مكانيسم براي جفت­ شدن بال­هاي جلو و عقب به هنگام پرواز وجود دارد كه عبارتند از:

1- فيبولا ( Fibula )
2- ژوگوم ( Jugum )
3- فرنيلوم ( Frenulum )
4- هيمورال اَنگِل ( Humeral angle )

عمده پروانه­هاي روز پروازي كه در طبيعت مشاهده مي­شوند داراي مكانيسم هيمورال انگل هستند. لارو پروانه­ها بصورت­هاي مختلفي از گياهان تغذيه مي­كنند. تعدادي از آن‌ها آزادانه از قسمت­هاي مختلف گياه مانند برگ، ميوه يا گل تغذيه مي‌كنند و يا در داخل شاخه و تنه درختان بافت چوبي گياه را استفاده مي‌كنند. تعداد معدودي از گونه­ها هم جزء آفات انباري هستند و در شرايط انباري از انواع خشكبار تغذيه مي­كنند.  

 

  راسته لپيدوپترا به پنج زير راسته تقسيم مي­شود كه عبارتند از:

1. زوگلوپترا ( Zeugloptera ) ؛ تنها پروانه­هايي هستند كه داراي آرواره بالا مي‌باشند. بنابراين توانايي تغذيه از مواد جامد مثل گرده گل‌ها را دارند و اين ويژگي در ساير پـروانـه­هـا ديــده نمي­شـود. در ايـن زيـر راستــه خـانـواده ميـكروپـتريـژيـده ( Micropterygidae ) حائز اهميت است.
2. زير راسته داكنونيفا ( Dacnonypha ) ؛ گرچه حشرات كامل داراي آرواره هستند ولي آرواره­هايشان غيرفعال است. در واقع گاله­هاي مربوط به هر يك از آرواره­هاي پايين بهم متصل ­شده و خرطوم را بوجود ­آورده‌اند كه بوسيله آن از مواد مايع تغذيه مي­كنند.
3. زير راسته اكسوپوريا ( Exoporia ) ؛ در اين راسته خانواده­اي به نام هيپاليده ( Hepialidae ) وجود دارد كه از نظر شكل ظاهري شباهت به پروانه­هاي اسفينژيده ( Sphingidae ) دارد ولي لاروهاي آن‌ها عموماً از ريشه گياهان تغذيه مي­كنند.
4. مونوتريزيا ( Monotrysia ) ؛ تعدادي از گونه­هاي مونوتريزيا بصورت مي‌نوز فعاليت مي­كنند. مهم‌ترين خانواده اين زير راسته استيگمليده ( Stigmellidae ) است كه لارو­هاي آن از پارانشيم برگ­هاي گياهان تغذيه ميكنند.
5. بزرگترين زير راسته ديتريسيا ( Ditrysia ) است؛ عمده پروانه­ها در اين زير راسته تقسيم‌بندي مي­شوند كه به تعدادي از خانواده­هاي آن اشاره مي­كنيم:

- خانواده تينيئيده ( Tineidae ) يكي از خانواده­هاي زير راسته ديتريسيا است كه عموماً لارو آن‌ها از منسوجات تغذيه مي­كنند.
- ليونيتيده( Lyonetidae ) و گراسي­لاريده ( Gracillaridae ) نيز مي‌نوز هستند كه لاروهايشان در بين اپيدرم فوقاني و زيرين برگ از پارانشيم برگ گياهان تغذيه مي­كنند.
- خانواده پيه­ريده ( Pieridae ) كه در واقع روز پرواز بوده و جزء آ‌فات مهم كَلَم هستند. اين خانواده داراي دامنه ميزباني نسبتاً وسيعي هستند و امكان فعاليت آن‌ها در شرايط گلخانه­اي روي محصولات گلخانه­اي وجود دارد.
- خانواده ليكينيده ( Lycaenidae ) ؛ تعدادي از لاروهاي گونه­­هاي اين خانواده در لانه مورچه‌ها زندگي مي­كنند. در واقع مورچه­ها تعدادي از جمعيت خودشان را در اختيار لارو اين پروانه­ها قرار مي­دهند و اين‌ها هم از مراحل مختلف قبل از بلوغ مورچه­ها تغذيه مي­كنند و توليد عسلك كرده كه مورچه­ها از عسلك توليد شده توسط اين لارو پروانه­ها تغذيه مي­كنند.  

 

  * پروانه­هاي باتر فلاي ( Butterfly ) يا پروانه­هاي روز

1- اسفينجيده ( Sphingidae ) تعدادي از گونه­هاي اين خانواده در داخل كندو­هاي زنبــور عســل زندگي مي­كنـند. گـونـه­اي بـه نــام اكـرونتيـا اوتـروپـوس ( Acherontia atropos ) جزء آفات مهم زنبور عسل به شمار مي­رود. گونه­هاي ديگر اين خانواده از گياهان تغذيه مي­كنند. ويژگي بارز لاروها داشتن شاخي در انتهاي بدن مي‌باشد كه به شناسايي آن‌ها كمك مي‌كند.
2- خانواده ساتورنيده ( Saturnidae ) شامل بزرگترين پروانه­هاي موجود در ايران مي­باشد. گونه پر طاووسي گلابي بزرگترين پروانه­اي است كه در ايران وجود دارد.
3- نيمفاليده ( Nymphalidae )
4- ساتي­ رئيده ( Satyridae )
5- پاپيليونيده ( Papilionidae )
6- دانائيده( Danaidae )

و تعدادي ديگر از خانواده­ها كه لاروشان عموماً در روي گياهان مرتعي و يا درختان ميوه از برگ گياهان تغذيه مي­كنند. اين پروانه‌ها جزء آفات هم محسوب نمي­شوند و تحت كنترل دشمنان طبيعي هستند.
بسياري از پروانه­هاي روز پرواز جزء آفات مهم نيستند ولي تعدادي از پروانه­هاي شب پرواز تحت نام موس ( Moths )در خانواده­هاي نوكتوئيده ( Noctuidae ) و پيراليده( Pyralidae ) از آفات بسيار مهم محصولات زراعي و گياهي مختلف هستند.
بطور كلي جمعيت موجودات بوسيله دو دسته از عوامل كنترل مي‌شوند.
الف) عوامل طبيعي مثل سرما؛
ب) دشمنان طبيعي.

به همين دليل در گذشته كشاورزان در زمستان زمين‌هايشان را آب مي­دادند تا زمين يخ ببندد و بسياري از شفيره آفات مهم كه در داخل خاك زندگي مي­كردند به اين طريق از بين بروند.
از عوامل كنترل كننده دشمنان طبيعي لارو پروانه­ها عمدتاً زنبورهاي براكلونيده ( Braclonidae ) و مگس‌هاي خانواده تاكي نيده ( Tachinidae ) مي­باشند كه از اهميت زيادي برخوردارند.  

 

 

فصل نوزدهم - حشرات (زنبورها يا بال غشائيان)



مقدمه

در اين فصل يكي از مهم‌ترين راسته­هاي حشرات تحت عنوان هايمنوپترا ( Hymenoptera ) را توضيح مي­دهيم.  

 

  *­ هايمنوپترا ( Hymenoptera )

راسته بال ‌غشائيان يكي از سودمندترين گروه‌هاي حشرات است. اين راسته در برگيرنده تعدادي از گونه­هاي پارازيتوئيد و شكارگر حشرات است كه نقش ارزنده­اي در ايجاد تعادل جمعيت گونه­هاي مختلف دارد. هم‌چنين از مهم‌ترين گرده افشان­هاي گياهان بوده و تعداد كمي هم گياهخوار مي‌باشند. اين راسته از نظر بيولوژيك و زيست شناسي بسيار متنوع بوده و تعدادي از آن‌ها بصورت انفرادي زندگي مي­كنند و تعداد ديگري هم داراي زندگي اجتماعي در سطوح مختلف هستند. عالي­ترين سطح زندگي در برخي از گونه­هاي اين راسته مثل زنبورهاي خانواده آپيده ( Apidae ) و زنبور عسل معمولي ديده مي­شود.
گونه­هاي بالدار زنبورها چهار بال دارند كه غشايي بوده و بال‌هاي عقب كوچك‌تر از بال‌هاي جلويي است و بوسيله قلاب­هاي بسيار ريزي به نام هامولي ( Hamuli ) به بال‌هاي جلو متصل مي­شوند و سبب هماهنگ شدن بال‌هاي جلو و عقب به هنگام پرواز مي­شوند.
زنبورها داراي دگرديسي كامل هستند و شفيره آن‌ها از نوع اكسريت ( Exarate ) يا آزاد است. در اين نوع شفيره شاخك، پاها و بال­ها آزاد است و بنابراين شبيه به يك حشره كامل موميايي شده بنظر مي‌رسد. لاروها در تعدادي از زنبورها از نوع اروسي‌فرم ( Eruciform ) و در اكثر آن‌ها از نوع ورمي­فرم ( Vermiform ) هستند. لارو اروسي‌فرم زنبورها كه مربوط به زير راسته سيمفيتا( Symphyta ) است از طريق بيش از پنج جفت پاي كاذب شكمي يا پرولگ ( Proleg ) از لارو پروانه­ها تشخيص داده مي‌شود.  

 

  زنبورها به دو دسته تقسيم مي­شوند كه عبارتند از :

1. سيمفيتا ( Symphyta )
2. آپوكريتا ( Apocrita )  

 

  سيمفيتا ( Symphyta )

در زير راسته سيمفتيا پاي عقبي زنبورها در قاعده حداقل سه سلول بسته دارد بعلاوه يك شكم عريض كه به قفسه سينه متصل مي­شود. اكثر گونه­هاي اين زير راسته گياهخوار هستند. در حاليكه در زير راسته آپوكريتا شكم باريك شده و از طريق يك ساقه به قفسه سينه متصل مي­شود و در بال عقبي­، بيش از دو سلول بسته وجود دارد. در ضمن اغلب شكارگر يا پارازيتوئيد هستند و كمي هم گياهخوار مي‌باشند. اكثر گونه­هاي زير راسته سيمفتيا خانواده­هاي متعددي در ايران دارند كه در ذيل به آن‌ها اشاره مي­شود:
1. آرژيده ( Argidae )
2. پامفيليده ( Pamphilidae )
3. سفيده ( Cephidae )
4. تنتتردينيده ( Tenthredinidae )
5. زايليده ( Xyelidae )
6. اوروسيده ( Orussidae )

بجز گونه­هاي خانواده اوروسيده كه پارازتيوئيد سوسك­هاي چوب‌خوار خانواده­هاي سرامبيسيده ( Cerambicidae ) و بپرستيده( Buprestidae ) هستند، بقيه خانواده­هاي اين زير راسته گياهخوار هستند. مثلاً در خانواده آرژيده گونه­اي به نام آرژ رزه ( Arge rosae ) از گل رز تغذيه مي­كند كه در شمال ايران انتشار دارد.
در خانواده سفيده گونه­هايي مانند سفوس ­سينكتوس( Cephus Cinctuse ) و سفوس­ پيگمئوس ( Cephus Pygmaeus ) از غلات تغذيه مي­كنند.
در خانواده تنتردينيده( Tenthredinidae ) گونه­هاي كاليروآلي­ماسينا( Caliroa limacina ) و هاپلوكامپابويس ( Haplocampa brevis ) در روي درختان ميوه به عنوان آفت مطرح هستند. و از خانواده سريسيده در شمال ايران گونه­اي به نام سيركس­سا ( Sirex sah ) بر روي صنوبر و نارون خسارت ايجاد مي­كند. پس در زير راسته سيمفتيا بجز تعداد معدودي از خانواده اوروسيده و بقيه خانواده­ها عموماً گياهخوار هستند.  

 

  آپوكريتا ( Apocrita )

زنبورهاي خانواده آپوكريتا به دو دسته تقسيم مي‌شوند:
1. آكولئاتا( Aculeata ) ؛ در اين گروه تخم‌ريز به نيش تبديل شده است. نيش يك مكانيزم دفاعي است كه براي تزريق سم به بدن طعمه بكار مي‌رود.
2. پارازتيكا( Parasitica ) ؛ در اين گروه تقريباً اكثريت گونه­ها تخم‌ريز هستند و در واقع وظيفه تخم ريزي را بر عهده دارند.
از گروه آكولئا تا زنبورهاي خانواده وسپيده ( Vespidae ) داراي زندگي اجتماعي هستند. گونه وپا اورينتاليس( Vepa Orientalis ) در اين خانواده، يك زنبور قهوه­اي رنگ بزرگ است. خانواده­هاي وسپيده و همچنين اسفيسيده ( Sphecidae ) كه دربرگيرنده گونه­هاي انفرادي هستند تقريباً همگي شكارگرند و براي پرورش نوزادشان لارو انواع حشرات مخصوصاً لارو پروانه­ها را شكار مي­كنند.
همچنين خانواده­هاي تيفيئيده ( Tiphiidae ) و اسكولوئيده( Scoliidae ) پارازيت لارو كرم­هاي سفيد ريشه، در داخل خاك هستند.
زنبورها چگونه پارازيت كرم­هاي سفيد ريشه‌اي كه در خاك فعاليت مي­كنند، هستند؟
حشرات كامل زنبورها در خاك نرم نفوذ مي­كنند و بدنبال لارو كرم‌هاي سفيد ريشه مي­گردند. پس از نيش زدن، آن‌ها را فلج كرده و بر روي لارو كرم سفيد ريشه تخم‌ مي­گذارند. بعد از خارج شدن لارو زنبور از داخل تخم، از بدن لارو كرم سفيد ريشه تغذيه مي‌كند.
زنبور پمپيليده ( Pompilidae ) از گروه آكولئاتا شكارگر بوده و با به نوعي پارازيتوئيد عنكبوت­ها مي‌باشد.
زنبورهاي بالا خانواده آپوايدا‌( Apoidea ) از مهم‌ترين گرده ­افشان­هاي اختصاصي گياهان هستند. كه در اين خانواده، بالا خانواده‌هاي متعددي از جمله خانواده مگاكليده( Megachilidae ) ، آنتوفوريده ( Anthophoridae ) ، آندرنيده ( Andernidae )، هاليكتيده ( Halictidae ) و آپيده ( Apidae ) در ايران وجود دارند. از مهم‌ترين گرده افشان­هاي گياهان هستند و سودي كه از اين حشرات به انسان مي­رسد غير قابل محاسبه است.
زنبورهاي گروه پارازتيكا خانواده­هاي تريكوگراماتيده ( Trichogrammatidae )، سيلونيده ( Scelionidae ) و مي­ماريده ( Mymaridae ) پارازيتوئيد تخم گروه‌هاي مختلفي از حشرات مي­باشند. و در همين گروه خانواده­هاي براكونيده ( Braconidae ) و ايكنئومونيده ( Ichneumonidae ) پارازيتوئيد گروه‌هاي مختلف حشرات محسوب مي­شوند.
در خانواده براكونيده زير خانوادهايي به نام آفي­ديئينه ( Aphidiinae ) وجود دارند كه گاهي تحت عنوان خانواده آفي­ديئيده ( Aphidiidae ) از آن نام مي­برند كه همه گونه­هاي آن پارازيتوئيد شته­ها و شپشك‌ها هستند.
مهم‌ترين دشمنان طبيعي آفات گلخانه­اي شامل شته­هاي خانواده­هاي انسيرتيده ( Encyrtidae )، آفلينيده( Aphelinidae ) ، ائولوفيده ( Eulophidae ) و در مواردي پتروماليده ( Pteromalidae ) مي­باشند. 


فصل بيستم - مطالعه كنه ها


  مقدمه:

در فصل گذشته مطالبي در مورد حشرات بيان شد اما در اين فصل به گروه ديگري از بندپايان تحت عنوان كنه­ها مي­پردازيم.  

 

  كنه‌ها( Acari )

كنه­ها متعلق به زير رده آكاري( Acari ) بوده و به همراه رتيل­­ها و عنكبوت­ها رده ( Arachnida ) را بوجود مي­آورند. كنه­ها يكي از بزرگترين گروه‌هاي بندپايان مي­باشند كه به فراواني در طبيعت مشاهده مي­شوند. حدود سي هزار گونه­ از اين بندپايان در دنيا شناسايي شده­اند و تقريباً بيش از پانصد هزار گونه ديگر همچنان ناشناخته باقي مانده‌اند.
اندازه كنه­ها متفاوت است مثلاً كنه­هاي خانواده تارسونميده( Tarsonemidae ) فقط چند ميكرون و كنه‌هاي بسيار بزرگ خانواده ايكسوديده ( Ixodidae ) اندازه‌اي حدود صد ميكرون دارند كه در روي دام­ها از خون آن‌ها تغذيه مي­كنند.
كنه­ها شامل گروه‌هاي آبزي و خشكي‌زي هستند. كنه­هاي خشكي‌زي در داخل خاك با جمعيت بسيار بالا ديده مي­شوند و از مهم‌ترين بندپايان هستند. تعدادي از كنه­ها بخشي از زندگي خود را بصورت پارازيت مي‌گذرانند و ممكن است انگل بندپايان يا مهره­داران باشند. البته تعداد كمي هم بصورت انگل داخلي در داخل بدن حشرات و مهره­داران فعاليت مي­كنند.
تعدادي از كنه­ها شكارگر و پِرداتور( Predator ) هستند و در داخل خاك روي گياهان از ساير كنه­ها مخصوصاً از كنه­هاي گياهخوار و تخم حشرات كوچك تغذيه مي­كنند. به عبارت ديگر تعدادي از گونه­هاي شكارگر در داخل خاك از انواع حشرات كوچك و ساير كنه­ها، نماتودها و تخم مگس­ها تغذيه مي­كنند و جزء موجودات بسيار مفيد به حساب مي­آيند .
تعداد زيادي از كنه­ها هم گياهخوار هستند. با كليسرهاي نيرومندي كه دارند بر روي گياهان خراش­هايي ايجاد مي­كنند و از كلروپلاست، مايع و شيره گياهي تغذيه مي­كنند. همچنين تعدادي از گونه‌هاي گياهخوار در محيط‌هاي انباري از غلات، خشكبار و برخي ديگر از غده­هاي گياهان زينتي تغذيه مي­كنند.
كنه­هاي خانواده فيتوزئيده( Phytoseidae ) شكارگر هستند كه براي كنترل كنه­هاي گياهخوار بر روي گياهان زينتي در شرايط گلخانه­اي زندگي مي‌كنند. هم‌چنين در بسياري از نقاط دنيا بصورت تجارتي و انبوه توليد مي­شوند و در گلخانه­ها رها سازي مي­شوند. از نظر خصوصيات مورفولوژيك بدن كنه­ها از دو قسمت تشكيل شده است كه عبارت است از:
1- گناتوزوما( Gnathosoma ) يا قسمت جلويي كه اعضاي حسي، كليسر­ها و پري‌پالپ‌ها را در بر مي‌گيرد.
2- قسمت عقبي كه ايدئوزوما( Idiosoma ) ناميده مي­شود پاهاي كنه­ها را در بر مي­گيرد. كنه­ها در مرحله‌ي بالغ چهار جفت پا دارند پري پالپ­ها عموماً دو تا پنج­بندي و كلسير­ها سه‌بندي و پاها در اكثر كنه‌ها شش‌بندي هستند، ولي در برخي از كنه­ها پاها نيز به صورت دوهفت ‌بندي ديده مي‌شوند.  

 

  بلندي­ پاها عبارت است از:

الف) كوكسا ( Coxa ) يا پيش ران؛
ب) تروكانتر( Trochanter ) يا پس ران كه ممكن است دو بندي باشد؛
ج) فيمور( Femur ) يا ران؛
د) پاتلا( Patella ) يا ژنو ( Genu )؛
هـ) تي‌بيا ( Tibia ) يا ساق؛
ر) تارسوس( Tarsus ) يا پنجه كه در انتها به دو ناخن يا كلاو ( Claw ) و يك بالشك يا آلوريوم منتهي مي‌شود.  

 

  دستگاه گوارش در كنه­ها به حشرات شباهت دارد و شامل بخش­هايي بوده كه عبارت است از:

1. موس ( Mouth ) دهان؛
2. اِزوفاگوس ( Oesophagus ) يا سر؛
3. وِنتري­كولوس ( Ventriculus ) يا معده؛
4. هيند گات ( Hind gut ) يا روده عقبي؛
5. آنوس ( Anus ) يا مخرج .

سيستم توليد مثل در كنه­ها غالباً دو جنسي است و اكثر كنه­ها تخم گذار هستند گرچه تعدادي كنه زنده‌زا نيز مشاهده شده است.
تعدادي از كنه­ها بكرزا هستند كه توليد نتاج نر و ماده مي­كنند، البته در كنه­هايي مثل كنه تيترانيكوس اورتيكا ( Tetranychus urticae ) كه از مهم‌ترين كنه­ها و نيز جزء آفات بسيار مهم گياهان زينتي است بعد از جفت­گيري، تخم­هاي بارور توليد افراد نر و ماده مي­كنند و تخم­هايي كه بارور نشوند صرفاً توليد افراد نر خواهند كرد.
تنفس كنه­هاي كوچك جلدي است يعني دستگاه تنفسي خاصي ندارند ولي سيستم تنفسي­ كنه­هاي بزرگتر تراشه­اي است و مانند حشرات، تراشه­ها به روزنه­هاي تنفسي به نام استيگمات( Stigmata ) يا اسپراكل ( Spiracle ) منتهي مي­شود.  

 

  براساس محل قرارگرفتن روزنه­هاي تنفسي، كنه­ها را به هفت راسته تقسيم مي­كنيم:

1. آستيگماتا ( Astigmata ) يا بدون استيگمايان.
2. پروستيگماتا ( Prostigmata ) يا پيش استيگمايان.
3. مزوستيگماتا ( Mesostigmata ) يا ميان استيگمايان.
4. نوتوستيگماتا ( Notostigmata ) يا پشت استيگمايان.
5. متاستيگماتا ( Metastigmata ) يا پس استيگمايان.
6. تتراستيگماتا ( Tetrastigmata ) يا چهار استيگمايان.
7. كريپتوستيگماتا ( Cryptostigmata ) يا نهان استيگمايان.  

 

  در زندگي كنه­ها سه مرحله بعد از مرحله رشد جنسي وجود دارد كه عبارت است از:

الف) مرحله لاروي؛ كنه­ها در مرحله لاروي داراي سه جفت پا هستند به جزء كنه­هاي خانواده اريوفيده ( Eriophidae ) كه تعداد پاهايشان كمتر است.
ب‌) مرحله پورگي؛ در اكثر كنه­ها شامل چند مرحله است و به آن‌ها پروتونيمف ( Protonymph ) و تريتونيمف( Tritonymph ) اطلاق مي­شود بعد از آن كنه­ بالغ توليد مي­شود.
. ت‌) اَدالت( Adlult ) يا كنه بالغ. 

فصل بيست و يکم - مطالعه كنه ها

مقدمه

در فصل گذشته در مورد اهميت كنه­ها مطالبي بيان شد. در اين فصل توضيحاتي پيرامون كنه‌هايي كه بر روي گياهان زينتي فعالند مطالبي ارائه مي‌شود.  

 

  * راسته مزوستيگماتا ( Mesostigmata )

راسته مزوستيگماتا در برگيرنده تعدادي از گونه­هاي پارازيت و شكارگر است. خانواده­هاي مهم شكارگر اين راسته واروئيده( Varroidae ) و درمانيسيده( Dermanyssidae ) هستند. گونه­هاي خانواده واروئيده عموماً پارازيت زنبورهاي خانواده آپيده( Apidae ) مخصوصاً زنبور عسل معمولي يا آپيس­ملي­فر( Apis mellifera ) مي‌باشند كه بوسيله پاهاي خود به بدن زنبور متصل شده و از خونش تغذيه مي­كنند.
در خانواده واروئيده گونه واروآ ژكبسوني ( Varroa jacobsoni ) داراي انتشار جهاني است و از آفات مهم زنبور عسل در ايران به شمار مي­رود.
گونه­هاي خانواده درمانيسيده( Dermanyssidae ) عموماً پارازيت پرندگان و پستانداران هستند و از خون آن‌ها تغذيه مي­كنند.
خانواده فيتوزئيده ( Phytoseidae ) در برگيرنده مهم‌ترين گونه­هاي شكارگر كنه­ها است كه از كنه‌هاي گياهخوار تغذيه مي­كنند. از اين خانواده گونه­هايي مثل فيتوزئوليس پرسيميليس ‍( Phytoseiulus persimilis ) در جهان بصورت تجارتي توليد انبوه شده و در گلخانه­ها براي كنترل بيولوژيك گونه­هاي گياهخواري مانند تترانكيده رها سازي مي­شود.  

 

  * راسته متاستيگماتا ( Metastigmata )

راسته متاستيگمتا ( Metastigmata ) با ايكسوديدا( Ixodida ) در برگيرنده كنه­هاي دامي است كه از خون دام و انسان تغذيه كرده و ناقل بيماري هستند. اين راسته شامل دو خانواده ايكسوديده ( Ixodidae ) و آرگازيده ( Argasidae ) مي­باشد كه به ايكسوديده­ها راف‌تيكس يا كنه‌هاي سخت و به خانواده ارگازيده سافت­تيكس يا كنه­هاي نرم اطلاق مي­شود.  

 

  * راسته آستيگماتا ( Astigmata )

در راسته آستيگماتا( Astigmata ) خانواده­هاي ساركوپتيده ( Sarcoptidae ) و پسوروپتيده ( Pesutoptidae ) ناقل بيماري­هاي مهمي مثل جرب يا گال بر روي پستانداران هستند. در اين راسته تعدادي از گونه­ها مثل خانواده اكاريده( Acaridae ) بر روي محصولات انباري از جمله غلات و خشكبار تغذيه مي­كنند.
در همين راسته تعدادي از گونه­هاي جنس ريزوگليفوس ( Rhzoiglyphus )از غده­هاي گياهان زينتي تغذيه مي­كنند.  

 

  * راسته پروستيگماتا ( Prostigmata )

راسته پروستيگماتا ( Prostigmata ) در برگيرنده برخي از مهم‌ترين كنه­هاي گياهخوار است كه به آنها پلنت فيدينگ اسپايدر مايت ( Plant feeding spider mite ) يا كنه­هاي تارتَن اطلاق مي­شود. اين كنه‌ها از گياهان مختلف تغذيه مي­كنند و تعدادي از گونه­هاي آن‌ها از مهم‌ترين آفات گياهان به حساب مي­آيد.  

 

  راسته پروستيگماتا در برگيرنده سه خانواده مهم در روي گياهان زينتي بوده كه عبارت است از:

1. تترانيكيده( Tetranychidae )
2. تارسونميده ( Tarsonemidae )
3. اريوهيده ( Eryohidae ) در خانواده تترانيكيده گونه تترانيكوس ­اُرتيكه( Tetranychus urticae ) يا كنه تارتَن دو لكه‌اي يكي از مهم‌ترين گونه­هاست كه بر روي گياهان زينتي در همه جاي دنيا ايجاد خسارت مي­كند.
اين كنه تخم­هاي خودش را به قطر حدود 14/0 ميليمتر در روي سطح برگي گياهان قرار مي­دهد و همانند بسياري از كنه­ها داراي چندين مرحله‌ي رشد از جمله تخم، لارو، پروتونيمف ( Protonymph )، تريتونيمف ( Tritonymph ) و مرحله بالغ مي­باشد.
در كنه­هاي نر عموماً انتهاي شكم باريك و كشيده است در حاليكه در كنه­هاي ماده انتهاي شكم تقريباً حالت گرد دارد. ماده‌ها با ترشح فرومون كنه‌هاي نر را به سمت خود جذب كرده و جفت­گيري مي‌كنند. سپس كنه­هاي ماده شروع به تخم ­ريزي در سطح برگ گياهان مي­كنند. در 20 درجه سانتيگراد و رطوبت نسبي حدود 40-30 % هر كنه ماده در هر روز حدود 7 تا 8 تخم مي­گذارد و با افزايش رطوبت نسبي محيط، ميزان تخم­گذاري آن‌ها كاهش پيدا مي­كند.
سيكل زندگي كنه­ها بر حسب دما بسيار متفاوت است. مثلاً در 30 درجه سانتي‌گراد دوره رشدي اين كنه­ها حدود 4 الي 5 روز خواهد بود در حاليكه در 15درجه سانتي‌گراد دوره رشدي آن‌ها حدود 30 روز به طول مي­انجامد.
كنه­ها بوسيله كليسر­هاي نيرومندي كه دارند از كلروپلاست و شيره گياهان تغذيه مي­كنند. لكه‌هاي زرد رنگي بر روي برگ­هاي گياهان ايجاد كرده و در تراكم­هاي بالا باعث خشك شدن برگ­ها مي‌شوند. بنابراين وقتي كه جمعيت آن‌ها بر روي گياهان افزايش پيدا كند به قسمت­هاي فوقاني بوته­ها و گل‌هاي زينتي مهاجرت مي­كنند و تارهاي زيادي را بوجود مي­آورند، به همين دليل به آن‌ها اسپايدر مايت ( Spidermite ) گفته مي­شود.
در شرايط طبيعي عموماً زمستان گذراني كنه­ها به صورت تخم است ولي در شرايط گلخانه­اي در تمام سال فعاليت بكنند.  

 

  * خانواده تارسو نميده ( Tarsonemidae )

خانواده تارسو نميده ( Tarsonemidae ) در برگيرنده كنه­هاي بسيار كوچكي بوده كه طول بدنشان عموماً حدود100 تا 300 ميكرون است. پاهاي عقبي­ اين كنه­ها از سه جفت پاهاي ديگر كوچك‌تر است. در كنه­هاي نر پاهاي عقبي به اندام­هايي به نام كلايسر تبديل شده كه براي جفت­گيري از آن‌ها استفاده مي‌شود.
يكي از مهم‌ترين كنه­هاي اين خانواده در دنيا و هم‌چنين در ايران گونه تارسونموس پاليدوس ( Tarsonemus pallidus ) است كه علي رغم اينكه داراي دامنه ميزباني وسيعي است در روي انواع گياهان زينتي نيز فعاليت مي­كند. با ايجاد لكه‌هاي نقره­اي رنگ بر روي گياهان، باعث زخيم شدن برگ­ها و در مواردي باعث پيچيده شدن حاشيه برگ­ها مي­شود. اين كنه‌ها تخم­هايشان را عموماً در روي جوانه­هاي گياهي قرار مي­دهند و در مواردي از باز شدن جوانه­هاي گياهان و گل‌ها جلوگيري مي­كنند. طول عمر هر نسل آن در شرايط طبيعي حدود 2 هفته مي‌باشد.
تغذيه كنه­هاي خانواده اريوفيده از گياهان باعث ايجاد گال­هايي در سطح زيرين برگ ‌آن‌ها مي­شود و در داخل اين گال­ها به تغذيه از گياهان مي­پردازند كه به اين ترتيب خساراتي به گياهان وارد مي‌كنند. 


فصل بيست و دوم - علل پيدايش آفات


  مقدمه:

بطور کلي با افزايش بي رويه جمعيت بشر، نياز به غذا مشکل اساسي او بشمار مي‌رود. بشر براي رفع اين نياز در طي قرن بيستم دست به اعمالي زد که باعث بوجود آمدن مشکلات بزرگتري در طبيعت شد. که مهم‌ترين آن‌ها آلودگي محيط زيست است که براي رفع اين مشکل، از طريق کاربرد روش‌هاي نادرست مشکلات ديگر فرا روي انسان قرار گرفت.  

 

  * آفت چيست؟ چه عواملي باعث به وجود آمدن آفات مي‌شوند؟

آفت موجودي است که خسارت اقتصادي داشته باشد. علل پيدايش آفت در سه موضوع اصلي خلاصه مي شود:
۱) وارد شدن موجودات به مناطق جديد (تهاجم) Invasion ؛
۲) تغييرات اکولوژيکي؛
۳) تغييرات اجتماعي – اقتصادي.

تهاجم يکي از موضوعات بسيار مهمي است که مخصوصاً در طي قرن اخير بدليل سهل‌الوصول شدن مسافرت‌ها، بسيار گسترش پيدا کرده است. در واقع تعداد بسيار زيادي از آفات مهم و کليدي در نقاط مختلف دنيا آفاتي هستند که از يک نقطه يا منطقه پَراکنش بومي به مناطق جديد وارد شده‌اند و بدليل اينکه اين آفات بدون دشمنان طبيعي خود به مناطق جديد وارد مي‌شوند عموماً تبديل به آفت مي‌شوند. مثال‌هاي بسيار زيادي در اين زمينه در کشورهاي اروپايي و در ايران وجود دارد. به عنوان مثال در راسته ( Hemiptera ) تعداد زيادي از شپشک‌ها مثل ( Quadraspidiotus pernisiosus ) يا شپشک هايسان ژوزه مثل ( Chrysomphalus dictyospermi ) يا شپشک سپردار قهوه‌اي، سپردار قرمز يا ( Aonidiella aurantii )، و( Aonidiellacitri )، يا شپشک استراليايي مثل ( Icery apurchasi ) وجود دارند.
کرم ساقه خوار برنج ( Chilo suppresalis ) از راسته ( Lepidoptera ). مگس مديترانه‌اي ميوه‌اي ( Ceratitis capitata ) از راسته ( Diptera ). از زير رده ( Acari ) گونه‌هايي مثل ( Panonychusulmi ) و ( Panonychus citri ) از گونه‌هاي بسيار مهم هستند که از طريق گياهان زراعي و گياهان زينتي و احتمالاً مرکبات از نقاط مختلف دنيا وارد کشور ما شده‌اند.
 

 

  * نقش قرنطينه

در ايران قرنطينه نقش مهم جلوگيري از ورود آفات جديد به کشور را به عهده دارد. براي مثال پس از بررسي‌هاي لازم توسط موسسه تحقيقات آفات و بيماري‌ها روي نوعي چمن وارداتي از كشور هلند (براي تعويض چمن استاديوم آزادي) از ورود آن به كشور جلوگيري بعمل آمد.
دومين عامل که باعث تبديل موجودات به آفت مي‌شود تغييرات اکولوژيکي است. تغييرات اکولوژيکي با تاريخچه کشاورزي قرين است. هر عملي که انسان در طبيعت انجام مي‌دهد نوعي تغيير اکولوژيکي به همراه دارد. تغييرات اکولوژيکي در طي سده اخير بسيار زياد بوده است. تک کِشتي‌هاي وسيع، استفاده از واريته‌هاي پر محصول، و عمليات اَگرو تکنيکي مثل سمپاشي باعث شده است که تعادل در اکوسيستم و طبيعت به هم بخورد.
حتي کشت گياهان زينتي در گلخانه نوعي تغيير اکولوژيکي است. معمولاً از طريق وارد کردن دشمنان طبيعي، آفات در گلخانه‌ها را کنترل مي‌كنند. در اکوسيستم طبيعي و در شرايط طبيعي زنجيره‌هاي غذايي بسيار پيچيده توسط تعداد بسيار زيادي آفت و دشمنان طبيعي ايجاد شده‌اند. از آنجا که سموم در طي نيم قرن اخير اين زنجيره پيچيده را بر هم زده‌اند، براي ايجاد تعادل مجدد زنجيره‌هاي غذايي بين گونه‌هاي گياهخوار، پارزيتوئيدها و پرداتورها حداقل به پنجاه سال تلاش مداوم نياز داريم.
در بين عوامل بر هم زننده تعادل اکولوژيک، قطعاً سموم و ترکيبات شيميايي از اهميت بسيار زيادي برخوردارند. بطوريكه سمپاشي زياد بخصوص براي مدت طويل در محيط باعث تقويت ژن مقاوم در برابر اين ترکيب شيميايي شده و در طي ساليان متمادي، اين جمعيت از طريق زاد و ولد افزايش پيدا مي‌کند. و نهايتاً بعد از مدتي يک جمعيت مقاوم به سموم در طبيعت ظاهر مي‌شود.
همچنين کاربرد سموم، باعث ايجاد آفت در مواردي نيز مي‌شود. آفات ثانوي آفاتي هستند که از طريق کاربرد ترکيبات شيميايي بوجود مي‌آيند. بدين صورت كه آفت خاصي در طبيعت كه داراي جمعيت پاييني نيز مي‌باشد بر اثر استفاده سموم از بين رفته ولي گونه‌هايي كه آفت محسوب نمي‌شوند بعد از مدتي به آفات خطرناك تبديل مي‌شوند.  

 

فصل بيست و سوم - فرمولاسيون مسموم


مقدمه

در فصل گذشته در مورد علل پيدايش آفات بحث کرديم و گفته شد که يکي از عوامل پيدايش آفات تغييرات اجتماعي و اقتصادي مي‌باشد. اين مبحث را با ذکر يک مثال شروع مي‌کنيم.
در نظر بگيريد روي ميوه‌اي مانند سيب، يک يا دو شپشک قرار داشته باشد، اگر اين عامل باعث عدم خريد محصول توسط مصرف کنندگان شود، کشاورزان ناچارند که براي از بين بردن اين آفات سمپاشي كنند. اين عمل سبب مي‌شود که موجوداتي که از نظر کمي و کيفي خسارتي ايجاد نمي‌کنند، تبديل به آفت مهمي شوند.  

 

  * نام‌هاي تركيبات شيميايي

- نام عمومي؛
- نام تجارتي؛
- نام شيميايي؛
- فرمول بسته شيميايي؛
- فرمول ساختماني.
هر آفت‌کش يا سم داراي چندين نام مي‌باشد.  

 

  نام عمومي ( Entry name )

نام عمومي ( Entry name ) که توسط شرکت سازنده ارائه مي‌شود و بايد توسط موسسه استاندارد جهاني يا ( International Standard Organization ) که نام مخفف آن ( ISO ) است مورد تاييد قرار گيرد. براي مثال كارباريل ( Carbaryl ) نام عمومي تركيبات شيميايي از گروه ( Carbamatha ) است.  

 

  نام تجارتي ( Trade name )

نام ديگر سموم، نام تجارتي آن است که توسط کارخانه سازنده آن ارائه مي شود. هر سم معمولاً داراي چندين نام تجارتي است، زيرا بسياري از سموم توسط شرکت‌هاي مختلف ساخته مي‌شوند. نام تجارتي ( Trade name ) را با علامت ® نشان مي‌دهند.  

 

  نام شيميايي

نام ديگر ترکيبات شيميايي، نام شيميايي آن است که اجزاء يک ترکيب شيميايي را نشان مي‌دهند. براي مثال نام شيميايي كارباريل ( Carbaryl) ، (Naphtyl methyl carbamate )مي‌باشد.  

 

  فرمول بسته شيميايي

نام ديگر ترکيبات شيميايي فرمول بسته شيميايي است. اين فرمول نشان دهنده، تعداد اتم‌هاي تشكيل دهنده‌ي مولکول سم است. بعنوان مثال در مورد ( Carbaryl )، فرمول بسته شيميايي C8H12O2N است.  

 

  فرمول ساختماني

فرمول ساختماني، نام ديگري از ترکيبات شيميايي است که نشان دهنده نحوه اتصال اتم‌هاي مختلف در داخل ملکول سم مي‌باشد.  

 

  فرمولاسيون سموم

فرمولاسيون سموم، به صور مختلف سم اطلاق مي‌گردد. فرمولاسيون مشخص مي‌كند که يک سم چگونه بايد بکار برده شود. مثلاً اگر سمي به صورت گَرد باشد، فرمولاسيون نشان مي‌دهد که براي استفاده از آن از دستگاه گرد پاش استفاده شود. ولي اگر سمي بصورت امولسيون باشد، براي استفاده از آن حتماً نياز به محلول‌پاش داريم. در کل فرمولاسيون سموم را در سه گروه اصلي تقسيم بندي مي‌کنند.  

 

  فرمولاسيون‌هاي مختلف سموم

۱ – فرمولاسيون‌هاي خشک؛
۲ – فرمولاسيون‌هاي مخصوص محلول‌پاشي؛
۳ – فرمولاسيون‌هاي گازي يا شبه گازي.  

 

  فرمولاسيون‌هاي خشک

- گردها يا فرمولاسيون‌هاي پودري ( Dustable powder ) و ( Dust )
- گرانول ( Granules )
- ميكرو كپسول‌ها Micro capsulated formulated ) (
- خميرها ( Pastes )

فرمولاسيون‌هاي خشک، انواع مختلفي دارند که دسته اول گردها يا فرمولاسيون‌هاي پودري( Dusts ) و ( Dustable power ) هستند. اين فرمول، مخلوطي فيزيکي از ترکيب سم با يک ماده حامل يا( Carrier ) است. مواد حامل عموماً رُس‌ها، مانند ( Montmorilonit )و ( Caolonit ) يا پودر سيليكات‌ها مانند پودر ( Talk ) و موادي مانند ( Perlite ) مي‌باشند. گردها گياه سوزي شديدي روي گياهان ايجاد نمي‌کنند، ولي براي تعدادي از حشرات، مانند حشرات گرده افشان مثل زنبورهاي گرده افشان مضر مي‌باشند. زيرا در لابه‌لاي موهاي سطح بدن آن‌ها تجمع پيدا مي‌کنند و به کلني زنبورهاي عسل منتقل مي‌شوند و هم‌چنين بر روي لاروهاي آن‌ها نيز تاثيرات مخربي دارند.
گروه دوم ( Granules ) مي‌باشند و براي جلوگيري از اثر ( Drift ) يا باد بردگي سموم ساخته شده‌اند. وقتي از گرد آفت کش در طبيعت استفاده مي‌شود، در اثر وزش باد، مقداري از گرد به خارج از منطقه مورد استفاده منتقل مي‌شود که اصطلاحاً به اين موضوع ( Drift ) يا باد بُردگي مي‌گويند، براي مقابله با اين عامل گرانول‌ها ساخته شدند.
گرانول‌ها، سمومي هستند که اطراف آن‌ها را يک ماده حامل، مانند پودر تالك( Talk ) يا رُس‌هاي وِرمي‌كوليت ( Vermicolite ) در بر مي‌گيرد. قطر اين گرانول‌ها عموماً ۲۵صدم ميلي‌متر تا 5 ميلي‌متر است و در داخل خاک استفاده مي‌شوند. تعداد زيادي از سموم که به اين صورت ساخته مي‌شوند، سيستميک هستند و از طريق ريشه گياهان جذب مي‌شوند و حشراتي را که در روي قسمت سبزينه فعاليت مي‌کنند را از بين مي‌برند.
گروه ديگر اين سموم، ميکرو کپسول‌ها ( Micro capsulated formulation ) هستند. ميکرو کپسول‌ها سمومي هستند که اطراف آن‌ها را پوششي از جنس ژلاتين يا آگار (به صورت جامد يا مايع) و در مواردي مواد پلي‌وانيل در برمي‌گيرد. ميکرو کپسول‌ها سموم را بتدريج آزاد مي‌كنند و براي مبارزه با مگس‌ها و پشه‌ها استفاده مي‌شوند.
گروه ديگري از سموم خشک، طعمه‌هاي مسموم هستند. طعمه‌هاي مسموم در واقع با مواد غذايي که مورد علاقه آفات، يا جوندگان هستند مخلوط شده و از اين طريق مورد استفاده قرار مي‌گيرند. البته در مواردي طعمه‌هاي مسموم ممکن است به صورت آماده وجود داشته باشند که اين طعمه‌ها عمدتاً براي جوندگان بکار مي‌روند. در مورد گياهان زينتي، بيشتر شامل ملخ‌ها و آبدزدک‌ها مي‌شوند.
گروه ديگري از ترکيبات شيميايي، خميرها ( Pastes ) هستند. در اين فرمولاسيون، ماده سمي را با يک ماده كه خاصيت فرار بودن دارد مخلوط مي‌کنند و بعد مقداري ماده چسبناک به آن اضافه مي‌شود. از جمله اين سموم، ترکيبي است بنام آنتي تارلو که براي مبارزه با آفات چوبخوار در داخل ساقه و تنه درختان مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
بطور كلي در بين سموم، گَردها بيشترين خطرات را براي جانداران مخصوصاً حشرات مفيد دارند.  

 

  فرمولاسيون‌هاي مخصوص محلول‌پاشي

- گردهاي خيس شونده Wetable powder
- امولسيون شونده‌ها Emulcitable concentrate
- امولسيون‌هاي معكوس Inverted emulsion
- محلول‌هاي قابل حل در آب Water solvable concentrate
- پودرهاي قابل حل در آب water solvable powder
- سوسپانسيون‌هاي كلوئيدي Flowable
- فرمولاسيون غليظ با حجم كم Ultra volume
- محلول‌هاي روغني Oil solution
- فرمولاسيون آماده مصرف Ready to use
قطر گردهاي خيس شونده حدود 3 ميكرون است و وقتي داخل آب حل شوند بصورت سوسپانسيون نسبتاً پايداري در مي‌آيند.  

فصل بيست و چهارم - طبقه بندي سموم(1)


  مقدمه:

در فصل گذشته فرمولاسيون سموم را توضيح داديم. در اين فصل به مبحث طبقه بندي سموم مي‌پردازيم.
اولين گروه از سمومي که بشر از آن‌ها براي مبارزه با آفات استفاده کرد، سموم معدني بود که بصورت گَرد مورد استفاده قرار مي‌گرفتند.  

 

  * سموم

- سموم معدني
- روغن‌ها
- هيدروكربن‌هاي كلره
- حشره‌كش‌ها
- سموم فسفره
- كاربامات‌ها
- كنه‌كش‌ها
- حلزون‌كش‌ها
- سموم گازي
- سموم هورموني  

 

  سموم معدني

- گوگرد معدني
- تركيبات آرسنيكي
- تركيبات فلوئوره

از ديگر ترکيبات معدني مي‌توان به ترکيبات آرسنيکي و ترکيبات فلوئوره اشاره کرد که اين ترکيبات بطور كلي در روي گياهان ايجاد گياه سوزي مي‌کنند، و در حال حاضر کاربرد آن‌ها بسيار محدود مي‌باشد. از جمله ترکيبات معدني که هنوز هم به صورت کم و بيش و در رابطه با برخي از آفات و عوامل بيماريزا کاربرد دارد گوگرد است که براي مبارزه با قارچ‌ها استفاده مي‌شود. ولي گوگرد، بر روي حشرات مفيد، مخصوصاً بر روي کنه‌هاي شکارگر اثرات مخربي دارد و لذا کاربرد بسيار محدودي دارد.  

 

  گوگرد معدني

تركيبات آرسنيكي
- گِل گوگرد
- محلول در آب (آرسنيك سفيد، ارسنيات سديم، ارسنيت سديم)
- گوگرد آسيابي
- غير محلول در آب (سبز پاريس، ارسنيات كلسيم، ارسنيات سرب)
- گوگرد قابل تعليق در آب
- گوگرد کلوئيدي
- مخلوط پلي‌سولفور  

 

  تركيبات فلوئوره

- فلوئوريد سيدم
- فلوئوروآلومينات سديم
- فلوئوروسيليكات سديم
- فلوئوروسيليكات باريوم  

 

  روغن‌ها

دومين گروه سموم روغن‌ها هستند. روغن‌ها به شکل‌هاي معدني، حيواني و گياهي در مبارزه با آفات کاربرد دارند، ولي بيشترين کاربرد آن‌ها مربوط به روغن‌هاي نفتياست. در گذشته ترکيبات روغني که از نفت استخراج مي‌شدند، براي مبارزه با آفات و مخصوصاً شپشك‌ها و کنه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گرفتند كه به شدت ايجاد گياه سوزي مي کردند. اما ترکيباتي که در حال حاضر مورد استفاده قرار مي گيرند گياه سوزي ندارند. درجه سلفوناسيون ترکيباتي که در تابستان براي مبارزه مورد استفاده قرار مي گيرد.بين 90 تا 98 درصد و براي ترکيباتي که در زمستان مورد استفاده قرار مي گيرد بين ۷۰ تا 90 درصد مي گيرد.
درجه سولفوناسيون مقدار درصد هيدروكربن‌هاي اشباع نشده، خارج شده از روغن (در مراحل تصفيه) مي‌باشد. به اين معني كه اگر روغني داراي درجه سولفوناسيون 98 درصد مي باشد. حدود 98 در صد از هيدرو کربن هاي اشباع نشده آن در طي مراحل تصفيه از روغن خارج شده اند.  

 

  هيدروکربن‌هاي کلره

گروه ديگري از سموم هيدروکربن‌هاي کلره هستند و از اولين سموم آلي مصنوعي هستند که توسط بشر براي مبارزه با آفات ساخته شده‌اند. علي‌رغم خدمات بسيار ارزنده‌اي که در طي جنگ جهاني به انسان کرده‌اند، بعد از مشخص شدن پايداري بسيار شديد آن‌ها در طبيعت، بسيار محدود شدند. اين سموم بصورت انتخابي عمل نمي‌كنند و همه‌ي اجزاء طبيعت، اعم از انسان و ساير گروه‌هاي جانوري را تحت تاثير قرار مي‌دهند. بعلاوه در بافت‌هاي چربي نيز تجمع پيدا مي‌كنند. تركيبات كلره نيز به چند دسته تقسيم‌بندي مي‌شوند كه عبارتند از:
1 – ددت و آنالوگ‌هاي آن (دِدِت متوکسي کلر)
۲ – هگزا آلکروسيلکوهگزان يا گامکسان (ليندين)
۳ – سيکلودين‌ها (آلدرين، دي‌آلدرين، هپتاکر ، کلردان و آندوسولفان )
۴ – پلي کلروترپن ( توکسافن و استروبان)

ددت - از جمله سمومي که براي مبارزه با آفات ساخته شده است ولي بعد از آن، آنالوگ‌هاي مختلفي از اين سم در مبارزه با آفات مورد استفاده قرار گرفتند.
گامكسان - يکي از سموم اين گروه به نام ليندين براي مبارزه با آفات ريشه خوار مثل سوسک‌هاي ريشه خوار خانواده ( Scabaeidae ) مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
پلي كلروترپن – از جمله اين حشره‌کش‌ها توکسافن است که در گذشته کاربرد بسيار زيادي در مبارزه با آفات پنبه داشته ولي در حال حاضر سموم بهتري جايگزين آن شده است.  

 

  حشره ‌كش‌ها

گروه ديگر از حشره‌کش‌ها، حشره‌کش‌هاي گياهي هستند. گياهان از حدود ۴۰۰ ميليون سال قبل بر روي کره زمين زندگي مي‌کردند و براي مقابله با آفات، ترکيبات مختلفي در آن‌ها تکامل پيدا کرده است. برخي گياهان خواص ضد تغذيه دارند و برخي در مواردي منجر به مرگ حشرات مي‌شوند. استفاده از حشره‌کش‌هاي گياهي در حال حاضر بسيار محدود شده است. علي‌رغم اينکه در برخي از کشورهاي آفريقايي در حال حاضر هم تعدادي از گياهان را براي استحصال سم، کِشت مي‌کنند.  

 

  از مهم‌ترين حشره‌کش‌هاي گياهي عبارتند از:

الف) نيکوتين؛ که از ترکيبي از بعضي گياهان مانند( Nicotina rustica ) و ( Nicotina tubacum )استخراج مي‌شود و بر عليه شته‌ها و ساير حشرات مکنده مثل زنجرک‌ها، بسيار موثر است.
ب) روتنون؛ که از گياهاني مانند ( Derris elliptica ) استخراج مي‌گردد و بر روي حشرات مکنده فوق‌العاده موثر است. اين سم روي ماهي‌ها هم تاثير مي‌گذارد.
ج) ريانودين؛
د) پيرترين؛ ( Pyrethrins ) که سابقه‌ي کار با آن‌ها بسيار قديمي است و اولين بار در ايران و توسط ايراني‌ها استفاده شده است، و از گياهان كريزان‌تِموم ( Chrysantemum ) استخراج مي‌شود.

امروز ترکيبات متعددي بر اساس ( Pyrethrins ) ساخته شده است و بر عليه بسياري از حشرات بکار گرفته مي‌شوند مانند آلترين، دلتامترين، سپترامترين و تعداد ديگر که سموم تماسي و گوارشي هستند و اثر ضربه‌اي بسيار شديدي دارند.  

 

  سموم فسفره

گروه ديگر از سموم، سموم فسفره هستند که بسيار متنوع و داراي گروه‌هاي متعددي مي‌باشند و در مقايسه با سموم کلره داراي مزايا و معايبي مي‌باشند. سموم فسفره عبارتند از:

- مشتقات اسيد فسفريک (تترااتيل پيروفسفات، هپتنوفوس، ديکرووس، فسفاميدون، ديکروتوفوس و مونوکروتوفوس و غيره)؛
- مشتقات اسيد فسفر و تيوبيک (پاراتيون، متيل پاراتيون، اكسي دي متون متيل، فنيتروتيون، فنتيون، ديازينون، فوکسيم، پيريمفوس متيل، پروپتامفوس، تري ازوفوس)؛
- مشتقات اسيد فسفر و دي تيوئيک (مالاتيون، آزينفوس متيل، فوزالون، اتيون، فوسمت، متيرا تيون، فنتوات، فوريت، تيومتون، ديمتوات، فورموتيون)؛
- مشتقات اسيد فسفريک (نظير تري کلروفن)؛
- مشتقات فسفر و آميدات (متاميدوفوس، آسفات).  

 

  مزاياي سموم فسفره

1- داراي تاثير سريع هستند؛
2- در طبيعت دوام زيادي ندارند؛
3- اثر كنه‌كشي و حشره‌كشي آن‌ها از تركيبات كلره شديدتر است؛
4- در بافت چربي و زنجيره‌هاي زيستي تجمع پيدا نمي‌كنند؛
5- ميزان مصرف آن‌ها در واحد سطح نسبت به تركيبات كلره كمتر است.  

 

  معايب سموم فسفره

1- بروز مقاومت در آفات بويژه آفات چند نسلي؛
2- سميت شديد براي انسان و جانوران خونگرم؛
3- طيف تاثير وسيع آن‌ها باعث ظهور آفات ثانوي مي‌شود.  

فصل بيست و پنجم - طبقه بندي سموم (2)


مقدمه:

در اين فصل ادامه درس طبقه‌بندي سموم را پي مي‌گيريم. كاربامات‌ها

ترکيبات کاربامات گروه ديگري از سموم هستند که نخستين آن‌ها سمي بنام ( Physostigmine ) است که از گياهي با نام ( Physostigma venenosum ) که محل رويش آن در آفريقاي جنوبي مي‌باشد استخراج مي‌شود.
ترکيبات کاربامات سمومي هستند که هسته مرکزي آن‌ها اسيد کارباميک ( COONH2 ) است و شامل دو گروه اصلي مي‌باشند.

تركيبات كاربامات

1- دي متيل کاربامات‌ها (پيرولان، ايزولان، دي متيلان، پريميکارب). براي مبارزه با مگس‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرند اما امروزه کاربرد آن‌ها محدودتر شده است؛
2- متيل کاربامات‌ها که داراي استفاده وسيعي هستند و به چندين گروه تقسيم مي‌شوند:
الف) نفتيل کاربامات‌ها (كاربايل)
مهم‌ترين تركيب اين گروه كاربايل است كه عليه حشرات، نرمتنان و كنه‌هاي دامي موثر است؛
ب) متيل کاربامات‌هاي هتروسيکليك (كاربوفوران، بنديوكارب)
يکي از مهم‌ترين ترکيبات اين گروه کاربوفوران است که داراي خاصيت سيستميک بوده و عليه آفات خاک‌زي، برگ‌خوار و ساقه‌خوار و نماتدها موثر است. کاربوفوران سمي بسيار قوي است که به دليل اثر فوق‌العاده قوي بصورت گرانول ساخته مي‌شود و در داخل خاک براي مبارزه با آفات مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين سم سيستميک بوده و از طريق ريشه گياهان جذب مي شود و حشراتي را که در روي گياهان جمع مي‌شوند را از بين مي‌برد
ج) فنيل کاربامات‌ها (مگزاكاربات، پروپوکسور، ميتو کارب)
پروپوکسور سمي با دو نوع فرمولاسيون مي‌باشد که يک نوع آن براي مبارزه با حشرات خانگي (به صورت حشره‌كش) و نوع ديگر براي شته‌ها و كنه‌ها در گلخانه‌ها و مزارع استفاده مي‌شود؛
ميتوکارب داراي طيف وسيعي بوده و عليه گروه‌هاي مختلفي از حشرات، كنه‌ها و نرمتنان و حتي سخت بالپوشان، دوبالان، پروانه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد؛
د) اُگزايم‌ها (آلديکارب، متوميل و تيوديکارب)
همه جزء سموم سيستميک هستند و عليه طيف وسيعي از آفات در مزارع و گلخانه‌ها استفاده مي‌شوند.

كنه‌كش‌ها
گروه ديگري از آفت‌کش‌ها، کنه کش‌ها هستند که طيف وسيعي از سموم را شامل مي‌شوند. کنه‌ها مخصوصاً کنه‌هاي خانواده ( Tetranychidae ) از جمله آفات بسيار مهم گياهان زينتي و محصولات گلخانه‌اي به شمار مي‌آيند. براي مبارزه با اين آفات، تعدادي از سموم فسفره، کلره و کاربامات مورد استفاده قرار مي‌گيرند و در عين حال تعدادي کنه‌کش اختصاصي نيز وجود دارند.  

 

  كنه‌كش‌ها

- سموم گوگردي؛
- گوگرد معدني؛
- سموم گوگرد آلي؛
-سولفون‌ها (تتراديفون)؛
- سولفونات‌ها (فنزون، كلرفنزون)؛
- سولفيت‌ها (پروپارژيت)؛
- سولفيدها (تتراسول، كلرفن سولفيد).

سموم گوگرد آلي داراي ساختمان شيميايي شبيه به ساختمان شيميايي ( D.D.T ) هستند اما با اين تفاوت که به جاي اتم کلر مرکزي، اتم گوگرد قرار گرفته است. اين ترکيبات، همه مراحل مختلف سني کنه‌ها، از جمله تخم آن‌ها را از بين مي‌برند.
گروه ديگر از کنه‌کش‌ها، آنالوگ‌هاي د .د .ت هستند- کلروفنتول - ديکلوفول - کلروپروپيلات - کلروبنزيلات - بروموبروپيلات .

نيتروفنول‌ها گروه ديگر از کنه‌کش‌ها هستند.

- دينوبوتون، بيناپاکريل؛
- اين ترکيبات علاوه بر خاصيت کنه‌کشي، خاصيت قارچ کشي نيز دارند.

آخرين گروه کنه‌کش‌ها اُرگانوتين‌ها هستند.

- سي هگزاتين، آزوسيکلوتين، فن بوتاتين اكسايد؛
- در ساختمان شيميايي آن‌ها اتم قلع ( Sn ) وجود دارد؛
- همه مراحل متحرك كنه‌ها را از بين مي‌برند؛
- بعضي از آن‌ها علاوه بر خاصيت کنه‌کشي، خاصيت دور کنندگي و ضد تغذيه‌اي نيز دارند.

حلزون‌كش‌ها
گروه ديگر از آفت‌کش‌ها حلزون‌کش‌ها هستند، حلزون‌ها گاهي اوقات و تحت شرايط خاصي با عنوان آفات نسبتاً مهم محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي در مي‌آيند.
براي مبارزه با حلزون‌ها سمومي که مورد استفاده قرار مي‌گيرند محدود هستند.
- مهم‌ترين تركيب مورد استفاده در مبارزه با نرمتنان متالدئيد است؛
- بعضي از حشره‌كش‌ها نظير كاربايل، ميتوكارب و مگزاكاربات خاصيت نرم‌تن‌كشي نيز دارند.
متالدئيد سمي تماسي و گوارشي است و همانند ساير سموم بصورت محلول‌پاش مورد استفاده قرار مي‌گيرد. براي توليد يك طعمه‌ي مسموم براي حشرات، سبوس را با گرد متالدئيد مخلوط مي‌کنيم و بتدريج مقداري آب به آن اضافه مي‌کنيم، البته نبايد آب به مقداري باشد که سبوس خمير گردد. بعد از اضافه کردن آب طعمه را بصورت يکنواخت يا بصورت کپه در محيط‌هايي که با نرمتنان مبارزه مي‌کنيم قرار مي‌دهيم.

سموم گازي
- کلروپيکرين، اتيلن دي برومايد، متيل برومايد، اتيلن اكسايد و فسفين؛
- سموم گازي عموماً بر روي همه مراحل رشد حشرات و ساير بندپايان موثر هستند؛
- از سموم گازي براي ضدعفوني خاك و از بين بردن آفات محصولات انباري استفاده مي‌شود.
سموم گازي براي انسان فوق‌العاده خطرناک هستند علي‌الخصوص سم متيل برومايد که باعث بي‌هوشي و حتي مرگ مي‌شود، به همين خاطر در کاربرد اين سم حتماً از افراد متخصص استفاده شود.  


فصل بيست و ششم - کنترل بيولوژيک آفات


  مقدمه:

موضوع اين درس کنترل بيولوژيک آفات فعال بر روي گياهان زينتي است  

 

  * کنترل بيولوژيک

- طبيعي؛
- كاربردي.
کنترل بيولوژيک پديده‌اي طبيعي است که هدف آن تنظيم جمعيت موجودات مي‌باشد. کنترل بيولوژيک ممکن است به صورت طبيعي يا با دخالت انسان اتفاق بيافتد، که به اين نوع کنترل، کنترل بيولوژيک کاربردي اطلاق مي‌شود.  

 

  کنترل بيولوژيک يا ( Biological Control ) شامل سه موضوع اصلي است:

1 – انواع موجودات آفت هدف؛
2 – انواع دشمنان طبيعي؛
3 – روش‌هاي بکارگيري دشمنان طبيعي  

1- انواع موجودات آفت هدف
الف) بطور كلي حشرات مهم‌ترين گروه از موجوداتي هستند که در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک به عنوان هدف مطرح بوده‌اند. آفات (حشرات) به دليل ازدياد، تنوع گونه و مهاجرت به نقاط جديد موجبات ورود حشرات شكارگر از مناطق ديگر را براي کنترل‌شان ايجاد كرده‌اند.
اما مهم‌ترين راسته‌اي که تعدادي از گونه‌هاي آن تحت کنترل بيولوژيك قرار گرفته‌اند راسته ( Hemiptera ) مي‌باشد.
در فصل قبل گفته شده که راسته ( Homoptera ) در بر گيرنده شته‌ها، شپشک‌ها، سفيدبالک‌ها و پسيل‌ها مي‌باشند. همين حشرات هستند که در روي گياهان زينتي جزء مهمترين آفات محسوب مي‌شوند لذا امکان کنترل بيولوژيک آفات گياهان زينتي بسيار زياد است.
چرا بيشترين برنامه کنترل بيولوژيک برعليه حشرات راسته ( Homoptera ) صورت مي گيرد؟
بدليل اينکه تعداد زيادي از گونه‌هاي راسته ( Homoptera ) به همراه گياهان زينتي و محصولات کشاورزي از منطقه پراکنش بومي خود وارد منطقه جديدي شدند كه فاقد دشمنان طبيعي بودند. لذا براي مبارزه با اين آفات، دشمنان طبيعي اين حشرات نيز از منطقه پراکنش آن‌ها به منطقه جديد وارد شدند تا تحت کنترل در آيند. در ضمن بسياري از حشرات اين راسته مانند شپشک‌ها غير متمرکز بوده بنابراين امکان کنترل بيولوژيک آن‌ها فراهم است.
ب) گروه ديگري از حشرات مورد نظر در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک کنه‌ها هستند. مخصوصاً سه خانواده ( Eriophidae) ، (Tarsonemidae) ، (Tetranychidae ) جزء مهم‌ترين کنه‌هاي گياهخوار هستند که بر عليه آن‌ها کنترل بيولوژيک انجام شده است. ج) دسته ديگر اين حشرات، حلزون‌ها و راب‌ها هستند که به آن‌ها ليسَک نيز گفته مي‌شود. براي کنترل بيولوژيك حلزون‌ها و راب‌ها کوشش‌هايي انجام شده است ولي نتيجه بخش نبوده است.
د) گروه ديگري از موجودات مورد بحث، علف‌هاي هرز هستند، بطور کلي ۱۱۶ گونه از علف‌هاي هرز در ۳۲ خانواده با عنوان هدف برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک تاکنون مطرح بوده‌اند که ۵۰ درصد آن‌ها متعلق به سه خانواده Cactacea ، Mimosacea ، Asteraceae هستند.
ذ) علاوه بر اين‌ها، بيماري‌هاي گياهي و مهره‌داران هم مي‌توانند از اهداف برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک باشند، حتي انسان مي‌تواند در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک به عنوان يک هدف قلمداد شود. 2- انواع دشمنان طبيعي
مبحث دوم انواع موجوداتي هستند که براي کنترل بيولوژيک آفاتي که ذکر کرديم مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
الف) حشرات پارازيتوئيد از عمومي‌ترين دشمنان طبيعي آفات به شمار مي‌آيند که در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک به روش‌هاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرند. برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک در مورد حشرات پارازيتوئيد بيشتر درباره‌ي دو راسته ( Hymenoptera ) يا بال‌غشائيان و زنبورها يا ( Diptera ) مي‌باشد.
در راسته ( Hymenoptera )، زنبورهاي بالا خانواده ( Ichneumonoidae ) و بخصوص دو خانواده ( Braconidae ) و( Ichneumonidae ) داراي اهميت بيشتري هستند. در خانواده ( Braconidae )، تمام گونه‌هاي زير خانواده‌ي ( Aphidiinae ) بدون استثنا پارازيتوئيد، شپشک‌ها هستند و در برنامه‌هاي کنترل بيولوژيک آفات گلخانه‌اي مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
از خانواده زنبورها، بالا خانواده ( Chalcidoidea ) از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردارند. در اين بالا خانواده، خانواده‌هاي ( Encyrtidae ), ( Pteromalidae), (Aphelinidae ) و ( Eulophidae ) از مهم‌ترين دشمنان طبيعي آفات گياهان زينتي هستند. گروه ديگري از پارازيتوئيدها، متعلق به راسته ( Diptera ) يا دو بالان خانواده ( Tachinidae ) فوق‌العاده حائز اهميت هستند.
ب) گروه ديگر از دشمنان طبيعي، حشرات شکارگر هستند که از انوع گونه‌هاي گياهخوار تغذيه مي‌کنند. مهم‌ترين شکارگرها در راسته ( Hemiptera ) مثل خانواده( Anthocoridae ) خانواده ( Nabidae )در راسته ( Coleoptera )خانواده ( Coccinellidae ) كه به آن‌ها كفشدوزك‌ها اطلاق مي‌شود و تعدادي ديگر از خانواده‌ها مثل خانواده ( Carabidae ) و در راسته بال‌توري‌ها خانواده ( Chrysopidae ) بخصوص بال‌توري ( Chrysoperla carnea ) و در راسته ( Diptera ) خانواده‌هاي( Syrphidae ) و ( Cecidomyiidae ) از اهميت ويژه‌اي برخوردارند.
ج) گروه ديگر از عوامل بيماري‌زا، بندپايان هستند. مهم‌ترين عوامل بيماري‌زاي بندپايان مربوط به ويروس‌ها، نماتدها، تک سلولي‌ها، قارچ‌ها و باکتري‌ها هستند. در بين باکتري‌ها، باکتري‌هاي گونه( Bacillus ) مانند ( Bacillus Thuringiensis) (Bacillus anisopliae), sphaerieus) (Bacillus ، از جمله باکتري‌هايي هستند که براي کنترل گروه‌هاي مختلفي از حشرات مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
در گروه ويروس‌ها، شانزده خانواده از ويروس‌ها با حشرات ارتباط دارند ولي خانواده ( Baculoviridae )
داراي اهميت بيشتري است و براي کنترل حشرات مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
اما دليل اينکه ويروس‌ها مانند باکتري‌ها براحتي توليد نمي‌شوند چيست؟
ويروس‌ها براي توليد مثل نياز به جسم موجود زنده دارند، يعني آن‌ها در داخل موجود زنده تکثير پيدا مي‌کنند در حاليکه باکتري‌ها براحتي بر روي مخمرها تکثير مي‌شوند. به همين دليل استفاده از باکتري‌ها در کنترل بيولوژيک حشرات توسعه يافته و کاربرد بيشتري دارد.
د) گروه ديگر از دشمنان طبيعي قارچ‌ها هستند بخصوص قارچ‌هاي خانواده ( Entomophthoraceae ) و زير گروه‌هاي ( Zygomycotina ) و ( Deutromycotina )که براي کنترل حشرات و گياهان زينتي مخصوصاً گونه‌اي به نام ( Verticillium lecanii ) مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
ذ) دسته ديگر از عوامل کنترل حشرات، تک سلولي‌ها هستند، شاخه‌هاي ( Apicomplexa ) و ( Microspora ) از مهم‌ترين تک سلولي‌ها هستند که بر روي حشرات ايجاد بيماري مي‌کنند. مخصوصاً تک سلولي‌هاي جنس ( Nosema ) از اهميت بيشتري برخوردارند. تعدادي از گونه‌هاي اين جنس بصورت تجارتي توليد شده‌اند و براي کنترل ملخ‌ها و آبدزدک‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
ر) گروه ديگر از حشرات مورد استفاده در کنترل بيولوژيک، حشراتي هستند که از علف‌هاي هرز تغذيه مي‌کنند. در اين بين خانواده‌هاي ( Chrysomelidae ) و ( Curcurlionidae )از راسته ( Coleoptera ) و ( Pyralidae ) از راسته ( Lepidoptera )از اهميت زيادي برخوردارند.  

فصل بيست و هفتم - کنترل بيولوژيک شپشک‌ها


مقدمه:

در اين فصل به ادامه درس قبل در رابطه با کنترل بيولوژيک گروه‌هاي مختلف آفات گياهان زينتي و گلخانه‌اي مي‌پردازيم.  

 

  کنترل بيولوژيک شپشک‌هاي نرم تن

شپشک‌هاي نرم تن متعلق به خانواده( Coccidae ) مي‌باشند. تعدادي از مهم‌ترين گونه‌هاي اين خانواده که در روي محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي ايجاد خسارت مي کنند عبارتند از :

۱ - hesperidum Coccus
۲ – Saissetia oleae
۳ - Saissetia coffeae

مهم‌ترين پارازيتوئيدهاي شپشک‌هاي نرم تن متعلق به خانواده( Aphelinidae ) و( Encyrtidae ) هستند.
از خانواده ( Encyrtidae ) مهم‌ترين گونه متعلق به جنس ( Metaphycus ) و ( Encyrtus ) هستند. جنس helvolus) (Metaphycus در کشور ايران وجود دارد و به عنوان يکي از عوامل کنترل بيولوژيک تکثير و در گلخانه‌ها و در روي گياهان زينتي رهاسازي مي‌شود كه مي‌تواند شپشک‌هاي نرم تن را تحت کنترل در بياورد.
گونه ديگري که در کنترل بيولوژيک مورد استفاده هستند زنبورهايي به طول ۲ ميلي‌متر مي‌باشند که مراحل مختلف پورگي شپشک‌هاي نرم تن را پارازيته مي‌کنند. در اين گونه، حشرات ماده زرد رنگ و حشرات نر تا حدودي تيره تر هستند.
هر حشره ماده در طول روز ۵ شپشک ماده را پارازيته مي‌کند و چندين برابر اين تعداد را از طريق تغذيه از بين مي‌برد. در حقيقت زنبورها هم شکارگر هستند و هم پارازيتوئيد.
رشد کامل حشرات در ۳۰ درجه سانتي‌گراد حدود 11 روز و 18 درجه سانتي‌گراد حدود 33 روز به طول مي‌انجامد.
از خانواده ( Encyrtus ) به گونه‌اي بنام ( Encyrtus lecaniorum ) وجود دارد که نوعي زنبور پارازيتوئيد است و براي کنترل شپشک‌هاي نرم تن در گلخانه‌ها رهاسازي مي‌شود. در خانواده ( Aphelinidae ) مهم‌ترين شپشک‌هاي نرم تن پارازيتوئيد متعلق به گونه ( Coccophogus ) هستند. از اين گونه( Coccophagus lycimnia ) گونه‌اي است که در ايران نيز وجود دارد. اين گونه تقريباً در تمام نقاط دنيا پراکنده مي‌باشد، و براي کنترل بيولوژيک بعضي شپشک‌هاي نرم تن مورد استفاده قرار مي‌گيرد.  

 

  آيا هر يک از اين زنبورهاي ذکر شده بر عليه نوع خاصي از شپشک‌ها کاربرد دارد؟

خير، از آنجا كه هيچکدام از اين زنبورها مونوفاژ ( Monophage ) نيستند، و صرفاً از گونه‌اي خاص از شپشک‌ها تغذيه مي‌کنند در محيط‌هاي گلخانه‌اي كه تعداد آفات مشخص است تمرکز پيدا مي‌کنند.
گروه ديگر از شپشک‌هايي که بر روي گياهان زينتي و گلخانه‌اي فعال هستند، شپشک‌هاي آردآلود مي‌باشند. اين گروه متعلق به خانواده ( Pseudococcidae ) هستند. تعدادي از مهم‌ترين شپشک‌هاي اين خانواده بر روي گياهان زينتي عبارتند از :

۱ – Pseudococcus citri
۲ – adonidum Pseudococcus
۳ – Pseudococcus obscorus

مهم‌ترين دشمنان طبيعي اين شپشک‌ها، کفشدوزک‌هاي خانواده ( Coccinellidae ) مخصوصاً گونه‌اي بنام ( Cryptolaemus montrouzieri ) است که اين گونه درايران بصورت تجارتي توليد مي‌شود و براي کنترل شپشک‌هاي نرم تن، بخصوص در شمال کشور کاربرد دارد. طول اين کفشدوزک در حدود چهار تا پنج ميلي ‌متر استو بدني قهوه‌اي و سري نارنجي رنگ دارد. اين حشرات بعد از پنج روز از آغاز جفت‌گيري، شروع به تخم‌گذاري مي‌کنند. کفشدوزکهاي ماده تخم خود را در داخل جوانه هاي گياهان مخصوصا در داخل توده هاي تخم شپشک هاي آرد آلود قرار مي دهند و در مدت عمر خود قادر هستند حدود ۵۰۰ تخم شپشک هاي آرد آلود را مورد تغذيه قرار بدهند. لارو و حشرات کامل کفشدوزکها از مراحل مختلف شپشک هاي آرد آلود تغذيه مي کنند. اما حشرات کامل براي تغذيه ترجيحا از تخم و لاروهاي سنين اوليه و لاروهايي که به رشد کامل رسيده اند و همچنين مراحل مختلف رشدي شپشک هاي آرد آلود تغذيه مي کنند.
کفشدوزک‌هاي ( Cryptolaemus montrouzieri ) گونه‌اي پلي‌فاژ( Polyphage ) هستند، علاوه بر شپشک‌هاي آردآلود از شپشک‌هاي نرم تن ( Coccidae ) نيز تغذيه مي‌کنند.
در دماي ۲۱ درجه سانتي‌گراد هر لارو اين حشرات حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ پوره سني 3-2 شپشک‌هاي آردآلود را مورد تغذيه قرار مي‌دهند تا به رشد کامل برسند.
درجه حرارت تاثير فوق‌العاده زيادي بر سيکل زندگي و دوره رشدي اين کفشدوزک‌ها دارد. به عنوان مثال در ۳۰ درجه سانتي‌گراد، مدت زمان لازم براي رشد کامل اين حشرات حدود ۲۵ روز مي‌باشد اما در 18 درجه سانتي‌گراد اين مدت به ۷۲ روز افزايش مي‌يابد.
حداکثر کارآيي اين کفشدوزک‌ها در چه شرايطي مي‌باشد؟ در دماي بالاي ۳۲ درجه سانتي‌گراد و زير ۱۶ درجه سانتي‌گراد اين حشرات فاقد توانايي توليد مثل (غيرفعال) هستند. بهترين دما براي فعاليت اين کفشدوزک‌ها ۲۸ درجه سانتي‌گراد مي‌باشد.
گروه ديگر از دشمنان طبيعي شپشک‌هاي آردآلود زنبورهاي پارازيتوئيد، مخصوصاًً خانواده ( Encyrtidae ) مي‌باشند.
گونه‌اي از اين خانواده زنبورهايي با نام ( Leptomastix dactylopii ) هستند که طول بدن آن‌ها 2 ميلي‌متر است و تخم‌شان را در داخل بدن پوره‌هاي سنين مختلف شپشک‌ها قرار مي‌دهند. اين زنبورها در واقع يک پارازيتوئيد داخلي يا( Endoparasitoid ) هستند. تخم اين حشرات پس از قرار گرفتن در داخل بدن شپشک‌هاي آردآلود تفريغ مي‌شوند و لارو آن‌ها محتويات بدن شپشک آردآلود را مورد تغذيه قرار مي‌دهد و نهايتا ًً در داخل بدن شپشک تبديل به شفيره مي‌گردند. شفيره اين حشرات پس از مدتي تبديل به حشره کامل گشته و حشره کامل از طريق سوراخي که در پوسته شپشک آردآلود ايجاد مي‌کند از آن خارج مي‌گردد.
زنبور ديگري که براي کنترل بيولوژيک شپشک‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد، زنبوري بنام ( Anagyrus pseudcocci ) از خانواده ( Leptomastix dactylopii ) است. طول دوره‌ي زندگي اين زنبور كوتاه است.
زنبورهاي ماده اين گونه به رنگ قهوه‌اي و شاخک آن‌ها سفيد است. اين زنبورها به طور انبوه تکثير مي‌شوند و در محيط‌هاي گلخانه‌اي رهاسازي مي‌شوند و بخوبي مي‌توانند آفات را تحت کنترل درآورند.
کنترل بيولوژيک آفات در گلخانه، نسبت به کنترل بيولوژيك آن‌ها در محيط‌هاي طبيعي کاملاًً قابل دسترسي مي‌باشد. بنابراين استفاده از سموم در محيط‌هاي گلخانه‌اي و بر روي گياهان زينتي لازم نيست، بلکه با استفاده از دشمنان طبيعي در محيط‌هاي گلخانه‌اي مبارزه با آفات انجام مي‌گيرد. 

فصل بيست و هشتم - كنترل بيولوژيك شته ها

مقدمه:

در فصل گذشته در مورد كنترل بيولوژيك شپشك­هاي نرم‌تن و شپشك­هاي آردآلود مطالبي بيان شد. در اين فصل به گروه ديگري از آفات مهم محصولات گلخانه­اي كه در واقع شته­ها هستند مي‌پردازيم.  

  * شته­ها

شته­ها متعلق به خانواده آفيديده ( Aphididae ) هستند و تعدادي از آن‌ها از مهم‌ترين آفات محصولات گلخانه‌اي محسوب مي­شوند. مهم‌ترين دشمنان طبيعي شته­ها زنبورهاي پارازيتوئيد خانواده آفي ديئيده( Aphidiidae ) هستند كه در برخي از منابع بعنوان زير خانواده­ها آفي­دئينه ( Aphidiinae ) از خانواده براكونيده ( Braconidae ) ذكر مي­شود. در اين خانواده­ها تعدادي از گونه­ها از جنس­هاي مختلف مانند زنبورهاي جنس پروان( Proan ) ، لايزي­فلبوس( Lysiphlebus ) ، افدروس ( Ephedrus ) و تري‌اكسيس ( Trioxys ) وجود دارند كه صرفاً پارازيتوئيد گونه­هاي مختلف شته­ها هستند.
بطور كلي زنبورهاي پارازيتوئيد خانواده آفي­ديده به طول حدود 2 تا 3 ميلي­متر و عموماً به رنگ سياه هستند. اين زنبورها بعد از جفت گيري تخم‌شان را در داخل بدن شته­ها قرار مي­دهند و بصورت ايندو پارازيتوئيد يا پارازيتوئيد داخلي لاروهايشان در داخل بدن شته­ها رشد و نمو مي­كنند تا اينكه به مرحله حشره كامل برسند. بعد از رشد و نمو كامل لارو در داخل بدن شته­ و تبديل به شفيره، بدن شته بصورت موميايي و به رنگ زرد تا قهوه­اي بنظر مي­رسد. درحاليكه بدن شته­هاي ديگر پارازيته شده توسط برخي از زنبورهاي پارازيتوئيد به رنگ سياه درمي‌آيد. همچنين زنبور كامل همانند زنبورهاي پارازيتوئيد شپشك­ها بعد از رشد و نمو كامل لارو با ايجاد يك سوراخ در پوست بدن شته، از آن خارج مي­شود. بطور كلي در شرايط معمولي و دماي حدود 25 تا 30 درجه سانتي‌گراد، مرحله زندگي اين زنبورها حدود 15 تا 20 روز به طول مي‌انجامد.
خانواده آفلينيده ( Aphelinidae ) از ديگر زنبورهاي پارازيتوئيد شته­ها هستند كه از نظر اندازه كوچك‌تر از زنبورهاي خانواده آفيدئيده هستند و طول بدن‌شان عموماً حدود يك ميلي‌متر است. در اين خانواده گونه­هاي آفلينوس ( Aphelinus ) و آفلينوس آسيكيس ( Aphelinus asychis ) از پارازيتوئيدهاي شته­ها محسوب مي­شوند و از نظر بيولوژيك بسيار شبيه به زنبورهاي خانواده آفي­دئيده مي­باشند. با اين تفاوت كه بعضي از گونه­هاي زنبورهاي خانواده آفيلينيده ( Aphelinidae ) اِكتوپارازيتوئيد هستند يعني تخم‌شان را روي بدن شته­ها قرار مي­دهند تا لاروشان بصورت خارجي از بدن شته­ها تغذيه ­­كنند.
گروه ديگري از دشمنان طبيعي شته­ها، شكارگرها هستند. در بين آن‌ها پشه­اي از خانواده­ سسي­دوميئيده ( Cecidomyiidae ) به نام آفيدولتس­آفيدوميزال( Aphidoletes aphidomyzal ) از مهم‌ترين شكارگرهاي شته­ها است كه در شرايط گلخانه­اي برروي گياهان زينتي بعنوان عامل كنترل بيولوژيك تكثير و رهاسازي مي‌شود. طول بدن اين پشه حدود 2 ميلي‌متر است و در جنس ماده شاخك­ها كوتاه ­است. نرها داراي شاخك­هاي بلند و نخي بوده و پاهاي نسبتاً بلند و بدن بسيار ظريفي دارند. طول عمر حشرات كامل حدود يك هفته است. حشرات كامل عموماً از عَسَلكي كه از شته­ها ترشح مي­شود كه در واقع شيره گياهي تغذيه مي‌كنند و تخم­هايشان را روي برگ گياهان در داخل جمعيت شته­ها قرار مي­دهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذيه از مراحل مختلف شته‌ها مي­كنند.
گروه ديگري از دشمنان طبيعي شته­ها، شكارگرها هستند. در بين آن‌ها پشه­اي از خانواده­ سسي­دوميئيده ( Cecidomyiidae ) به نام آفيدولتس­آفيدوميزال( Aphidoletes aphidomyzal ) از مهم‌ترين شكارگرهاي شته­ها است كه در شرايط گلخانه­اي برروي گياهان زينتي بعنوان عامل كنترل بيولوژيك تكثير و رهاسازي مي‌شود. طول بدن اين پشه حدود 2 ميلي‌متر است و در جنس ماده شاخك­ها كوتاه ­است. نرها داراي شاخك­هاي بلند و نخي بوده و پاهاي نسبتاً بلند و بدن بسيار ظريفي دارند. طول عمر حشرات كامل حدود يك هفته است. حشرات كامل عموماً از عَسَلكي كه از شته­ها ترشح مي­شود كه در واقع شيره گياهي تغذيه مي‌كنند و تخم­هايشان را روي برگ گياهان در داخل جمعيت شته­ها قرار مي­دهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذيه از مراحل مختلف شته‌ها مي­كنند.
طول بدن لارو سن اول در حدود 3/0 ميلي‌متر و لارو­هاي كامل حدود دو تا سه ميلي‌متر هستند. لاروهاي اوليه از پوره­ سنين اول شته­ها و لاروهاي كامل از كليه مراحل مختلف شته­ها تغذيه مي­كنند. مرحله جنيني آن‌ها حدود 2 تا 3 روز طول مي­كشد و بطور كلي اين پشه­ها حدود 60 گونه از شته­ها را مورد تغذيه قرار مي­دهند، به عبارت ديگر پلي‌فاژ( Polyphage )هستند.
از ديگر شكارگرها كه براي كنترل شته­ها مورد استفاده قرار مي­گيرند بال‌توري­­هاي خانواده كرايزوپيده ( Chrysopidae ) مخصوصاً گونه­اي بنام كرايزوپرلاكارنئا( Chrysoperla carnea ) است. اين گونه تخم­هايش را كه داراي ساقه­اي بوده، در زير يا روي سطح برگ گياهان قرار مي­دهد و بعد از آنكه لاروها خارج شدند با قطعات دهاني مكنده خودشان به تغذيه از شته­ها مي‌پردازند. (بر خلاف كفشدوزك­ها كه تمام بدن شته را مورد تغذيه قرار مي­دهند اين بال‌توري­ها با قطعات دهاني مكنده خودشان محتويات بدن شته­ها را مورد تغذيه قرار مي­دهند و پوست يا جسد آ‌ن‌ها را استفاده نمي‌كنند.)
سپس در زير برگ گياهان در داخل يك پيله ابريشمي تبديل به شفيره مي­شوند كه بعد از سپري شدن مرحله شفيرگي كه ممكن است حدود يك تا دو هفته طول بكشد حشرات كامل ظاهر مي­شوند.
از ديگر دشمنان طبيعي شته­ها، سن­هاي خانواده آنتوكوريده ( Anthocoridae )هستند. سن­ها از راسته همي‌پترا مخصوصاً گونه­هايي از جنس اوريوس ( Orius ) مانند اوريوس ايندي­سيوس( Orius indisiosus ) از شته­ها در گلخانه­ها و روي گياهان زينتي تغذيه مي­كنند.
اين سن­ها هم مانند بال‌توري­ها داراي قطعات دهاني زننده مكنده هستند و خرطوم و استايلِت­هاي مربوط به آرواره­هاي بالا و پايين خود را داخل بدن شته­ها فرو مي­كنند و محتويات و مايع بدن شته­ها را مورد تغذيه قرار مي­دهند.
از ديگر دشمنان طبيعي شته­ها كه احتمالاً اكثر مردم آن‌ها را در طبيعت مشاهده كرده­اند كفشدوزك­ها هستند. گونه­هايي از كفشدوزك­ها مانند كفشدوزك هفت نقطه­اي ككسينلا سپتمپونكتاتا ( Coccinella septempunctata ) و هيپوداميا وريه‌گاتا ( Hyppodamia variegata ) هم در مرحله لاروي و هم در مرحله حشره كامل از شته­ها تغذيه مي­كنند و از عوامل مهم كنترل بيولوژيك شته­ها هستند.
عموماً كفشدوزك­ها طيف وسيعي از شته­ها را مورد تغذيه قرار مي­دهند و از يك گونه خاص از شته­ها تغذيه نمي‌كنند. اگر در محيط گلخانه‌اي فقط 2 يا 3 نوع كفشدوزك رها شود تمام شته‌ها را از بين مي‌برند. بطوريكه كفشدوزك 7 نقطه‌اي حدود 50 نوع شته را تغذيه مي‌كند يا به عبارت ديگر پلي‌فاژ است.
گروه ديگري از دشمنان طبيعي شته­ها، قارچ‌ها هستند. قارچ ورتي‌سيليوم ليكاني( Verticilium lecanii ) به عنوان يكي از عوامل مهم كنترل بيولوژيك شته­ها بصورت تجارتي تكثير مي­شود و مورد استفاده قرار مي­گيرد. اسپورهاي اين قارچ در محيط­هاي گلخانه­اي مي‌­باشند و بعد از اينكه اسپورها در محيط مرطوب جوانه ­مي­زنند مسيليوم­هايشان وارد بدن شته­ها شده كه باعث از بين رفتن آن‌ها مي­شود.  

فصل بيست و نهم - كنترل بيولوژيك سفيد با لك­ها و كنه­ها

  مقدمه:

در فصل گذشته در مورد كنترل بيولوژيك تعداد زيادي از آفات گياهان زينتي ازجمله شته­ها مطالبي را بيان كرديم. در اين فصل پيرامون گروه ديگري از آفات گياهان زينتي توضيحاتي را ارائه مي‌دهيم.

سفيد بالك­ها متعلق به خانواده آليروديده ( Aleyrodidae ) مي­باشند كه حداقل سه گونه از آن‌ها در كشور ما از اهميت فوق­العاده زيادي برخوردارند و عبارتند از:  

 

  1. سفيد بالك گلخانه ( Trialeurodes vaporariorum )
2. بِمي‌سيا تاباسي ( Bemisia tabaci )
3. بِمي‌سيا اورجنتي‌فولي ( Bemisia orgentifolii )

دو گونه اخير عمدتاً در شرايط مزرعه­اي و صحرايي از آفات مهم گياهان بويژه پنبه هستند ولي بدليل وسيع بودن طيف ميزباني آن‌ها در روي گياهان زينتي و محصولات گلخانه­اي نيز فعاليت مي­كنند. سفيد بالك گلخانه با شرايط گلخانه­اي تكامل و سازش پيدا كرده و يكي از آفات مهم و كليدي محصولات گلخانه‌اي است.
اين آفات تخم­هايشان را از طريق ساقه بسيار كوتاهي داخل بافت گياهان قرار مي­دهند. بعد از اينكه تخم تفريغ شد و لاروها خارج ­شدند، با قطعات دهاني زننده مكنده خود شروع به تغذيه از شيره گياهي مي­كنند و باعث زرد شدن و در جمعيت­هاي بالا باعث ريزش و خشك شدن برگ گياهان مي‌شوند.
از مهم‌ترين پارازيتوئيد آفات محصولات گلخانه­اي، مي­توان به زنبورهاي خانواده آفلينيده ( Aphelinidae ) اشاره كرد. در اين خانواده گونه­هاي مختلف جنس اِنكارسيا ( Encarsia ) از دشمنان طبيعي و مهم اين آفات هستند. در بين گونه­هاي جنس اِنكارسيا گونه­اي به نام انكارسيا فورمازا ( Encarsia formosa )انتشار جهاني دارد و به عنوان يك فرآورده بيولوژيك و دشمن طبيعي تكثير شده، و براي كنترل سفيدبالك­ها در شرايط گلخانه­اي رها سازي مي­شود.
طول بدن اين زنبور حدود يك ميلي­متر بوده و قسمت قفسه سينه آن سياه رنگ و شكمش زرد رنگ است، تخم خود را در داخل بدن پوره­هاي سنين مختلف ( Trialeurodes ) قرار مي­دهد و بجز حشره كامل بقيه مراحل رشدي آن در داخل بدن ميزبان سپري مي­شود. بعد از كامل شده حشره، زنبور بالغ از طريق جويدن پوسته بدن ميزبان از آن خارج مي­شود.
زنبور انكارسيا فورمازا را بر روي ميزبان طبيعي يعني سفيد بالك گلخانه­اي و بر روي گياه توتون بصورت انبوه تكثير كرده­اند. گاهي بر روي يك برگ توتون مي­توان هزار عدد از اين زنبور را تكثير و در گلخانه­ رها سازي كرد، توليد نتاج نر در اين زنبور بسيار نادر و كم است.
در تعدادي از زنبورهاي پارازيتوئيد خانواده آفلينيده ( Aphelinidae ) مخصوصاً گونه­هاي جنس انكارسيا ( Encarsia ) مانند انكارسيا فورموزا و انكارسيا لوته­آ ( Encarsia lutea ) توليد نتايج نر از طريق هيپر پارازيتيسم ( Hyper parasitism ) يا اتو پارازيتسم ( Auto parasitism ) است . هيپر پارازيتيسم به پديده‌اي گفته مي­شود كه يك پارازيتوئيد، پارازيتوئيد ديگر را پارازيته مي‌كند، در اتو پارازيتيسم يك پارازيتوئيد نتاج خودش را پارازيته مي­كند.
در تعدادي از زنبورهاي خانواده آفلينيده، پديده اتو پارازيتيسم ديده مي­شود يعني توليد نتاج نر از طريق پارازيته كردن نتايج ماده‌ي گونه خودش بوجود مي­آيد.
در شرايط گلخانه­اي طول عمر زنبورهاي ماده در دماي 18 تا 30 درجه سانتي‌گراد حدود 27 الي 30 روز است، بنابراين طول عمر زنبورهاي كامل بشدت تحت تأثير دما است.
تعداد تخم­هايي كه هر حشره ماده مي­گذارد. بين 50 تا 350 عدد متغير است و عوامل مختلفي از جمله ساختمان سطح برگ گياهان در ميزان كارآيي اين زنبورها فوق­العاده مؤثر است. اين زنبورها بر روي گياهاني كه سطح برگ­هايشان كركدار است از كارآيي خوبي برخوردار نيستند. در كشورهاي اروپايي و آمريكايي اين زنبورها به فراواني تكثير مي­‌شوند و براي كنترل بيولوژيك مگس­هاي سفيد يا سفيد بالك‌ها مورد استفاده قرار مي­گيرند. در سال 1994 در سطحي حدود چهار هزار هكتار در كشورهاي آمريكايي و اروپايي از اين زنبورها براي كنترل بيولوژيك سفيد بالك­ها استفاده شد.
از ديگر عوامل كنترل سفيد بالك­ها قارچ­هاي ورتيسيليوم لكانئي ( Verticilium lecanii ) و آشرسونيا آليروديس ( Aschersonia aleyrodis ) هستند. بعضي از فرآورده‌هاي قارچ ورتيسيليوم لكانئي مثل ورتالك ( Vertalec ) براي كنترل شته­ها مورد استفاده قرار مي­گيرد و فرآورده­هاي ديگر آن مانند مايكوتال ( Mycotal ) براي كنترل سفيد بالك­ها بكار مي­رود.
قارچ آشرسونيا آليروديس در روي حشرات كامل و تخم‌هاي بميسيا تاباسي ( Bemisia tabaci ) و تريالئوروديس وپاراريوروم ( Trialeurodes vaporariorum ) عموماً ايجاد خسارت نمي­كند بلكه فقط مراحل پورگي اين آفات را مورد حمله قرار مي­دهد. و در محيط­هايي كه تخم اين قارچ پاشيده نشده است، نمي‌تواند گسترش پيدا كند. برخلاف قارچ ورتيسيليوم لكانئي كه مي­تواند در سطح برگ گياهان گسترش يابد اين گونه نمي­تواند پراكنش خودش را افزايش بدهد.
از ديگر دشمنان طبيعي سفيد بالك­ها مي­توان به كفشدوزك­ها اشاره نمود كه بعضي از گونه­هاي آن‌ها براي كنترل اين آفات مورد استفاده قرار گرفته­اند . از جمله گونه اين كفشدوزك­ها دلفاستوس پوسيلوس ( Delphastus pusilus ) است كه از دشمنان طبيعي مهم اين آفات بشمار مي­رود.  

 

  مبحث كنترل بيولوژيك كنه­هاي تارتن

از كنه­هاي تارتن متعلق به خانواده تترانيكيده ( Tetranychidae ) گونه تترانيكوس اورتيكه ( Tetranychus urticae ) از مهم‌ترين آفات محصولات گلخانه­اي است كه تخم­هايش را در سطح گياهان قرار مي­دهد و بعد از اينكه تخم‌ها تفريغ و پوره­ها خارج مي­شوند با كليسرهايشان شروع به تغذيه از شيره گياهي مي­كنند و در نتيجه به گياه خسارت وارد مي­كنند.
يكي از مهم‌ترين دشمنان طبيعي اين كنه­ها فيتوزئولوس پرسيميليس ( Phytoseiulus persimilis ) است كه پرداتور ( Predator ) يا شكارگر بوده و براي كنترل بيولوژيك كنه­هاي تارتن در بسياري از نقاط دنيا مورد استفاده قرار گرفته است. در سال 1960 اين كنه را از روي يك محموله گل اركيده كه از شيلي به آلمان وارد شده بود شناسايي كردند. سپس به روش­هاي تكثير انبوه آن مبادرت ورزيدند و سرانجام در سال 1994 در سطحي معادل حدود هشت هزار هكتار از اين كنه پرداتور براي كنترل كنه­هاي تارتن استفاده كردند. اين شكارگر­ها را مي­توان براحتي بر روي كنه تارتن و روي لوبيا پرورش داد.  

 

فصل سي ام - کنترل بيولوژيک مگس هاي مينور و پروانه‌ها


مقدمه:

در فصل گذشته در مورد کنترل بيولوژيک دو گروه از مهم‌ترين آفات گياهان زينتي و محصولات گلخانه‌اي يعني شته‌ها و کنه‌هاي تارتن صحبت کرديم و در اين فصل به ادامه بحث در مورد کنترل بيولوژيک مگس هاي مينوز و پروانه‌ها مي‌پردازيم.  

 

  تعدادي از مهم‌ترين گونه‌هاي ( Agromyzidae ) عبارتند از :

1) Liriomyza trifolii
2) Liriomyza sativae
3) Liriomyza bryoniae

در ايران اين گونه‌ها جزء آفات مهم محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي هستند. اين مگس‌ به طول حدود 2 تا 3 ميلي متر به رنگ سياه و داراي لکه‌هاي زرد رنگ در روي بدن‌شان هستند. حشرات کامل با فرو كردن تخم‌ريز خود به داخل بافت گياه از ترشحات گياهي تغذيه مي کنند. محل فرو کردن تخم‌ريز عموماً بصورت لکه‌هاي زرد رنگي در سطح برگ گياهان ديده مي‌شود.
بعد از قرار گرفتن تخم در بافت گياهي، لارو خارج شده از بافت ايجاد گالري‌ها يا تونل‌هايي مارپيچ در سطح برگ گياهان مي‌کند. ضخامت اين گالري‌ها با افزايش اندازه لارو افزايش پيدا مي‌کند.
از مهم‌ترين دشمنان طبيعي اين آفات، زنبورهاي پارازيتوئيد هستند که بصورت پارازيتوئيد داخلي يا ايندوپارازيتوئيد و پارازيتوئيد خارجي يا اِگزوپارازيتوئيد از لاروهاي اين آفات تغذيه مي‌کنند.
از مهم‌ترين پارازيتوئيدها مي‌توان به گونه‌هايي مثل اپيوس پاليدوس Opius pallidus ) ) و داکنوزا سيبريکا ( Dacnusa sibrica ) که پارازيتوئيد داخلي هستند و گونه ديگري بنام ديگليفوس ايسئا ( Diglyphus isaea ) که پارازيتوئيد خارجي است اشاره کرد.
پارازيتوئيدهاي داخلي تخم‌شان را در داخل بدن لارو ميزبان قرار مي‌دهند و حشرات کامل از داخل شفيره ميزبان خارج مي شوند. بدين صورت كه مراحل رشد و نمو لارو پارازيتوئيد در داخل بدن لارو ميزبان طي مي‌شود و وقتي که آفت به مرحله شفيرگي رسيد ميزبان را مي‌کشد و از داخل شفيره ميزبان خارج مي‌شود.
پارازيتوئيدهاي خارجي تخم‌شان را در مجاورت لارو ميزبان در داخل بافت گياه قرار مي‌دهند. ولي قبل از تخم‌گذاري تخم‌ريزشان را به داخل بدن لارو ميزبان فرو مي‌کنند و باعث فلج شدن او مي‌شوند، سپس تخم‌شان را در کنار بدن لارو ميزبان در داخل بافت گياه قرار مي‌دهند. بعد از مدت حدود 2 روز لارو خارج مي‌شود و چون لارو ميزبان فلج است، نمي‌تواند از محل تخم ميزبان دور شود و لارو پارازيتوئيد بعد از خروج از تخم شروع به تغذيه از لارو آفت مي‌کند.
زنبورهاي واکتورايسبريکا و Opius pallidus ) ) از خانواده براکونيده پارازيتوئيد خارجي هستند. اين زنبورها تخم‌هايشان را در داخل بدن لارو ميزبان که در داخل بافت گياهي است قرار مي‌دهند.  

 

  با توجه با اينکه اين لاروها در داخل برگ هستند زنبورها چطور آن‌ها را پيدا مي کنند؟

زنبورهاي پارازيتوئيد بوسيله‌ي اندام‌هاي حسي (شاخک‌ها و تخم‌ريز) ميزبان را پيدا مي‌كنند. تعدادي از طريق تخم‌ريز، و تعدادي از پارازيتوئيدها از طريق شاخک ميزبان را پيدا مي‌كنند. اين زنبورها از طريق شاخک که همانند رادار عمل مي‌کند در سطح برگ گياهان جستجو مي‌کنند و بافتي را كه داراي لارو است را مشخص كرده و سپس لارو ميزبان‌شان را پارازيته مي‌کنند.
طول عمر حشرات کامل حدود دو هفته است و حدود 90 تخم را در طي اين مدت در داخل بدن لاروهاي ميزبان قرار مي‌دهند.
زنبور ديگري که بعنوان دشمن طبيعي مهم اين گروه از آفات مطرح است ديگليفوس ايسئا ( Diglyphus isaea ) است که يك پارازيتوئيد خارجي مي‌باشد که تخم خودش را در مجاورت لارو ميزبان قرار مي‌دهد. بعد از حدود دو روز تخم تفريغ مي‌شود و در مدت حدود 6 روز مراحل لاروي اين زنبور کامل مي‌شود و دوره شفيرگي آن حدود 9 روز طول مي‌كشد، سپس برگ گياه را سوراخ كرده و از آن خارج مي‌شود.
بطور کلي در سال‌هاي اخير توجه زيادي به کنترل بيولوژيک مگس‌هاي مينوز خانواده‌هاي آگرومايزيده Agromyzidae )) شده است. مخصوصاً در کشورهاي اروپايي که آفات محصولات گلخانه‌اي را با فرآورده‌هاي بيولوژيک کنترل مي‌کنند. اين آفات را در سال‌هاي اخير بوسيله دشمنان طبيعي تحت کنترل در آورده‌اند. البته توليد دشمنان طبيعي اين گروه از آفات نسبتاً مشکل است و هزينه بيشتري در مقايسه با توليد دشمنان طبيعي، آفاتي مثل کنه دو نقطه‌اي و سفيد بالک‌ها دارد.  

 

  * پروانه‌ها

گروه ديگري از آفاتي که گاهي بعنوان آفات مهم در گلخانه‌ها و بر روي محصولات زينتي جلوه‌گر مي‌شوند پروانه‌ها هستند. مخصوصاً تعدادي از گونه‌هاي پروانه‌هاي خانواده نوکتوئيده ( Noctuidae ). از گونه‌هاي مهم اين خانواده مي‌توان به گونه‌هايي مثل مامسترا براسيکه ( Mamestra braccicae )، اوتوگرافا گاما ( Autographa gamma )، نوکتوا پرونوبا ( Noctua pronuba ) و گونه‌هاي ديگري مثل اسپودوپترا ليتراليس Spodoptera lituralis )) و هلييونتيس آرميژرا ( Helionthis armigera ) اشاره كرد. اين پروانه‌ها مثل بسياري ديگر از پروانه‌ها، تخم‌شان را روي برگ گياهان قرار مي‌دهند، و بعد از اينکه لارو خارج مي‌شود بوسيله قطعات دهاني سائيده شروع به تغذيه از برگ و ساير قسمت‌هاي گياه مي‌کنند. بعد از تكميل دوره لاروي در داخل خاک تبديل به شفيره مي‌شوند.
براي کنترل بيولوژيک پروانه‌ها عموماً از باکتري‌ها استفاده مي‌شود. در اين بين باکتري باسيلوس تورنژنسيس ( Bacillus thuringiensis ) مهم‌ترين نقش را در کنترل بيولوژيک پروانه‌ها دارد.
فرآورده‌هاي مختلفي از اين باکتري توليد شده که هر يک بر روي گروه‌هاي مختلفي از حشرات مؤثر واقع شده‌اند. حشرات و از جمله لارو پروانه‌ها وقتي که توکسين‌هاي اين باکتري را مورد تغذيه قرار مي‌دهند قطعات دهاني و نيز دستگاه گوارش آن‌ها را فلج مي‌كنند و باکتري در مدت حدود 48 ساعت ميزبانش (پروانه‌) را از بين مي‌برد.
هم‌چنين گروه‌هاي ديگري از اين باکتري وجود دارند که براي کنترل گروه‌هاي ديگري از حشرات مورد استفاده قرار مي‌گيرند.  

 

  توليد اين باکتري‌ها به چه صورت انجام مي‌شود؟

باکتري‌ها عموماً براحتي در محيط‌هاي کشت تخميري پرورش داده مي‌شوند و در جمعيت‌هاي انبوه براي کنترل آفات مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرند.
اگر خود باکتري براي کنترل بيولوژيک مورد استفاده قرار گيرد بعنوان يک خطر بالقوه محسوب مي‌شود زيرا مي‌تواند انواع حشرات اعم از حشرات مضر يا مفيد را از بين ببرد.  

 

 

فصل سي و يکم - تکثير و رها سازي دشمنان طبيعي


مقدمه:

مراحل تكثير و رهاسازي دشمنان طبيعي در مواردي انجام مي‌شود كه  

 

  - دشمن طبيعي وجود نداشته باشد؛
- جمعيت آن‌ها كم باشد؛
- ظهور آن‌ها با تاخير صورت گيرد.

تکثير و رها سازي دشمنان طبيعي در شرايطي انجام مي‌شود که استقرار دائمي دشمن طبيعي امکان‌پذير نيست و بهترين شاخص اين موضوع شرايط گلخانه‌اي است. در گلخانه‌ها بعد از برداشت محصول، گياه به همراه آفت و دشمنان طبيعي خود، از گلخانه خارج مي شود. در فصل بعد که گياه ديگري کشت مي‌شود نيازمند رهاسازي دوباره دشمنان طبيعي است.  

 

پرورش و تکثير دشمنان طبيعي


پرورش و تکثير دشمنان طبيعي شامل مراحل مختلفي است:
انتخاب دشمن طبيعي؛ دشمنان طبيعي از نظر توانايي كنترل با هم متفاوتند كه اين تفاوت به دليل اختلاف در خصوصيات زيستي آن‌ها است. از جمله اين خصوصيات مي‌توان به قدرت باروري، قدرت جستجو و فاکتورهاي ديگر نيز اشاره كرد.
1) کيفيت دشمنان طبيعي؛ دشمنان طبيعي مورد استفاده براي تکثير و رهاسازي بايد عاري از بيماري و هيپرپارازيتوئيدها باشند. دشمن طبيعي انتخاب شده براي تكثير بايد داراي كيفيت مناسب باشد. جمعيت موسس انتخاب شده، براي برنامه تکثير بايد يک جمعيت سالم و قوي باشد هم‌چنين حفظ کيفيت دشمنان طبيعي در طي ساليان متمادي نيز از اهميت فوق‌العاده زيادي برخوردار است. زيرا ورود دشمنان طبيعي به محيط بسته در واقع جمعيت آن‌ها را از يک جمعيت باز به يک جمعيت بسته تبديل مي‌كند كه با گذشت چند سال احتمال كاهش تنوع ژنتيكي و هم چنين زوال ژنتيكي وجود دارد. به همين دليل القا ژن به داخل جمعيت بصورت مرتب ضروري مي‌نمايد.

چگونگي القا ژن: معمولاً در برنامه‌هاي تکثير بطور مرتب از جمعيت‌هاي وحشي گونه، به جمعيت‌هاي پرورشي اضافه مي‌شود تا از کاهش تنوع ژنتيکي جلوگيري شود.
2) هزينه پرورش دشمنان طبيعي؛ براي موفقيت و توسعه كنترل بيولوژيك بايد دشمنان طبيعي پرورش داده شده قدرت رقابت اقتصادي با ساير روش‌هاي كنترل آفات بويژه مبارزه شيميايي را داشته باشند.

تعدادي از دشمنان طبيعي براحتي بر روي ميزبان طبيعي خود پرورش داده مي‌شوند. براي مثال کنه فيتوزيولوس پرسيميلس ( Phytoseiulus persimilis ) براحتي بر روي تترا نيکوسلتيکه و گياه لوبيا پرورش داده مي‌شود. نمونه ديگر انکارسيا فورموزا ( Encarsia formosa ) است که بر روي ( Trialearodes vaporariorum ) به سادگي تکثير مي‌يابد.

ولي در مورد بعضي از دشمنان طبيعي سيستم‌هاي طبيعي خيلي پر هزينه هستند. در سال‌هاي اخير توجه زيادي به پرورش دشمنان طبيعي آفات گلخانه‌اي بر روي ميزبان‌هاي مصنوعي انجام گرفته است. البته زماني خواهد رسيد كه مبارزه بيولوژيک با مبارزه شيميايي رقابت کند. کنترل بيولوژيک سه نوع مختلف دارد. در کنترل بيولوژيک کلاسيک يک دشمن طبيعي را در منطقه‌اي رهاسازي مي‌كنند كه براي هميشه مستقر مي‌شود و جمعيت آفت را تحت کنترل در مي‌آورد .در اين مورد هزينه خيلي ناچيز است اما سود بالايي دارد. به اين صورت كه هزينه روش‌هاي کنترل بيولوژيک حدود يک پنجاهم مبارزه شيميايي درمي‌آيد.

3) ذخيره سازي و حمل و نقل دشمنان طبيعي؛ دشمنان طبيعي فقط در چند ماه از سال خريدار دارند. در حاليكه در طول سال بايد جريان توليد دشمنان طبيعي حفظ شود. زماني كه تقاضا براي دشمن طبيعي وجود ندارد بايد دشمن طبيعي را ذخيره نمود.
در مورد بعضي از دشمنان طبيعي بررسي‌هايي تاكنون انجام شده. مثلاً در مورد پشه آفيدولتوس آفيدوميزا ( Aphidoletes aphidomyza ) ثابت شده است که در دماي حدود يک درجه سانتي‌گراد تا مدت دو ماه حفظ مي‌شود. هم‌چنين بال توري معمولي کريزوپرلا کارنئا ( Chrysoperla carnea )، که براي کنترل بيولوژيک شته‌ها مورد استفاده قرار مي گيرد، را مي‌توان حدود 31 هفته ذخيره سازي كرد.
4) روش‌هاي کاربرد دشمنان طبيعي؛زمان و نحوه‌ي رهاسازي دشمنان طبيعي در كارآيي و موفقيت آن‌ها بسيار موثر است.
روش‌هاي کاربرد در مورد گونه‌هاي مختلف دشمنان طبيعي بسيار متفاوت است. بعنوان مثال زنبور انکار سيافورموزا را بر روي کارت‌هايي مي‌چسبانند. بر روي هر کارت تعداد زيادي از شفيره‌هاي آفت وجود دارد که پارازتيه است و داخل گلخانه‌ها به نهال‌ها و گياهان زينتي آويزان مي‌کنند. زنبورهاي پارازيتوئيد که خارج مي‌شوند شروع به پارازتيه کردن ميزبان خودشان مي‌کنند. در صورتيكه بعضي از دشمنان طبيعي بوسيله هواپيما رهاسازي مي‌شوند.
5) ارزيابي فرآورده بيولوژيک يا دشمنان طبيعي؛ براي اطمينان از كاهش جمعيت آفت به پايين‌تر از سطح زيان اقتصادي ارزيابي دشمنان طبيعي ضروري است. اين ارزيابي مي‌تواند از طريق مقايسه ميزان پارازيتيسم در شرايطي که دشمن طبيعي را رهاسازي کرديم، با شرايطي که دشمن طبيعي وجود ندارد، انجام شود. از طريق مقايسه ميزان پارازيتيسم مي‌توان ميزان کارآيي دشمن طبيعي را سنجيد. هم‌چنين از طريق شمارش تعداد آفات در يک واحد سطح معين، در محلي که دشمن طبيعي استفاده شده و در محلي که دشمن طبيعي وجود ندارد نيز اين كار ميسر مي‌شود.
بي‌خطر بودن دشمنان طبيعي، دشمنان طبيعي رهاسازي شده بايد ساير موجودات مفيد را مورد حمله قرار ندهند.  

فصل سي و دوم - روش‌هاي کنترل آفات گياهان زينتي


  مقدمه :

در فصل گذشته در مورد کنترل بيولوژيک و شيميايي آفات گلخانه‌اي صحبت کرديم. در اين فصل به بحث ديگر تحت عنوان ساير روش‌هاي مبارزه با آفات مي‌پردازيم.  

 

  * روش‌هاي كنترل آفات گياهان زينتي

- توليد گياهان مقاوم به آفات؛
- استفاده از تکنيک‌هاي زراعي؛
- تکنيک رهاسازي نرهاي عقيم؛
- استفاده از تله‌هاي فرموني.

علاوه بر اين 4 روش در مبارزه با آفات روش‌هاي ديگري وجود دارد كه خيلي به صورت گسترده مورد استفاده قرار نگرفته‌اند.  

 

  ساير روش‌هاي كنترل آفات

- استفاده از تركيبات شيميايي دور كننده ( Repelents )؛
- استفاده از مواد ضد تغذيه ( Antifeedants )؛
- استفاده از عقيم‌کننده‌هاي شيميايي ( Chemostrilants )؛
- استفاده از تله‌هاي نوري؛
- استفاده از تله‌هاي چسبناک.

در اينجا در مورد تعدادي از مهم‌ترين روش‌ها بصورت فشرده مطالبي ارائه مي‌شود.  

 

  * توليد گياهان مقاوم

يکي از روش‌هاي جالب توجه در مبارزه با آفات توليد گياهان مقاوم است. اصول اساسي اين روش دگرگوني مصنوعي گونه‌هاي گياهي به روش ژنتيکي است به نحوي که گياه توليد شده ميزبان مناسبي براي آفت نباشد. اين تغييرات مي‌تواند به دو روش فيزيکي و شيميايي باشد.
تغييرات فيزيکي عمدتاً تغييراتي در ظاهر و بافت گياه است. بعنوان مثال گياهاني كه با بافت سخت توليد مي‌شوند در مبارزه با آفات مناسب‌ترند. هم‌چنين گياهاني که سطح برگ آن‌ها از کرک بيشتري برخوردار است.
قابل توجه است که هر يک از اين روش‌ها ممكن است فقط در مبارزه با يک آفت مفيد باشد و در مبارزه با گونه ديگر نقش منفي ايفا کند. لذا در مبارزه با آفات كلاً به مجموع آفاتي که بر روي يک گونه گياهي فعاليت مي‌کنند، توجه داشته باشيد.
تغييرات شيميايي در برگيرنده تغيير در مواد شيميايي موجود در گياهان است، که بصورت‌هاي مختلفي در کنترل آفات نقش دارد.
1)آنتي‌زنوز( Antixenosis ) : مكانيزم شيميايي و فيزيكي كه باعث دفع حشرات و ممانعت از استقرار آن‌ها روي گياه مي‌شود.
2)آنتي‌بيوز( Antibiosis ) : مكانيزمي كه باعث اثرات معكوسي روي ويژگي‌هاي بيولوژيك آفت مي‌شود.
3) تحمل ( Tolerance ) : مكانيزمي كه باعث افزايش تحمل گياه در مقابل حمله آفت مي‌شود.
در توليد گياهان مقاوم، وجود ارتباط تنگاتنگ بين متخصصين ژنتيک گياهي و متخصصين حشره‌شناسي مهم است. اين دو گروه از متخصصين الزاماً بايد در توليد گياهان مقاوم با هم همکاري داشته باشند.
توليد هر واريته يا هر گياه مقاوم به آفت، حداقل حدود 10 تا 15 سال طول مي‌کشد. مزيت عمده استفاده از گياهان مقاوم اينست که اين روش با ساير روش‌هاي مبارزه با آفات سازگار است. بعنوان مثال حشراتي كه در روي گياهان مقاوم به آفات تغذيه مي‌کنند عموماً در مقابل شرايط محيطي حساس‌تر و ضعيف‌ترند و سريع‌تر از بين مي‌روند. هم‌چنين گياهان مقاوم به آفات مي‌توانند کارآيي دشمنان طبيعي را افزايش دهند.
بعنوان مثال گياه توليد شده با ميزان کرک كمتر در سطح برگ، باعث افزايش کارآيي بعدي از پارازيتوئيدها مي‌شود. تاكنون گياهان مقاوم براي بيشتر از صد گونه گياهي توليد شده‌اند.  

 

  آيا توليد گياهان مقاوم مي‌تواند بعنوان يک نوع کنترل بيولوژيک باشد؟

توليد گياه مقاوم اگر صرفاً بر روي جمعيت آفت تاثير بگذارد کنترل بيولوژيک نيست، در حاليکه اگر باعث افزايش کارآيي دشمنان طبيعي باشد نوعي کنترل بيولوژيک محسوب مي‌شود.  

 

  * استفاده از تكنيك‌هاي زراعي

از ديگر روش‌هاي مبارزه با آفات مي‌توان به روش‌هاي زارعي اشاره کرد. كنترل زراعي آفات در برگيرنده تغييرات اَگروتكنيكي به منظور كاهش توليد مثل و بقاي آفت است. روش‌هاي زراعي از قديمي‌ترين روش‌هايي هستند که توسط بشر در کنترل آفات مورد استفاده قرار گرفتند.  

 

  كنترل زراعي آفات

- تغيير در زمان كاشت و برداشت؛
- شخم زدن؛
- تغيير فواصل كشت؛
- آبياري؛
- تناوب زراعي؛
- كاشت گياهان تله.

زمان کاشت در مورد بعضي از محصولات در کنترل آفات نقش مهمي دارد. به عنوان مثال با كشت گياه در زمان نبود آفت (زودتر يا ديرتر از زمان کشت معمول) گياه از خسارت آفت فرار داده مي‌شود.
در تناوب زراعي گياهي که بعنوان گياه دوم کاشته مي‌شود، نبايد در ارتباط سيستماتيک بوتانيکي با گياه اول باشد. در واقع اگر آفات گياه اول با آفات گياه دوم متفاوت باشد مي‌توان در بيولوژي آفات ايجاد اختلال کرد و جمعيت آن‌ها را کاهش داد.  

 

  * تكنيك رهاسازي نرهاي عقيم

در اين روش با تكثير جمعيت انبوهي از حشرات نر و قرار دادن آن‌ها تحت تاثير مواد راديواكتيو و رهاسازي آن‌ها در طبيعت در توليد مثل آن‌ها اختلال ايجاد مي‌شود. اين يك روش ديگر مبارزه با آفات است. يکي از تکنيک‌هاي بسيار جالب که حداقل در مورد 10 گونه از آفات توصيه شده است. در اين روش بطور خلاصه، نرها را در اَنسکتاريوم يا محيط پرورش حشرات با جمعيت‌هاي بسيار انبوه توليد مي‌کنند، سپس آن‌ها را تحت تاثير مواد راديواکتيو مثل کبالت قرار مي‌دهند، اين عمل باعث بوجود آمدن اختلالات ژنتيکي در اسپرم حشرات نر مي‌شود. بعد از رهاسازي حشرات نر در طبيعت، با حشرات ماده آزاد جفت‌گيري مي‌کنند. اما تخم‌هاي توليد شده توسط ماده‌ها عموماً تفريغ نمي‌شود و از آن نِتاجي بوجود نمي‌آيد.  

 

 

فصل سي و سوم - خصوصيات دشمنان طبيعي مطلوب


مقدمه:

در فصل گذشته در مورد روش‌هاي کنترل آفات صحبت کرديم. در اين فصل به مبحثي تحت عنوان ويژگي‌هاي دشمن طبيعي مطلوب مي‌پردازيم.
دانستن ويژگي‌هاي دشمن طبيعي براي بكار بردن آن بعنوان يك کنترل كننده‌ي مطلوب لازم و ضروري است.  

 

  * خصوصيات دشمن طبيعي مطلوب

1) سازگاري اکولوژيکي؛ بايد بين نيازهاي اکولوژيک دشمن طبيعي و ميزبان مخصوصا از نظر دما و رطوبت مطلوب تطابق وجود داشته باشد. براي مثال، يک دشمن طبيعي در منطقه گرمسير را نمي‌توان وارد يک منطقه سردسير کرد و انتظار کارآيي مطلوب را از آن داشت.
هماهنگي زماني و مکاني؛ بايد بين فعاليت فصلي دشمن طبيعي و ميزبان تطابق وجود داشته باشد. البته در كنترل گياهان زينتي و گلخانه‌اي تطابق فصلي را مي‌توان از طريق رهاسازي دشمن طبيعي به صورت مصنوعي ايجاد نمود.
فرض کنيد که جمعيت آفت در ارديبهشت ماه به اوج طبيعي Peak خود مي‌رسد. در حاليکه جمعيت دشمن طبيعي مثلاً در اواخر خرداد به حداکثر خود مي‌رسد. بنابراين دشمن طبيعي نمي‌تواند در موقع مناسب مؤثر باشد زيرا آفت زودتر خسارتش را وارد کرده است .
در مورد پارازيتوئيدها وجود هماهنگي داخلي ( Internet synchronization ) با ميزبان ضروري است. به عبارتي پارازيتوئيد بايد قادر باشد مراحل رشد و نمو را در داخل بدن ميزبان طي کند و تبديل به حشره کامل شود. اگر پارازيتوئيد نتواند به حشره کامل تبديل شود لازم است که در هر نسل آفت، يك رهاسازي مجدد وجود داشته باشد. اين مسئله در مورد آفات گلخانه‌اي و آفات گياهان زينتي مقرون به صرفه نيست.  

 

  روش‌هاي مختلف رهاسازي دشمنان طبيعي

بطور کلي رها سازي دشمنان طبيعي به سه صورت انجام مي‌شود :
2) رها سازي تلقيحي يا ( Inoculative release )؛ در اين روش دشمن طبيعي يک بار تکثير و رهاسازي مي‌شود. اين دشمن طبيعي براي هميشه در اکوسيستم و در محيط مستقر مي‌شود و آفت را تحت کنترل در مي‌آورد. يکي از جالب‌ترين روش‌هاي کنترل آفات است که به آن کنترل بيولوژيک کلاسيک هم اطلاق مي‌شود.
3) روش رهاسازي تلقيحي فصلي يا ( Seasonal inoculative release )؛ براي كنترل بيولوژيك آفات گياهان گلخانه‌اي از روش رهاسازي تلقيحي فصلي استفاده مي‌شود. در اين روش در ابتداي فصل يا در زماني که آفت در گلخانه ظاهر مي‌شود دشمن طبيعي رهاسازي مي‌شود و تا انتهاي فصل دشمن طبيعي فعاليت مي‌کند و آفت را تحت کنترل در مي‌آورد. در واقع اين روش در مواردي استفاده مي‌شود که امکان ادامه کنترل بيولوژيک يا ادامه بقاي دشمن طبيعي در شرايط گلخانه در طي سال‌هاي متوالي وجود ندارد.
4) روش رهاسازي اشباعي يا ( Inundative release )؛ در هر زماني که نياز باشد دشمن طبيعي را در محيط رهاسازي مي‌كنند. و كلاً بقا دشمن طبيعي در محيط هدف نيست، بلکه رهاسازي دشمن طبيعي و کاهش جمعيت آفت کفايت مي‌کند. اگر مجدد جمعيت آفت افزايش پيدا کرد رهاسازي ديگري انجام مي‌شود.
5) واکنش به تراکم؛ دشمن طبيعي مطلوب بايد به سرعت به تغييرات جمعيت ميزبان يا آفت واكنش نشان دهد. يعني وقتي که جمعيت آفت افزايش پيدا مي‌کند، دشمن طبيعي بايد به اين افزايش تراکم ميزبان يا آفت، بسرعت واکنش نشان دهد و جمعيت خود را افزايش دهد. وقتي که جمعيت ميزبان کاهش پيدا مي‌کند جمعيت دشمن طبيعي يا پارازيتوئيد يا پرداتور هم کاهش پيدا کند.
6) ظرفيت توليد مثل؛ سرعت رشد جمعيت دشمن طبيعي بايد برابر يا بيشتر از ميزبان يا آفت باشد.
مثلاً اگر آفتي در يک محدوده زماني مي‌تواند 20 نتاج ماده توليد کند دشمن طبيعي آن هم حداقل بايد 20 نتاج ماده توليد كند تا دشمن طبيعي مؤثر باشد.
7) قدرت جستجوگري؛ دشمن طبيعي مطلوب بايد قادر باشد ميزبان يا آفت را در تراكم‌هاي پايين پيدا كرده و آن‌ها را مورد حمله قرار دهد يا پارازيته كند. دشمنان طبيعي مؤثر از قدرت جستجوگري بالايي برخوردارند و مي‌توانند جمعيت ميزبانشان را در سطوح پايين تحت کنترل در بياورند. درحاليکه دشمنان طبيعي که از قدرت جستجوگري پاييني برخوردارند عموماً قادر به پيدا كردن ميزبان در تراکم‌هاي پايين نيستند.
8) اختصاصي بودن ميزبان؛ مؤثرترين دشمنان طبيعي مونوفاژ هستند. دشمنان طبيعي با طيف ميزباني محدود نسبت به دشمنان طبيعي با طيف ميزباني وسيع در كنترل آفات موفق‌تر هستند.
دشمنان طبيعي که طيف ميزباني وسيع دارند خيلي در کنترل آفات مؤثر نيستند. دشمنان طبيعي پلي‌فاژ بدليل اينکه در روي يک ميزبان تمرکز پيدا نمي‌کنند عموماً قادر به کنترل يک آفت خاص نيستند. و نمي‌توانند به سرعت به تغييرات جمعيت يک آفت خاص واکنش نشان دهند. در حاليکه دشمنان طبيعي مونوفاژ و در مواردي اليگوفاژها بسرعت به تراکم جمعيت ميزبان خودشان واکنش نشان مي‌دهند.
9) هيپرپارازيتيسم؛ هيپرپارازيتيسم رشد و نمو يک پارازيتوئيد روي يک پارازيتوئيد ديگر است و به عنوان يك پديده منفي در برنامه‌هاي كنترل بيولوژيك قلمداد مي‌شود.
10) قابليت پرورش و تكثير انبوه؛ قابليت پرورش دشمن طبيعي شرط اصلي هر برنامه كنترل بيولوژيك آفات مي‌باشد. يک تغيير ساده در بيولوژيك يک آفت ممكن است هزينه پرورش دشمن طبيعي را تا 100 برابر افزايش دهد.  

 

 

فصل سي و چهارم - مروري بر فصل گذشته


مقدمه:
در اين فصل جمع بندي نهايي از سي و سه فصل را خواهيم داشت.

حشرات بزرگترين گروه جانوري در روي کره زمين هستند و از جنبه‌هاي مختلفي با زندگي انسان ارتباط دارند. اکثر حشرات مفيد هستند. تعداد بسيار زيادي از حشرات پارازيتوئيد يا پرداتور هستند و تعدادي نيز گياهخوارند، اگر چه گونه‌هاي گياهخوار عموماً آفت محسوب نمي‌شوند. تعداد گونه‌هاي آفت در رده حشرات در مقايسه با مجموع گونه‌ها اندك است. بعبارتي تعداد زيادي از گونه‌هاي گياهخوار بر حسب بيولوژي خودشان فقط از گياهان تغذيه مي‌کنند ولي خسارت اقتصادي به آن‌ها وارد نمي‌کنند. هم‌چنين در مورد خصوصيات مورفولوژيک و بيولوژيک حشرات و ساير بندپايان مخصوصاً کنه‌ها مطالبي ارائه شد. توضيحاتي درباره‌ي بخش‌هاي مختلف بدن حشرات، خصوصيات ساختماني بدن حشرات و کنه‌ها داده شد. در طي فصل متعدد در مورد رده بندي حشرات صحبت شد. تعدادي از حشرات، در رده اينسکتا( Insecta ) گياهخوار هستند. مثل راسته اورتوپترا ( Orthoptera )، اما در رده همي‌پترا ( Hemiptera ) تعدادي گياهخوار و تعدادي شکارگر هستند.  

 

  - در راسته‌هايي مثل راسته ادوناتا ( Odonata ) يا طياره‌مانندها،

همه گونه‌ها بدون استثنا در مرحله پورگي و در مرحله حشره کامل از ساير بندپايان تغذيه مي‌کنند. راسته‌هاي هايمنوپترا ( Hymenoptera ) يا بال‌غشائيان يکي از مفيدترين راسته‌هاي رده Insecta ) يا حشرات هستند. اکثر حشرات مفيد كه براي کنترل بيولوژيک آفات مورد استفاده قرار مي‌گيرند، متعلق به راسته بال‌غشائيان يا زنبورها هستند.
در ادامه در مورد کنترل حشرات به روش‌هاي مختلف صحبت شد. علي رغم استفاده گسترده از سموم در مبارزه با آفات، اين تركيبات باعث بر هم خوردن تعادل اكولوژيك و اثرات زيان‌بار زيست‌محيطي مي‌شوند. بطوريكه سموم عموماً باعث خلق آفت شده و سمپاشي عليه تعداد زيادي از آفات در طي ساليان متمادي باعث مقاوم شدن آفات در مقابل اين سموم شده است. در طي فصل بعدي در مورد کنترل بيولوژيک و ساير روش‌هاي مختلف صحبت شد. مهم‌ترين روش كنترل گلخانه‌اي، روش كنترل بيولوژيك يا استفاده از دشمنان طبيعي است.
مهم‌ترين آفات محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي متعلق به راسته هوموپترا ( Homoptera ) يا جوربالان است. که اين راسته‌ها در برگيرنده پسيل‌ها، سفيد بالک‌ها، شته‌ها و شپشک‌ها است.
مهم‌ترين دشمنان طبيعي آفات محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي زنبورهاي پارازيتوييد، بال‌توري‌ها، كفشدوزك‌ها، دوبالان و تعدادي از كنه‌ها هستند. مهم‌ترين دشمنان طبيعي متعلق به راسته ( Hymenoptera ) مخصوصاً خانواده‌هاي اِنسيرتيده ( Encyrtidae ) و آفيلينيده ( Aphelinidae ) هستند. در مواردي بعضي از خانواده‌هاي دو بالان مثل سسيدوميده ( Cecidomyiidae ) گونه آفيدولتس آميدوميزا( Aphidoletes amidomyza ) و هم‌چنين ( Chrysoperla carnea ) بعنوان يک بال‌توري که متعلق به راسته نوروپترا است، اشاره شد. هم‌چنين به قارچ‌هاي كنترل كننده‌ي حشرات نيز اشاره شد.
دستيابي به تكنولوژي تكثير انبوه دشمنان طبيعي آفات محصولات گلخانه‌اي يكي از شروط اصلي موفقيت در كنترل بيولوژيك اين گروه از آفات مي‌باشد. استفاده از گياهان مقاوم به آفات و كنترل زراعي از ديگر روش‌هاي مهم مبارزه با آفات محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي است. از جمله روش‌هاي بسيار جالب روش رهاسازي نرهاي عقيم است، که البته تاکنون در مورد کنترل آفات گياهان گلخانه‌اي و زينتي مورد استفاده قرار نگرفته است.
از روش‌هاي ديگري مثل فرومون‌ها براي اختلال در جفت‌گيري و اختلال در رفتار طبيعي حشرات براي کنترل آن‌ها نيز استفاده مي‌شود.
نهايتاً گفته شد كه در کنترل آفات هيچگاه بر يک روش خاص پافشاري نکنيد. استراتژي صحيح در مبارزه با آفات محصولات گلخانه‌اي و گياهان زينتي مديريت تلفيقي آفات يا استفاده از روش‌‌هاي مختلف مي‌باشد.  
 
  

نظرات و پرسشهای کاربران

پایگاه اینترنتی نارگیل به عنوان یکی از اولین سایت های تخصصی و جامع ترین دایره المعارف گل و گیاه و باغبانی فعالیت خود را از سال ۱۳۸۷ آغاز کرده و از سال ۱۳۹۱ امکان خرید اینترتی محصولات مرتبط با این حوزه مانند انواع گل و گیاه و بذر، خاک و کود های کشاورزی، سموم دفع آفات و ابزار باغبانی را برای علاقه مندان گل و گیاه فراهم نموده است.
© 2024 تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به نارگیل است. استفاده از مطالب در رسانه های آموزشی با ذکر منبع و لینک به صفحه مربوطه بلا مانع است.